*یک هفته بعد*
جلوی آینه نشسته بودم و موهام رو که بعد از حمام با سشوار خشک کرده بودم آروم و غرق در فکر، خیره به تصویر صورت غم زده ام صافشون میکردم.
یک هفته ای میشد که اوقات تلخم رو تو این اتاق میگذروندم و هیچ خبری هم از فرهاد نداشتم.
تمام این مدت رو با رزا خانمش میگذروند و فکر کنم یادش رفته بود اصلا منی وجود داره.
هرچند چه بهتر…همینکه سمتم نمیومد بهترین لطف رو بهم میکرد.
واقعا بی مهریش لطفی بود بزرگ!
صدای ضربه به در سکوت اتاق رو شکست.
بدون اینکه رو برگردونم گفتم:
-بیا داخل…
طولی نکشید که خدمتکار درو باز کرد و اومد داخل.
میتونستم تصویرش رو توی آینه ببینم. برای همین سر برنگردندم و درحالی که از تو آینه نگاهش میکردم پرسیدم:
-چیشده؟
پشت سرم ایستاد و گفت:
-خانم…خواهرتون بیرون منتظرتونن
تا گفت خواهرم رو صندلی چرخیدم سمتش و متعجب پرسیدم:
-خواهرم!؟
سرش رو تکون داد و گفت:
-بله خانم! البته جلوی در خونه ان.تعارف کردم اما تشریف نیاوردن.
گفتن از شما بخوام برید بیرون!
دستپاچه شدم.
اصلا دلم نمیخواست شیوا بفهمه چه برمن گذشته و هوو دار شدم!
شونه رو رها کردم وهمونطور که با عجله به سمت کمد می رفتم تا لباسهام رو بپوشم گفتم:
-باشه باشه! برو بگو الان میام پیشش…
چشمی گفت و از اتاق بیرون رفت.
خیلی زود یه روپوش بدون دکمه رو لباس تنم پوشیدم و با به سر کردن شال سیاهی از اتاق زدم بیرون..
به این رمان امتیاز بدهید
روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!
میانگین امتیاز ۵ / ۵. شمارش آرا ۳
تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.
چرا سایت خراب شده برا شما هم همینطوره؟
قبلا خطش درست و مرتب بود اما حالا رویزه و یک گوشهی صحفه هست کسی نمیدونه بتید چیکار کنیم
الان که دیگه وضع مالی شیوا و مستانه خوبه شیدای بدبخت و ببرن پیش خودشون
یک ماهه که همه منتظر اومدن فرزادیم :wpds_neutral:
واقعمن راس میگی
چرت و پرته…..نویسنده امش دنبال اینی که رمان مزخرفو کش بدی …من دیگه این چرت و پرتارو نمی خونم
به خدا اگه فردا😂نزدی رمان عشق صوری😂😂😂
زحمت کشیدی این چ پارتی بود یکم بیشترش میکردی😐🤦♀️
هر پارت این رمان رو میخونم بلکه فرهاد و شیدا عاشق هم شن و رزا بره جهنم
ولی ظاهرا قراره رزای کثافت حالا حالا ها بمونه
نویسنده تو رو خدا ی بلایی سر رزا و بچش بیاررررر ، خواهش میکنم
اینم بگم حسابی دلم برا اقا شهرام تنگ شده
قربونش برم اخهههه💚📖
صاحاب داره دایی😂
شما غلط میکنین اسم شوهر منو بیارین
دوستان دعوا نکنین اصن شوهر مشترک
چقد هوو پیدا کرد شیوا😂
بعدشم شهرام برا خودت من منظورم شیوا بود😂
دیگه تمومش کن شورشودراوردی 😑
خیلی کمه کههههه