11 دیدگاه

رمان”ســهم من از تو”پارت4

5
(4)

💕📚

“یا مال من میشی و فردا میزنی زیر همه چی و آرتان رو رد میکنی یا بزور مال خودم میکنمت”

از حرفش دلشوره و ترس بدی میافته تو دلم و از طرفی هم نمیخوام به آرتان بگم و رابطه

بینشون رو خراب کنم ….

وارد خونه میشم و سلام میکنم که مامان با خنده میگه :

_چه عجب بالاخره اومدی خونه ، خوش گذشت؟

– آره ممنون ، عالی بود ، راستی مامان فردا میشه سوپ درست کنی ببرم برای زنعمو ؟

_میبینم از همین الان بلدی چجوری خودتو بیشتر تو دلشون جا کنیا، آره درست میکنم برو لباساتو عوض كن الان بابات میاد شام بخوریم .

چشمی میگم و گونشو میبوسم و به سمت اتاق میرم گوشیمو برمیدارم و برای آرتان

مینویسم : عزیز دلم فردا صبح هم میام به زنعمو سر میزنم هم سوپ میارم …..

بعد چند ثانیه میخونه و جواب میده :

– دست خانوم گلم درد نکنه ، البته من که شرکتم سعادت ندارم ببینمت …

با لبخند واسش می نویسم

– بچه پررو… !

……………………..

زنگ و میزنم و منتظر میشم تا در باز بشه و از شر این قابلمه سنگین خلاص شـم خوبه به مامانم گفتم فقط واسه زن عمو درست کنه ها… صدای آرشامو که

میشنوم با اخم میگم :

_باز کن

در با تیکی باز میشه پله ها رو بالا میرم که ارشام در و باز میکنه… چشماش حسابی قرمز…

می پرسم

– سلام … خواب بودی؟

عقب میره و بی حرف وارد خونه میشم با صدای بسته شدن در برمی گردم عقب و میگم

_زن عمو خوابه؟

بی حوصله میگه:

_نه!

قابلمه رو روی کانتر میزارم و میگم

_اوخ دستم درد گرفت، پس بزار گرم شه واسش ببرم.. عمو نیست!؟

بی حال باز فقط میگه

_نه

قابلمه رو روی گاز میزارم و زیرشو روشن میکنم بعدم سمت پله ها میرم به کانتر تکیه داده و نگام میکنه از کنارش که رد میشم بوی الکل می پیچه .

_میرم پیش زن عمو اگه هستی حواست به سوپ باشه .

به لباساش اشاره میکنم و میگم

_البته انگار داشتی میرفتی بیرون بری منم راحترم اینجا!

بعدم با نفرت نگام و ازش میگیرم و پله ها رو بالا میرم

اون بوسه ی مسخره شو نمیتونم ببخشم ،

یا پیاما و مزاحمتای مزخرفشو…

تقه ای به در اتاق میزنم اما جوابی نمیشنوم در و باز

میکنم و میگم

_زن عمو؟

وارد اتاق میشم روی تخت کسی نیست.

صدای بسته شدن در اتاق و میشنوم و چرخش کلید توی قفل ، با ترس بر میگردم …..

برمی گردم و با دیدن آرشام از ترس و استرس یخ میزنم:

_پس زن عمو کجاست؟

دستاش و به کمرش میگیره و میخنده. صدای خندش خط میندازه روی

اعصابم آب دهنم و سخت قورت میدم و میگم

_چته به چی میخندی دیوونه؟

_به اینکه تنها گیرت آوردم !.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 4

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
c87425f0 578c 11ee 906a d94ab818b1a3 scaled

دانلود رمان به سلامتی یک شکوفه زیر تگرگ به صورت pdf کامل از مهدیه افشار 3.7 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   سرمه آقاخانی دختری که بعد از ورشکستگی پدرش با تمام توان برای بالا کشیدن دوباره‌ی خانواده‌اش تلاش می‌کنه. با پیشنهاد وسوسه‌انگیزی از طرف یک شرکت، نمی‌تونه مقاومت کنه و بعد متوجه می‌شه تو دردسر بدی افتاده… میراث قجری مرد خوشتیپی که حواس هر زنی رو…
InShot ۲۰۲۳۰۵۲۹ ۲۳۲۳۱۳۸۷۱

دانلود رمان به گناه آمده ام pdf از مریم عباسقلی 0 (0)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان :   من آریان پارسیان، متخصص ۳۲ ساله‌ی سکسولوژی از دانشگاه کمبریج انگلیسم.بعد از ده سال به ایران برگشتم. درست زمانی که خواهر ناتنی‌ام در شرف ازدواج با دشمن خونی‌ام بود. سایا خواهر ناتنی منه و ده سال قبل، وقتی خانوادمون با فهمیدن حاملگی سایا متوجه رابطه‌ی…
رمان فرار دردسر ساز

رمان فرار دردسر ساز 0 (0)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان فرار دردسر ساز   خلاصه : در مورد دختری که پدرش اونو مجبور به ازدواج با پسر عموش میکنه و دختر داستان ما هم که تحمل شنیدن حرف زور نداره و از پسر عموشم متنفره ,فرار میکنه. اونم کی !!؟؟؟ درست شب عروسیش ! و به خونه…
رمان اوج لذت

دانلود رمان اوج لذت به صورت pdf کامل از ملیسا حبیبی 4.2 (32)

بدون دیدگاه
  خلاصه: پروا دختری که در بچگی توسط خانوادش به فرزندی گرفته شده و حالا بزرگ شده و یه دختر ۱۹ ساله بسیار زیباست ، حامد برادر ناتنی و پسر واقعی خانواده پروا که ۳۰ سالشه پسر سربه زیر و کاری هست ، دقیقا شب تولد ۳۰ سالگیش اتفاقی میوفته…
Screenshot 20220919 211339 scaled

دانلود رمان شاپرک تنها 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:             روشنا بعد از ده سال عاشقی روز عروسیش با آرمین بدون داماد به خونه پدری برمیگرده در اوج غم و ناراحتی متوجه غیبت خواهرش میشه و آه از نهادش بلند میشه. به هم خوردن عروسیش موجب میشه، رازهایی از گذشته…
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۶ ۱۰۴۸۲۴۸۹۶

دانلود رمان نشسته در نظر pdf از آزیتا خیری 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     همه چیز از سفره امام حسن حاج‌خانم شروع شد! نذر دامادی پسر بزرگه بود و تزئین سبز سفره امیدوارش می‌کرد که همه چیز به قاعده و مرتبه. چه می‌دونست خانم‌جلسه‌ایِ مداح نرسیده، نوه عموی حاجی‌درخشان زنگ می‌زنه و خبر می‌ده که عزادار شدن! اونم…
InShot ۲۰۲۳۰۵۱۷ ۱۰۲۷۲۵۰۲۱

دانلود رمان بانوی قصه pdf از الناز پاکپور 0 (0)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان :                 همراز خواهری داشته که بخاطر خیانت شوهر خواهرش و جبروت خانواده شوهر میمیره .. حالا سالها از اون زمان گذشته و همراز در تلاش تا بچه های خواهرش را از جبروت اون خانواده رها کنه .. در این…
InShot ۲۰۲۳۰۲۰۷ ۱۶۲۰۳۰۱۹۸

دانلود رمان دردم pdf از سرو روحی 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :         در مورد دختری به نام نیاز می باشد که دانشجوی رشته ی معماری است که سختی های زیادیو برای رسیدن به عشقش می کشه اما این عشق دوام زیادی ندارد محمد کسری همسر نیاز که مردی شکاک است مدام در جستجوی…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۴۳۹۱۱۴

دانلود رمان ستی pdf از پاییز 2 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :   هاتف، مجرمی سابقه‌دار، مردی خشن و بی‌رحم که در مسیر فرار از کسایی که قصد کشتنش را دارند مجبور به اقامت اجباری در خانه زنی جوان می‌شود. مردی درشت‌قامت و زورگو در مقابل زنی مظلوم و آرام که صدایش به جز برای گفتن «چشم‌»…
اشتراک در
اطلاع از
guest

11 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
هوووو
هوووو
10 ماه قبل

یعنی واقعا احمقه بااین پیام چطورتونست بیاداینحا الآنم پسره بهش تجاوز می‌کنه ازبس تورمانا تحاوزمیشه من بعضی وقتا کابوس میبینم بخدا

بانو
بانو
10 ماه قبل

وای🤯🤯🤯🤯

ساناز
ساناز
10 ماه قبل

خب وقتی آرتان نیسسست با توجه به اون پیامای آرشام برااا چیییی می‌ره خونشون اونم تنهایی آخه

،،،
،،،
10 ماه قبل

وایی چراجای حساس تموم شدتوکه ننه مهربونی هستی یه پارت بده دیگه افرین😘😘😘

،،،
،،،
پاسخ به  neda
10 ماه قبل

ننه جونم

خواننده رمان
خواننده رمان
پاسخ به  neda
10 ماه قبل

نکن این کارو با ما پارتشم کوتاه بود یکی دیگه لطفا

کیم سوکجین
کیم سوکجین
پاسخ به  neda
10 ماه قبل

ایهی ایهی 😭😭
بچه های اینجا رو ولش دلت میاد منو ناراحت کنی 😭🥺

دسته‌ها

11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x