رمان حورا پارت 174 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

پله‌ها را بالا رفتم، به محض اینکه پا در راهرو گذاشتم، قباد از در اتاق مشترکش با لاله خارج شد، اینکه در این ساعت خانه باشد عجیب نبود، اکثر اوقات در این ساعت کارگرهای ساختمان نبودند، یا شرکت را به وحید میسپرد، این اواخر بیشتر پیش لاله بود، پیش خودش بچه‌اش را حمل میکرد دیگر!

 

سر به زیر سعی کردم اهمیتی به حضورش ندهم، به سمت اتاق رفتم که صدای آرامش متوقفم کرد:

 

_ کجا بودی؟ چرا انقدر بی حالی؟

 

خونسرد لب زدم:

_ دنبال کار…الانم خسته‌م، عصر بخیر!

 

و در را روی صورتش بستم. بوی عطرش آزارم داد، چرا اینگونه میشد نمیدانم! به گمانم بخاطر بچه بود…یعنی به قباد ویار داشتم؟ الحمدلله که از او بدم می‌آمد جای اینکه خوشم بیاید!

 

روی تخت ولو شدم، لحظه‌ای نگران اینکه مبادا به بچه ضربه‌ای وارد کرده باشم نیم خیز شدم اما…چه میکردم؟

اصلا چه میخواستم؟ باید چه میکردم؟

البته که، هرچه میکردم نباید قباد میفهمید من باردارم…

 

موبایلم را برداشتم و مشغول تحقیق شدم، علائم بارداری…ویارهای مختلف، سونو و شرایط کسی که سابقه‌ی کیست داشته باشد و هرچیزی که به من مربوط شود…انقدر گشتم و گشتم تا اینکه با همان موبایل روشن چشمانم به خواب رفت.

 

با صدای زنگ موبایل و ویبره‌اش روی سینه‌ام از جا پریدم، هوا تاریک بود، چراغ خاموش!

موبایل را برداشتم و گیج بدون نگاه به شماره تماس را وصل کردم:

_ الو؟

 

سکوت پشت تلفن گیجم کرد:

_ الو؟ بفرمایید؟

 

_ حورا؟

 

چشم ریز کرده نشستم، صدای همان زن بود، همان که دفعه‌ی قبل هم تماس گرفته بود.

_ بله خودمم…

 

_ حالت خوبه؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 254

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان عاشقانه پرواز کن pdf از غزل پولادی

  خلاصه رمان :   گاهی آدم باید “خودش” و هر چیزی که از “خودش” باقی مانده است، از گوشه و کنار زندگی اش، جمع کند و ببرد… یک جای دور حالا باقی مانده ها می خواهند “شکسته ها” باشند یا “له شده ها” یا حتی “خاکستر شده ها” وقتی به ته خط میرسی و هرچه چشم می گردانی نه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نفس آخر pdf از اکرم حسین زاده

  خلاصه رمان :       دختر و پسری که از بچگی با هم بزرگ میشن و به هم دل میدن خانواده پسر مذهبی و خانواده دختر رفتار ازادانه‌تری دارن مسیر عشق دختر و پسر با توطئه و خودخواهی دیگران دچار دست انداز میشه و این دو دلداده از هم دور میشن , حالا بعد از هفت سال شرایطی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کفش قرمز pdf از رؤیا رستمی

  خلاصه رمان :         نمی خواد هنرپیشه بشه، نه انگیزه هست نه خواست قلبی، اما اگه عاشق آریو برزن باشی؟ مرد قلب دزدمون که هنرپیشه اس و پر از غرور؟ اگه این مرد قلب بشکنه و غرور له کنه و تپش قصه مون مرد بشه برای مقابله کردن حرفیه؟ اگه پدر دکترش مجبورش کنه به کنکور

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زروان pdf از م _ مطلق

  خلاصه رمان:     نازگل دختر زحمت کشی ای که باید خرج خواهراشو و مادرشو بده و میره خونه ی مردی به اسم طاها فرداد برای پرستاری بچه هاش که اتفاق هایی براش میافته… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا 1

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان 365 روز
دانلود رمان 365 روز به صورت pdf کامل از گل اندام شاهکار

    خلاصه رمان 365 روز :   در اوایل سال ۱۳۹۷ گل اندام شاهکار شروع  به نوشتن نامه‌هایی کرد که هیچ وقت به دست صاحبش نرسید. این مجموعه شامل ۲۹ عدد عشق نامه است که در ۳۶۵ روز  نوشته شده است. وی در نامه‌هایش خودش را کنار معشوق‌اش تصور می‌کند. گاهی آنقدر خودش را نزدیک به او احساس می‌کند که می‌تواند خانواده‌ای

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سیطره ستارگان به صورت pdf کامل از فاطمه حداد

          خلاصه رمان :   نور چشمامو زد و پلکهام به هم خورد.اخ!!!از درد دوباره چشمامو بستم. لعنت به هر چی شب بیداریه بالخره یه روز در اثر این شب بیداری ها کور میشم. صدای مامانم توی گوشم پیچید – پسرم تو بالخره یه روز کور میشی دیر و زود داره سوخت و سوز نداره .

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
19 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
روا
روا
9 ماه قبل

وایییی یعنی این زنه میتونه کی باشه

آخرین ویرایش 9 ماه قبل توسط فاطمه موحدی
میشا
میشا
9 ماه قبل

نویسنده چرا همش دو خط میدی والا ی 10دقیقه وقت بزار یکم طولانی پارت بنویس ای بابا اگه اینجوری پیش بره دوسال بعد حتما قباد میفهمه حورا حاملس

آخرین ویرایش 9 ماه قبل توسط میشا
......
......
پاسخ به  میشا
9 ماه قبل

نویسنده خیلی وقته رمانم تموم کرده…رمانش آمادس داره قطره چکونی میکنه بقیه ترغیب شن رمانو بخرن.. اینجور که این قراره پیش بره تا سه سال آینده هم تموم نمیشه

........
........
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
9 ماه قبل

نویسنده این پارتا رو خیلی وقته نوشته… اگه اشتراکشو خریده باشین میفهمین

آخرین ویرایش 9 ماه قبل توسط ........
........
........
پاسخ به  𝑭𝒂𝒕𝒆𝒎𝒆𝒉
9 ماه قبل

میدونم داش😂😐 منظورم اینه وی آی پی خیلی جلوتر از اینه.. این‌خود نویسنده اس که داره تیکه تیکه پارت میده که بقیه برن وی آی پیو بخرن🚶🏽

Royal
Royal
9 ماه قبل

از در اتاق تا اومد داخل اتاق یه پارت ؟

ساناز
ساناز
پاسخ به  Royal
9 ماه قبل

بالاخره اینم هنر هرکسی نیست که این فاصله رو یه پارت کنه😂😂⁦🤦🏻‍♀️⁩😐

fateme
fateme
9 ماه قبل

معلومه نویسنده چه کسشری مینویسه؟ پارت قبل گفت صداشون از پذیرایی میاد این پارت گفت از اتاق مشترکشون زد بیرون، تلپورت کردن؟ مسخره ، خودشم یادش میره چی مینویسه

yegann
yegann
پاسخ به  fateme
9 ماه قبل

اشتب متوجه شدی خواهر..پارت قبل لاله و مامان قباد و اینا تو پذیرایی بودن زر میزدن ک حورا گفت ینی قبادم اونجا هست که اینطوری حرف میزنن؟؟ینی قباد اونجا نبود و وقتی ک حورا رفت بالا میخاست بره تو اتاقش قباد از دستشویی اومد بیرون و تو جمع اونا نبوده اصن)

fateme
fateme
پاسخ به  yegann
9 ماه قبل

عه، چقدر نویسنده بنده خدا و فحش دادم😂😔مرسی روشنم کردی😂😂

yegann
yegann
پاسخ به  fateme
9 ماه قبل

قربانت😂😂دیگه نویسنده ب این نخود مغزی هم که ما فک میکنیم نیس

خواننده رمان
خواننده رمان
9 ماه قبل

حورا تا کی میخواد حاملگی رو از قباد پنهان کنه
آووکادو و هامین امروز نیست؟

رهگذر
رهگذر
پاسخ به  خواننده رمان
9 ماه قبل

داداش میشه یه خلاصه بگی اووکادو چی شد ؟ از اونجایی که اشتراکی شد دیگه نخوندم

Hhhhh
Hhhhh
پاسخ به  رهگذر
9 ماه قبل

منم نخوندم راس میگه ی خلاصه بگو🥺

خواننده رمان
خواننده رمان
پاسخ به  رهگذر
9 ماه قبل

هیچی والا اونم بدتر از حورا امید تو تصادف حافظشو از دست داده الکی کشش میده دو خط پارت بی محتوابا آلا داره میجنگه رفته سراغ نفس دوست دختر قبلیش

دسته‌ها
19
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x