رمان حورا پارت 217

4.3
(196)

 

 

 

 

 

 

سوار بر ماشین راه افتاد، باید زودتر تکلیف لاله را مشخص میکرد، باید با مدرک و بدون تهمت پیش میرفت، باید چیزی برای مطمئن کردن مادرش داشته باشد!

 

خشمگین بود اما عجیب بود که خیانت لاله برایش اهمیتی نداشت؟ فقط آن قسمتی برایش مهم بود که غرورش توسط لاله مورد اصابت قرار گرفته بود. برای برگرداندن حورا چه باید میکرد؟

 

عصبی دستی به پیشانی‌اش کشید و تا رسیدن به خانه، در سکوت رانندگی کرد. این چند روز هرچه تماس گرفته بود شماره‌ی حورا در دسترس نبود. جایی نمیدانست و دوربین‌های اطراف خانه هم فقط تا دم در را ضبط کرده بودند و مشخص نبود سوار بر چه ماشینی رفته است!

 

مادرش و لاله، و خاله‌اش…شعف در چشمانشان پیدا بود اما در ظاهر میخواستند باز هم حورا را آبروبر و بی حیا بخوانند.

 

سکوت میکرد تا تکلیف لاله مشخص شود، نباید کاری میکرد لاله شک کند، اگر تا اینجا پیش رفته، پس میتواند برای فرار کردن هم نقشه بچیند، خصوصا که چندماه مانده به زایمانش، قطعا برای مشخص نشدن پدر اصلی فرزندش فکری خواهد کرد!

 

 

مقابل خانه ایستاد و پیاده شد. میدانست لاله در خانه است، عادت داشت برای به چشم قباد آمدن، برنامه‌هایش را به او اطلاع میداد. و حالا همه چیز داشت در چشمش روشن میشد، انگار تازه نگاهش به اطراف باز شده بود، وقتی میان مادرش، خواهرش و لاله‌، و حورا قرار میگرفت، حسی در عمق وجودش فریاد میزد حورا را دریاب…

 

اما احمقانه چیزی در مغزش زمزمه میکرد که از حورا دوری کن، دلیل؟ خودش هم نمیدانست…

 

وارد خانه شد، سوت و کور بود و ظاهرا یا خواب بودند، یا کلا نبودند!

پله‌ها را بالا رفت و سرکی به اتاق مادرش کشید، درحال نماز بود، در را بست و به سمت اتاقش با لاله حرکت کرد. بدون در زدن وارد شد.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 196

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240717 155824 919 scaled

دانلود رمان ریسک به صورت pdf کامل از اکرم حسین زاده 3.7 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان: نگاهش با دقت بیشتری روی کارت‌های در دستش سیر کرد. دور آخر بود و سرنوشت بازی مشخص می‌شد. صدای بلند موزیک فضا را پر کرده بود و هیاهو و سروصدا بیداد می‌کرد. با وجود فضای نیمه‌تاریک آنجا و نورچراغ‌هایی که مدام رنگ عوض می‌کردند، لامپ بالای…
InShot ۲۰۲۳۰۷۱۰ ۰۰۰۲۱۳۸۵۰

دانلود رمان ایست قلبی pdf از مریم چاهی 0 (0)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان:     داستان دختری که برای فرار از ازدواج اجباری با پسر عموی دختر بازش مجبور میشه تن به نقشه ی دوستش بده و با آقای دکتری که تا حالا ندیده ازدواج کنه   از طرفی شروین با نقشه ی همسر اولش فاطی مجبور میشه برای درمان…
رمان شهر بازي

رمان شهر بازي 0 (0)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان شهر بازي   خلاصه: این دنیا مثله شهربازی میمونه یه عده وارد بازی میشن و یه عده بازی ها رو هدایت میکنن یه عده هم بازی های جدید طراحی میکنن، این میون یه عده بازی می خورن و حالشون بد میشه و یه عده سرخوش از هیجانات…
InShot ۲۰۲۳۰۵۱۹ ۱۳۳۱۲۳۴۴۸

دانلود رمان تردستی pdf از الناز محمدی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :   داستان راجع به دختری به نام مریم که به دنبال پس گرفتن آبروی از دست رفته ی پدرش اشتباهی قدم به زندگی محمد میذاره و دقیقا جایی که آرامش به زندگی مریم برمیگرده چیزایی رو میشه که طوفانش گرد و خاک بزرگتری توی زندگی محمد…
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۳ ۱۵۱۴۲۱۶۳۷

دانلود رمان باید عاشق شد pdf از صدای بی صدا 2 (2)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :       پگاه دختر خجالتی و با استعدادی که به خواست پدرش با مبین ازدواج میکنه و یکسال بعد از ازدواجش، بهترین دوستش با همسرش به او خیانت می‌کنن و باهم فرار میکنن. بعد از اینکه خاله اش و پدر و مادر مبین ،پگاه رو…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۲۲۱۰۴۳۷۲۶

دانلود رمان بچه پروهای شهر از کیانا بهمن زاده 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       خب خب خب…ما اینجا چی داریم؟…یه دختر زبون دراز با یه پسر زبون درازتر از خودش…یه محیط کلکلی با ماجراهای پیشبینی نشده و فان وایسا ببینم الان میخوایی نصف رمانو تحت عنوان “خلاصه رمان” لو بدم؟چرا خودت نمیخونی؟آره خودت بخون پشیمون نمیشی…
رمان زیر درخت سیب

دانلود رمان زیر درخت سیب به صورت pdf کامل از مهشید حسنی 3.8 (5)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان زیر درخت سیب به صورت pdf کامل از مهشید حسنی :   من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود   فشاری که روی جسم خسته و این روزها روان آشفته اش سنگینی میکند، نفسهای یکی در میانش را دردآلودتر و سرفه های خشک کویری اش…
InShot ۲۰۲۳۰۶۲۵ ۱۴۰۱۳۷۸۷۶

دانلود رمان شکسته تر از انار pdf از راضیه عباسی 3.7 (3)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان:         خدا گل های انار را آفرید. دست نوازشی بر سرشان کشید و گفت: سوار بال فرشته ها بشوید. آنهایی که دور ترند مقصدشان بهشت است و این ها که نزدیکتر مقصدشان زمین. فرشته ها بال هایشان را باز کرده و منتظر بودند. گل…
IMG 20230128 233719 6922 scaled

دانلود رمان جانان 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     جانان دختریه که در تصادفی در سن 17 سالگی به شدت مجروح می شه و صورتش را از دست می دهد . جانان مادر و برادرش را مقصر این اتفاق می داند . پزشک قانونی جسد سوخته دختری را به برادر بزرگ و…
رمان خواهر شوهر

رمان خواهر شوهر 0 (0)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان خواهر شوهر خلاصه : داستان ما راجب دونفره که باتمام قدرتشون سعی دارن دونفر دیگه باهم ازدواج نکنن یه خواهر شوهر بدجنس و یک برادر زن حیله گر و اما دوتاشون درحد مرگ تخس و شیطون این دوتا سعی می کنن خواهر و برادرشون ازدواج نکنن چه…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

13 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
میشا
میشا
3 ماه قبل

ولی من میگم قباد وقتی بدون در زدن وارد اتاق خودشو لاله میشه ی چیزی میبینع

لی لی
لی لی
3 ماه قبل

یه جور تازگیا شخصیت منفی رو نمازخون و با ایمان و چادری نشون میدن انگار میخوان تعمیمش بدن و این موارد رو بد جلوه بدن که آره هر ‌کس اینجوریه انقد کثیفه بعد شخصیت اصلیم همیشه بی حجاب و کسی که فقط تو شرایط بد یاد خدا میفته یا بیشتر اوقات با خدا قهر میکنه و ناله میکنه که چرا خدا زندگی منو اینجوری میکنه و همیشه طلبکارند از خدا ولی با قلبی مهربون و صاف و ساده که انگار داری به ابن صفات توهین میشه
در حالیکه تو سه تا رمانی که دارم میخونن شخصیت دختر داستان هر کدوم یه اشتباه و خبطی کردن ولی همیشه تقصیرا گردن پسر داستانه
دلارای با قالب کردن خودش به ارسلان و هرزه بازیاش لادنم همینجور با اینکه نمیخواست با پسره رابطه جنسی داشته باشه ولی باهاش فرار کرد و کل زندگی ساواشو بار زدم و دزدیدن این حورام که مث ترسوعا به جای اینکه از زندگیش محافظت کنه دو دسته دادش به لاله افریطه و از عالم و ادم طلبکارم هست اینم شد شخصیت محبوب و درجه اول داستان!!

...
...
پاسخ به  لی لی
3 ماه قبل

دقیقا.نویسنده ها میدونن اکثر ماها حامی زنانیم، از همین اخلاق ما سواستفاده میکنن و فک میکنن دیگه شخصیت اصلی زن هر خری باشه ما میگیم اشکال نداره حق با اونه.

فاطمه
فاطمه
3 ماه قبل

حورا که شخصیت اول و شاید محبوب داستانه یه شال یا روسری سرش نمیکنه اما مادر فتنه قباد باید نمازخون باشه آره؟
نویسنده اگر اندازه ارزن انصاف داشت حورا درتمام تنهایی هاش باید نماز میخوند وباخدا ارتباط داشت نه مادر قباد که از عقوبت کارش هیچ ترسی نداره.

ناشناس
ناشناس
پاسخ به  فاطمه
3 ماه قبل

کار از داستان و رمان گذشته عزیزم
دیگه تو زندگی واقعی هم همینه!
هرکی بیشتر ادعای خداییش میشه بدتر گند میزنه به همچی

فاطمه
فاطمه
پاسخ به  ناشناس
3 ماه قبل

مقدار بسیار زیادی حقققق

♡ روا ♡
♡ روا ♡
3 ماه قبل

از زبان قباد نسبت به حورا ۱۰ هیچ جلو ایم

♡ روا ♡
♡ روا ♡
3 ماه قبل

اون نمازی که مادر قباد میخونه بخوره تو سرش نماز چادر حرمت داره همچین مادری میتونم شرط ببندم قرآنم دستش نگرفته مادری که عروسشو قضاوت میکنه بدون اینکه حتا یه بار باهاش بشینه صحبت کنه این زن یه خرابه به تمام معناست تروخدا نگو نماز میخونه

آخرین ویرایش 3 ماه قبل توسط فاطمه موحدی
ساجده
ساجده
پاسخ به  ♡ روا ♡
3 ماه قبل

اتفاقا من فکر میکنم نویسنده ها از قصد شخصیت های منفی رو مذهبی نشون میدن بخاطر اینکه از مسلمونا بدشون میاد و میخوان چهره مسلمونا رو خراب کنن

♡ روا ♡
♡ روا ♡
پاسخ به  ساجده
3 ماه قبل

آره من باهات موافقم و این کاملا غلطه

me/
me/
پاسخ به  ساجده
3 ماه قبل

نماز خوندن مادر قباد رو اینجوری برداشت کردم که انگار مادره به حرف دیگران اهمیت میده نه اینکه دین براش مهم باشه فقط خودشو خوب جلوه میده حسی به مذهبش ندارم خیلی نظرت برای عجیبه

me/
me/
3 ماه قبل

این رمانم چرت شد که قباد ی شبه روح دیده عوض شده این چرت و پرتا چین اخه

Prnya
Prnya
3 ماه قبل

همین جوری از زبون قباد برو جلو تا خیانت لاله زودی بفهمه

دسته‌ها

13
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x