رمان دلارای پارت 253

3.9
(17)

 

 

 

 

صدای جیغ دخترک که بلند شد لبخند زد اما پیام رسیده از علیرضا دوباره حالش را گرفت

 

_ فردا ساعت هشت ببرش

پد بهداشتی و دستمال پارچه ای تمیز ببرید

یک لیست دارو هم داده بخر سر راه

 

با همین چند کلمه گند زد به روزش و طعم مرغ آلو را زهر کرد

 

بی اعصاب تایپ کرد

 

_ کلی پول داره میگیره

بگو خودش بخره من دلی رو بتونم بیارم هنر کردم

 

نگاهی به راهرویی که به اتاق اهورا ختم میشد انداخت و پیام دیگری فرستاد

 

_ دو نفرم بفرست خونه‌ام

فردا تا برنگشتیم چندتیکه وسیله میخوام ببره پایین

بگو با وانت بیان

 

گوشی را کنار انداخت و پشت میز نشست

 

دلارای سفره رنگینی انداخته بود

 

به یاد روزهایی که دائم بالا میاورد یا از بوی بدن ارسلان فراری بود پوزخند زد

 

چطور نفهمیده بود؟

او که صفر کیلومتر و ساده نبود

 

با سوءظن پرسید

 

_ وقتی داراب افتاد به جونت مگه حامله نبودی؟ چطور سقط نشد؟

 

 

 

 

دلارای بهت زده نگاهش کرد

 

دستی که کفگیر را بالا گرفته بود در هوا خشک شد

 

_ خب … خب خدا خواست!

 

ارسلان تیز نگاهش کرد

 

_ مزخرف نباف برای من

 

_ بخدا آزاده گفت مثل معجزه بوده

تمام مدت دستم رو شکمم بود

ضربه جدی بهش نخورده بوده

 

آلپ‌ارسلان قاشق پری را وارد دهانش کرد و کلافه سر تکان داد

 

_ خیلاخب بشین بخور

 

دلارای آرام جواب داد

 

_ زیاد گرسنه نیستم

 

در حقیقت اشتهایش را کور کرده بود

 

_ می‌شینی غذاتو کامل میخوری

بعدم میوه پوست بگیر

منتظرم نه بیاری حسابتو برسم

 

دلارای حس بدی داشت

دلشوره ای عجیب

آلپ‌ارسلان به میوه خوردنش چه کار داشت؟

 

بی حال جواب داد

 

_ باشه

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.9 / 5. شمارش آرا 17

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240606 190612 646

دانلود رمان سیطره ستارگان به صورت pdf کامل از فاطمه حداد 5 (4)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان :   نور چشمامو زد و پلکهام به هم خورد.اخ!!!از درد دوباره چشمامو بستم. لعنت به هر چی شب بیداریه بالخره یه روز در اثر این شب بیداری ها کور میشم. صدای مامانم توی گوشم پیچید – پسرم تو بالخره یه روز کور…
IMG 20230123 235130 203

دانلود رمان آغوش آتش جلد دوم 4 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :         آهیر با سن کَمِش بزرگه محله است.. در شب عروسیش، عروسش مرجان رو میدزدن و توی پارک روبروی خونه اش، جلوی چشم آهیر میکشنش.. آهیر توی محل میمونه تا دلیل کشته شدن مرجان و قاتل اونو پیدا کنه.. آهیر که یه…
IMG 20230123 123948 944

دانلود رمان ضماد 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:         نبات ملک زاده،دختر ۲۰ساله مهربونی که در روستایی قدیمی بزرگ شده و جز معدود آدم های روستاهست که برای ادامه تحصیل به شهر رفته است. خاقان ،فرزند ارشد مرحوم جهانگیر ایزدی. مردی بسیار جذاب و مغرور و تلخ! خاقان بعد از مرگ…
IMG 20240716 005659 078

دانلود رمان آخرین این ماه به صورت pdf کامل از مهر سار 5 (3)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان :   گاهی زندگی بنا به توقعی که ما ازش داریم پیش نمیره… اما مثلا همین خود تو شاید قرار بود تنها دلیل آرامشم باشی که بعد از همه حرفا،قدم تو راهی گذاشتم که نامعلوم بود.الان ما باهم به این نقطه از زندگی…
images

رمان عاشقم باش 0 (0)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان عاشقم باش خلاصه: داستان دختری به نام شقایق که پس از جدایی خواهرش با همسر سابق او احسان ازدواج می کند.برخلاف عشق فراوان شقایق نسبت به احسان .احسان هیچ علاقه ای به او ندارد کم کم طی اتفاقاتی احسان به شقایق علاقمند می شود و زندگی خوشی…
Screenshot ۲۰۲۳۰۲۲۳ ۱۰۵۵۱۰

دانلود رمان الماس pdf از شراره 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     دختری از جنس شیشه، اما به ظاهر چون کوه…دختری با قلبی شکننده و کوچک، اما به ظاهر چون آسمانی پهناور…دختری با گذشته‌ای پر از مهتاب تنهایی، اما با ظاهر سرشار از آفتاب روشنایی…الماس سرگذشت یه دختره، از اون دسته‌ای که اغلب با کمترین توجه…
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۹ ۲۱۰۲۱۸۰۲۹

دانلود رمان سقوط برای پرواز pdf از افسانه سماوات 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   حنانه که حاصل صیغه ی مریم با عطا است تا بیست و چند سال از داشتن پدر محروم بوده و پدرش را مقصر این دوری می داند. او به خاطر مشکل مالی، مجبور به اجاره رحم خود به نازنین دخترخوانده عطا و کیامرد میشود. این در…
IMG 20240529 155741 508 scaled

دانلود رمان لیلی به صورت pdf کامل از آذر _ ع 4 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   من لیلی‌ام… دختر 16 ساله‌ای که تنها هنرم جیب بریه، بخاطر عمل قلب مادربزرگم  مجبور شدم برای مردی که نمیشناختم با لقاح مصنوعی بچه بیارم ولی اون حتی اجازه نداد بچم رو ببینم. همه این خفت هارو تحمل کردم غافل از اینکه سرنوشت چیزی دیگه…
IMG ۲۰۲۱۰۸۰۱ ۲۲۲۲۲۸

دانلود رمان مخمصه باران 0 (0)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:     داستان زندگی باران دختری 18 ساله ای را روایت میکند که به دلیل بارداری اش از فردین و برای پاک کردن این بی آبرویی، قصد خودکشی دارد که توسط آیهان نجات پیدا میکند…..
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۲ ۱۴۳۸۱۸۴۶۹

دانلود رمان همین که کنارت نفس میکشم pdf از رها امیری 5 (1)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان:       فرمان را چرخاندم و بوق زدم چند لحظه بعد مرد کت شلواری در را باز میکرد میدانستم مرا می شناسد سرش را به علامت احترام تکان داد ماشین را از روی سنگ فرش ها به سمت پارکینگ سرباز هدایت کردم. بی ام دابلیو مشکی…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

57 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تنها
تنها
1 سال قبل

واقعا متاسفم ماهی یک پارت میذارن.خجالت هم خوب چیزیه
این همه ادمو علاف خودتون کردین که چی

افرا
افرا
1 سال قبل

قشنگه

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط افرا
banoo
banoo
1 سال قبل

اوم میشه لطفا این چند تای آخری و یکم زودتر بزارید خیلی کنجکاوم میدونم شاید سرتون شلوغ باشع ولی من خیلی این رمان و دوست دارم برام جذابه ویژگی که اون دختر دلارای داره لطفنی زود بزار🥺🥺🥺🍓❄

Fm
Fm
1 سال قبل

من دیگه عمرا این رمان مزخرفو بخونم آخه این چه رمان چرتیه که خودتونو معطلش میکنید الکی وقت میزارید واسه دو خط ولش کنید اصلا وقتی نویسنده خودش یکم به مخاطب هاش اهمیت نمیده بدرد نمیخوره.
این همه رمان خوب والا میریم اونارو می‌خونیم 😒🙁

یه خسته
یه خسته
1 سال قبل

من یه کانال پیدا کردم نوشته VIP این رمان رو میفروشه همیشه خدا هم قبل این سایت پارت میذاشت البته مدتیه که مرده اونم🙄
تونستم بخرم به شما هم میگم بخرید راحت بشید 😐 💔

فاز
فاز
پاسخ به  یه خسته
1 ماه قبل

من خریدم مث این پیش نمیرفت یهو رفتن ایران بعدشم خوب خوش تموم شد

مهی
مهی
1 سال قبل

با این همه معطلی فقط دلم میخواد دوکلمه بیشتر ننوشته باشهههههه یعنی……😠

ماندانا
ماندانا
1 سال قبل

واقعا متاسفم خب نمیتونی پارت بزاری اصلا ننویس نخواستیم بابا اگرم میخوای بخریم رمان و بزار لینک تا بخریم این اداها چیه

Asfh
Asfh
1 سال قبل

چرا پارت جدید نمیزاری،الان پنج روز گذشته ،یه خورده به خودت رحمت بده پارت درست و کامل بزار

سون
سون
1 سال قبل

بچه ها بالاخره نویسنده هم آدمه و ممکنه مشکلاتی واسش پیش بیاد و خب این قابله انکار نیس…
ولی چیزی ک منو خیلی عصبی میکنه اینه ک همیشه خدا پارت گذاری دقیق و زیاد نداشتیم ک حالا مثلا این یه هفته رو مراعات کنیم

hasti274
hasti274
1 سال قبل

چرا پارت جدید نمیزارید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نیلو
نیلو
1 سال قبل

چرا دور به دور پارت میزاری

مهی
مهی
1 سال قبل

بار الها صبرررررر🥴

یک زن
یک زن
1 سال قبل

نویسنده اش هرکسی که هست اول بایدیک دوره احترام گذاشتن به مخاطب روبگذرونه وقتی عرضه اش رونداری ننویس

Aylin
Aylin
1 سال قبل

دیگه رمانای بعدی این نویسنده رو دنبال نکنین وقتی اینقد اذیتتون کرده

Aylin
Aylin
1 سال قبل

نویسنده فوت شده بیخیال رمانش بشین

یه خسته
یه خسته
1 سال قبل

VIP این لنتی چنده بخریم راحت بشیمممممممممم
نویسنده‌ی عنتر..!😒💩

𝑫𝒊𝒏𝒂
𝑫𝒊𝒏𝒂
1 سال قبل

خب خداروشکر نویسنده مرده

فاطمه
فاطمه
1 سال قبل

سلام واقعاً برای نویسنده این رمان متأسف هستم . من رمان های دیگه هم از این نویسنده توی تلگرام می خونم و اونجا نسبتاً نظم بهتری هست . اما متأسفانه رمان دلارای اونجا خیلی عقب تره ولی منظم و مرتب پارت گذاری صورت میگیره . نویسنده لطفاً به مخاطب خودت توهین نکن و کمی احساس مسئولیت داشته باش . باعث تنش و ناراحتی نشو . کارت رو به خوبی به آخر برسون . بدنامی برای خودت نیار …

Mobi
Mobi
پاسخ به  فاطمه
1 سال قبل

اونجا پارت چنده؟

فاطمه
فاطمه
پاسخ به  Mobi
1 سال قبل

شمارش پارت ها و مقدار شون فرق داره اما اون قسمتی هست که توی بیمارستان بستری شده و قرار ترخیص بشه و با آزاده منتظر هستن که آلپ ارسلان بیاد و قبول کنه که دلارای بره خونش …

فاطمه
فاطمه
پاسخ به  Mobi
1 سال قبل

اما پارت گذاری خیلی از اینجا مرتب تره خیلی

مهی
مهی
1 سال قبل

کلن حرفی نمونده بگم 😒 😑

Mahi123
Mahi123
1 سال قبل

این ک میگن ارسلان بچه رو از دلارای میگیره و دلارای میره پیش ی پیر زن زندگی میکنه راسته؟؟

Sana:)
Sana:)
پاسخ به  Mahi123
1 سال قبل

توی چنل های تلگرام پارتای جلو جلوشو خوندی؟
اعتماد نکن
من خودم دو تا پارت مختلف دیدم ک چجوری دلی زایمان میکنه
دوتا سناریوی جدا بود
چرته باو

دسته‌ها

57
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x