رمان دلارای پارت 253

3.6
(10)

 

 

 

 

صدای جیغ دخترک که بلند شد لبخند زد اما پیام رسیده از علیرضا دوباره حالش را گرفت

 

_ فردا ساعت هشت ببرش

پد بهداشتی و دستمال پارچه ای تمیز ببرید

یک لیست دارو هم داده بخر سر راه

 

با همین چند کلمه گند زد به روزش و طعم مرغ آلو را زهر کرد

 

بی اعصاب تایپ کرد

 

_ کلی پول داره میگیره

بگو خودش بخره من دلی رو بتونم بیارم هنر کردم

 

نگاهی به راهرویی که به اتاق اهورا ختم میشد انداخت و پیام دیگری فرستاد

 

_ دو نفرم بفرست خونه‌ام

فردا تا برنگشتیم چندتیکه وسیله میخوام ببره پایین

بگو با وانت بیان

 

گوشی را کنار انداخت و پشت میز نشست

 

دلارای سفره رنگینی انداخته بود

 

به یاد روزهایی که دائم بالا میاورد یا از بوی بدن ارسلان فراری بود پوزخند زد

 

چطور نفهمیده بود؟

او که صفر کیلومتر و ساده نبود

 

با سوءظن پرسید

 

_ وقتی داراب افتاد به جونت مگه حامله نبودی؟ چطور سقط نشد؟

 

 

 

 

دلارای بهت زده نگاهش کرد

 

دستی که کفگیر را بالا گرفته بود در هوا خشک شد

 

_ خب … خب خدا خواست!

 

ارسلان تیز نگاهش کرد

 

_ مزخرف نباف برای من

 

_ بخدا آزاده گفت مثل معجزه بوده

تمام مدت دستم رو شکمم بود

ضربه جدی بهش نخورده بوده

 

آلپ‌ارسلان قاشق پری را وارد دهانش کرد و کلافه سر تکان داد

 

_ خیلاخب بشین بخور

 

دلارای آرام جواب داد

 

_ زیاد گرسنه نیستم

 

در حقیقت اشتهایش را کور کرده بود

 

_ می‌شینی غذاتو کامل میخوری

بعدم میوه پوست بگیر

منتظرم نه بیاری حسابتو برسم

 

دلارای حس بدی داشت

دلشوره ای عجیب

آلپ‌ارسلان به میوه خوردنش چه کار داشت؟

 

بی حال جواب داد

 

_ باشه

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.6 / 5. شمارش آرا 10

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG ۲۰۲۳۱۱۲۱ ۱۵۳۱۴۲

دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان 5 (2)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ…
رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی

رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی 4 (8)

7 دیدگاه
خلاصه رمان شولای برفی : سرد شد، شبیه به جسم یخ زده‌‌ که وسط چله‌ی زمستان هیچ آتشی گرمش نمی‌کرد. رفتن آن مرد مثل آخرین برگ پاییزی بود که از درخت جدا شد و او را و عریان در میان باد و بوران فصل خزان تنها گذاشت. شولای برفی، روایت‌گر…
IMG ۲۰۲۴۰۴۱۲ ۱۰۴۱۲۰

دانلود رمان دستان به صورت pdf کامل از فرشته تات شهدوست 3.7 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   دستان سپه سالار آرایشگر جوانی است که اهل محل از روی اعتبار و خوشنامی پدر بزرگش او را نوه حاجی صدا میزنند دستان طی اتفاقاتی عاشق جانا، خواهرزاده ی بزرگترین دشمنش میشود چشم روی آبروی خود میبندد و جوانمردانه به پای عشق و احساسش می…
aks gol v manzare ziba baraye porofail 33

دانلود رمان نا همتا به صورت pdf کامل از شقایق الف 5 (2)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:         در مورد دختری هست که تنهایی جنگیده تا از پس زندگی بربیاد. جنگیده و مستقل شده و زمانی که حس می‌کرد خوشبخت‌ترین آدم دنیاست با ورود یه شی عجیب مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کنه .. وارد دنیایی می‌شه که مثالش رو فقط تو خواب…
IMG 20240405 130734 345

دانلود رمان سراب من به صورت pdf کامل از فرناز احمدلی 4.7 (9)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: عماد بوکسور معروف ، خشن و آزادی که به هیچی بند نیست با وجود چهل میلیون فالوور و میلیون ها دلار ثروت همیشه عصبی و ناارومِ….. بخاطر گذشته عجیبی که داشته خشونت وجودش غیرقابل کنترله انقد عصبی و خشن که همه مدیر…
149260 799

دانلود رمان سالوادور به صورت pdf کامل از مارال میم 5 (2)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان:     خسته از تداوم مرور از دست داده هایم، در تال طم وهم انگیز روزگار، در بازی های عجیب زندگی و مابین اتفاقاتی که بر سرم آوار شدند، می جنگم! در برابر روزگاری که مهره هایش را بی رحمانه علیه ام چید… از سختی هایش جوانه…
اشتراک در
اطلاع از
guest

56 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تنها
تنها
9 ماه قبل

واقعا متاسفم ماهی یک پارت میذارن.خجالت هم خوب چیزیه
این همه ادمو علاف خودتون کردین که چی

افرا
افرا
1 سال قبل

قشنگه

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط افرا
banoo
banoo
1 سال قبل

اوم میشه لطفا این چند تای آخری و یکم زودتر بزارید خیلی کنجکاوم میدونم شاید سرتون شلوغ باشع ولی من خیلی این رمان و دوست دارم برام جذابه ویژگی که اون دختر دلارای داره لطفنی زود بزار🥺🥺🥺🍓❄

Fm
Fm
1 سال قبل

من دیگه عمرا این رمان مزخرفو بخونم آخه این چه رمان چرتیه که خودتونو معطلش میکنید الکی وقت میزارید واسه دو خط ولش کنید اصلا وقتی نویسنده خودش یکم به مخاطب هاش اهمیت نمیده بدرد نمیخوره.
این همه رمان خوب والا میریم اونارو می‌خونیم 😒🙁

یه خسته
یه خسته
1 سال قبل

من یه کانال پیدا کردم نوشته VIP این رمان رو میفروشه همیشه خدا هم قبل این سایت پارت میذاشت البته مدتیه که مرده اونم🙄
تونستم بخرم به شما هم میگم بخرید راحت بشید 😐 💔

مهی
مهی
1 سال قبل

با این همه معطلی فقط دلم میخواد دوکلمه بیشتر ننوشته باشهههههه یعنی……😠

ماندانا
ماندانا
1 سال قبل

واقعا متاسفم خب نمیتونی پارت بزاری اصلا ننویس نخواستیم بابا اگرم میخوای بخریم رمان و بزار لینک تا بخریم این اداها چیه

Asfh
Asfh
1 سال قبل

چرا پارت جدید نمیزاری،الان پنج روز گذشته ،یه خورده به خودت رحمت بده پارت درست و کامل بزار

سون
سون
1 سال قبل

بچه ها بالاخره نویسنده هم آدمه و ممکنه مشکلاتی واسش پیش بیاد و خب این قابله انکار نیس…
ولی چیزی ک منو خیلی عصبی میکنه اینه ک همیشه خدا پارت گذاری دقیق و زیاد نداشتیم ک حالا مثلا این یه هفته رو مراعات کنیم

hasti274
hasti274
1 سال قبل

چرا پارت جدید نمیزارید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نیلو
نیلو
1 سال قبل

چرا دور به دور پارت میزاری

مهی
مهی
1 سال قبل

بار الها صبرررررر🥴

یک زن
یک زن
1 سال قبل

نویسنده اش هرکسی که هست اول بایدیک دوره احترام گذاشتن به مخاطب روبگذرونه وقتی عرضه اش رونداری ننویس

Aylin
Aylin
1 سال قبل

دیگه رمانای بعدی این نویسنده رو دنبال نکنین وقتی اینقد اذیتتون کرده

Aylin
Aylin
1 سال قبل

نویسنده فوت شده بیخیال رمانش بشین

یه خسته
یه خسته
1 سال قبل

VIP این لنتی چنده بخریم راحت بشیمممممممممم
نویسنده‌ی عنتر..!😒💩

𝑫𝒊𝒏𝒂
𝑫𝒊𝒏𝒂
1 سال قبل

خب خداروشکر نویسنده مرده

فاطمه
فاطمه
1 سال قبل

سلام واقعاً برای نویسنده این رمان متأسف هستم . من رمان های دیگه هم از این نویسنده توی تلگرام می خونم و اونجا نسبتاً نظم بهتری هست . اما متأسفانه رمان دلارای اونجا خیلی عقب تره ولی منظم و مرتب پارت گذاری صورت میگیره . نویسنده لطفاً به مخاطب خودت توهین نکن و کمی احساس مسئولیت داشته باش . باعث تنش و ناراحتی نشو . کارت رو به خوبی به آخر برسون . بدنامی برای خودت نیار …

Mobi
Mobi
پاسخ به  فاطمه
1 سال قبل

اونجا پارت چنده؟

فاطمه
فاطمه
پاسخ به  Mobi
1 سال قبل

شمارش پارت ها و مقدار شون فرق داره اما اون قسمتی هست که توی بیمارستان بستری شده و قرار ترخیص بشه و با آزاده منتظر هستن که آلپ ارسلان بیاد و قبول کنه که دلارای بره خونش …

فاطمه
فاطمه
پاسخ به  Mobi
1 سال قبل

اما پارت گذاری خیلی از اینجا مرتب تره خیلی

مهی
مهی
1 سال قبل

کلن حرفی نمونده بگم 😒 😑

Mahi123
Mahi123
1 سال قبل

این ک میگن ارسلان بچه رو از دلارای میگیره و دلارای میره پیش ی پیر زن زندگی میکنه راسته؟؟

Sana:)
Sana:)
پاسخ به  Mahi123
1 سال قبل

توی چنل های تلگرام پارتای جلو جلوشو خوندی؟
اعتماد نکن
من خودم دو تا پارت مختلف دیدم ک چجوری دلی زایمان میکنه
دوتا سناریوی جدا بود
چرته باو

دسته‌ها

56
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x