رمان دلارای پارت 244

3.9
(12)

 

 

آلپ ارسلان عصبی بازویش را کشید

 

_ مزخرف نگو

انقدر عر زدی حالت بهم خورد وگرنه چیزی تو معدت نیست

تلقین نکن الکی

 

روی نیمکت نشاندش و ادامه داد

 

_ بمون میام الان

تکون بخوری وای به حالت

 

دلارای بی حال پوزخند زد

 

اوضاعش را نمی‌دید؟

کجا می‌توانست برود؟

 

ارسلان که دور شد باد شدت گرفت و چندثانیه نگذشته بود که صدای رعد و برق بلند شد

 

تلخ لبخند زد

 

همه دوان دوان دور میشدند تا خیس نشوند اما او سرش را سمت آسمان گرفت

 

قطرات باران صورتش را خیس کرد

 

چشمانش را بست و اینبار بدون اشک ریختن زمزمه کرد

 

_ خدایا … پسر من مثل مادرش یتیمه

کسی رو به جز تو نداره

من نه از پدر و مادر شانس آوردم و نه از شوهر

هیچ کسو ندارم

پسرمو به خودت می‌سپارم

مراقب هدیه ای که بهم دادی باش

اگر خواستی هدیه‌اتو پس بگیری جون منم همراهش بگیر…

 

صدای رعد و برق دیگری بلند شد و باران شدت گرفت

 

لبخند زد

او و پسرک ، خدا را میان تمام نداشته هایشان داشتند…

 

_ چرا نرفتی تو ماشین؟ خیس شدی

خیلی رو به راهی که سرمام بخوری

 

چشمانش را باز کرد

 

ارسلان شاکی دستش را گرفت و اینبار او هم بدون اعتراض از بازویش آویزان شد

 

زمین خیس و سر بود و او باردار…

 

آلپ‌ارسلان بدون شکایت در ماشین را برایش باز کرد و بطری آبمیوه و کیکی روی پایش انداخت

 

_ بخور پس نیفتی

 

از در سمت راننده سوار شد

 

کت نم دارش را روی صندلی عقب پرت کرد و ماشین را استارت زد

 

دخترک با انگشت روی شیشه بخار گرفته اشکال نامفهوم می‌کشید

 

_ سیزده سالم که بود با حاج خانم اومده بودم اینجا

بار دومی بود که پریود میشدم

وقت نماز که شد خجالت کشیدم بگم و باهاشون ادای نمازخوندن درآوردم

فرداش حاج خانم از لکه رو تختم فهمید

با دمپایی افتاد به جونم

منم دل درد و کمردرد داشتم

با گریه جمع شدم گوشه اتاق

انقدر با دمپایی کوبید تو کمر و سرم که داراب دلش سوخت اومد جداش کرد!

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.9 / 5. شمارش آرا 12

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۴۲۲ ۱۸۱۰۳۸۳۶۶

دانلود رمان سکوت سایه ها pdf از بهاره شریفی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :       رمان حاضر در دو زمان حال و گذشته داستان زندگی و سرگذشت و سرنوشت دختری آرام، مهربان و ترسو به نام عارفه و پسری مغرور و یکدنده به نام علی را روایت می کند. داستان با گروهی از دانشجویان که مجمعی سیاسی- اجتماعی…
IMG 20230123 225708 983

دانلود رمان ستاره های نیمه شب 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   مهتاب دختر خودساخته ای که با مادر و برادر معلولش زندگی می کنه. دل به آرین، وارث هولدینگ بزرگ بازیار می دهد. ولی قرار نیست همه چیز آسان پیش برود آن هم وقتی که پسر عموی سمج مهتاب با ادعای عاشقی پا به میدان می…
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۴ ۱۳۲۸۴۴۱۱۹

دانلود رمان روشنایی مثل آیدین pdf از هانیه وطن خواه 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   دختری که با تمام از دست رفته هایش شروع به سازش می کند… به گذشته نگریستن شده است عادت این روزهایم… نگاه که می کنم می بینم… تو به رویاهایت اندیشیدی… من به عاشقانه هایم…ع تو انتقامت را گرفتی… من تمام نیستی ام را… بیا همین…
IMG 20230127 013928 0412

دانلود رمان خطاکار 1 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     درست زمانی که طلا بعداز سالها تلاش و بدست آوردن موفقیتهای مختلف قراره جایگزین رئیس شرکت که( به دلیل پیری تصمیم داره موقعیتش رو به دست جوونترها بسپاره)بشه سرو کله ی رادمان ، نوه ی رئیس و سهامدار بزرگ شرکت پیدا میشه‌. اما…
IMG 20230129 004339 7932

دانلود رمان نت های هوس از مسیحه زادخو 4 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :   ارکین ( آزاد) یه پدیده ناشناخته است که صدای معرکه و مخملی داره. ویه گیتاریست ماهر، که میتونه دل هر شنونده ای و ببره.! روزی به همراه دوستش ایرج به مهمونی تولدی دعوت میشه. که میزبانش دو دختر پولدار و مغرور هستن.‌! ارکین در…
رمان آخرین بت

دانلود رمان آخرین بت به صورت pdf کامل از فاطمه زایری 4 (4)

2 دیدگاه
  خلاصه: رمان آخرین بت : قصه از عمارت مرگ شروع می‌شود؛ از خانه‌ای مرموز در نقطه‌ای نامعلوم از تهران بزرگ! حنا خورشیدی برای کشف راز یک شب سردِ برفی و پیدا کردن محموله‌های گمشده‌ی دلار و رفتن‌ به دل اُقیانوس، با پلیس همکاری می‌کند تا لاشه‌ی رویاهای مدفون در…
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3.7 (6)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
رمان خواهر شوهر

رمان خواهر شوهر 0 (0)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان خواهر شوهر خلاصه : داستان ما راجب دونفره که باتمام قدرتشون سعی دارن دونفر دیگه باهم ازدواج نکنن یه خواهر شوهر بدجنس و یک برادر زن حیله گر و اما دوتاشون درحد مرگ تخس و شیطون این دوتا سعی می کنن خواهر و برادرشون ازدواج نکنن چه…
IMG 20240716 005659 078

دانلود رمان آخرین این ماه به صورت pdf کامل از مهر سار 5 (3)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان :   گاهی زندگی بنا به توقعی که ما ازش داریم پیش نمیره… اما مثلا همین خود تو شاید قرار بود تنها دلیل آرامشم باشی که بعد از همه حرفا،قدم تو راهی گذاشتم که نامعلوم بود.الان ما باهم به این نقطه از زندگی…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۵۳۷۱۸۵

دانلود رمان نفس آخر pdf از اکرم حسین زاده 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :       دختر و پسری که از بچگی با هم بزرگ میشن و به هم دل میدن خانواده پسر مذهبی و خانواده دختر رفتار ازادانه‌تری دارن مسیر عشق دختر و پسر با توطئه و خودخواهی دیگران دچار دست انداز میشه و این دو دلداده از…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

59 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فاطمه
فاطمه
1 سال قبل

این اصلا انصاف نیست که دارید تو رمانتون خانواده های مذهبی رو وحشی بد اخلاق نشون میدید!!هرررفتار بدی رو به خانواده هاشون نسبت میدید بعدشم تاکید دارین به معتقد بودن و مذهبی بودنشون اینا کجاشون معتقده؟؟بعدم انتظارتون اینه دلارای و ارسلان هرگندی بزنن خانوادشون هیچی نگن؟؟
چرا دارید اینجوری جلوه میدید که دخترای ایرانی بدبختن و کشورای دیگه همه چی برا دختر رواله؟؟؟چرا دارید سعی می‌کنید یه سری رفتارا مثل رابطه نامشروع رو عادی نشون بدید؟چرا دارید سعی می‌کنید نگاه بچه هارو نسبت به داشتن خانواده عوض کنید و بهشون بگید که خانواده داشتن دستوپاگیره و اذیت میکنه درحالی که خانواده داشتن جز مهم ترین ویژگی های کشور های متمدنه؟

فاطمه
فاطمه
1 سال قبل

این که داری خانواده های مذهبی رو به کل وحشی و بداخلاق نشون میدی که اصلا بچه هاشون براشون مهم نیستند خیلی بی انصافیه ؟؟چرا یه آدم تو خانواده ها ی این ها خوب نیست رفتارش ؟؟تهشم تاکید دارین به مذهبی بودنشون
متاسفم واقعا انتظار اینکه دلارای و ارسلان هر گندی رو بالا بیارن بعد خانوادشون هیچی نگه و از اونطرف رفتار خیلی بد از خانواده هاشون نشون دادن یه چیز غیر منطقیه و باعث میشید تو افکار عمومی خانواده های مذهبی ظالم جلوه داده بشن درحالی که اصلا اینطور نیست
البته مطمئن نیستم نویسنده خودش اینجا پارت میذاره یا نه چون کانال تلگرامی داره

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط فاطمه
یلدا
یلدا
1 سال قبل

میشه لطفاً زمان پارت جدید اعلام کنین؟

یلدا
یلدا
1 سال قبل

چقدر سایت بی نظم شده😔😔😔

محیا
محیا
1 سال قبل

میترسم تا به دنیا اومدن بچه دلارای خودم شوهر کنم بزام😂😂

یلدا
یلدا
1 سال قبل

پارت جدید کی میاد؟

فاطمه زهرا
فاطمه زهرا
1 سال قبل

خیلی دارک میشه یهو اخر داستان بنویسه این داستان واقعی است 🤦‍♀️😂😂

RAHA
RAHA
1 سال قبل

ریدی با این پارت گذاشتنت اینجوری ک پیش میره ۲ روز کلا تو ماشینن

نازگل
نازگل
1 سال قبل

اصن تا پارت بعدی بیاد قبلیو فراموش میکنیم. این چ وضعیه اخه حالم دیگه داره بهم میخوره

سون
سون
پاسخ به  نازگل
1 سال قبل

آره واقعا من همیشه قبل خوندن پارت جدید میرم یه نگاه به پارت قبلش میندازم اونم ک تو یه دقیقه نکشیده میخونم و میام پارت جدید…پارت جدید هم توی سه ثانیه تموم میشه

ازهار
ازهار
1 سال قبل

هر رمانی که میخونم دخترا عاشق پسری میشن که نفهم وخرووحشی که مثل سگ کتکشون میزنن وبازم عاشقن 😂 😂 😂 اما درواقعیت بهشون بگن بالاچشت ابروهه میرن خونه بابا ومهریه رو میزارن اجرا 😂 😂 😂 خاک توسرت دلارای بااین عشقت

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط ازهار
S.Sh
S.Sh
1 سال قبل

داره گریم می گیره…
چرا دخترا وزنا به خصوص تو ایران برای یه اشتباه باید انقد چوب بخورن…
البته هرکسی تقاص اشتباهاتشو میده دلارای هم داره تقاص اشتباهشو میده ولی فقط زنا باید تقاص بدن؟!!مردا وپسرا چی؟!!…
بی ربط نیس که الان خانما واقعا به فریاد رسیدن بس که بی عدالتی در حقشون شده…

ازهار
ازهار
1 سال قبل

رمان‌ ردلاین رو پیشنهاد میکنم واقعا عالیه یکم هم دلارای ازسرتون میپره😁

سون
سون
پاسخ به  ازهار
1 سال قبل

آره من اونو بیشتر از این دوست دارم البته ک موضوعاتی ن تا حدودی عین همه

𝑫𝒊𝒏𝒂
𝑫𝒊𝒏𝒂
1 سال قبل

چقدرررررر پر معنی و مفهووووم اصلا انقدری زیاد بود ک یادم نمیاد اول و اخرش چی شد از پس هیجانی و پرفکت بود😠
ب خدا قبلا من با هر چقدر هم مثبت ۱۸ و مزخرف بودن رمان بازم شوق داشتم برای خوندنش اما الان دیگ بعید می‌دونم ۳ روزه دیگ بیام و سرچ کنم رمان دلارای پارت ۲۴۵

هر چی که دوست داری
هر چی که دوست داری
1 سال قبل

داداش اگه حامله شدن دلارای به تعداد روزای پارت گذاری بود الا داشت واسه بچه دومی عوق میزد به حالمون

سون
سون
پاسخ به  هر چی که دوست داری
1 سال قبل

😂 😂 😂

رها
رها
1 سال قبل

از پارت 232 تا الاانن تو ی روزن 😐😐😐
یعنی از 24 مهر تا الان فقطط ما داریم وقایع ی روز رو میخونیم 😐😐
خدایااا

خری که نشسته این رمانو میخونهه
خری که نشسته این رمانو میخونهه
1 سال قبل

ادمین خودت بیا لطفی کن جمعه تا جمعه پارت گذاری کن تا حداقل هر پارتی یه خط بشه 😑  🖐 

سون
سون

آلان رمان عشق ممنوعه استاد همینطوره…
ولی هر دو خون به جگر من یکی کردن…
من اینقدر بد شانسم ک از اینهمه رمان دوتا رمان آنلاین شروع کردم اون اونطوری اینم اینطوری

بهار
بهار
1 سال قبل

چه بگویم……….نگفته‌هم‌پیداست😐😑

/؟حا
/؟حا
1 سال قبل

آی. اَم رسما ریدم به حاج خانم و عقاید مزخرفش که ادعا دین داریش میشه شما یه پا کافری حاج خانم هم خودت هم شوهرت هم پسرات که مشکل روحی روانی دارن ریدی با تربیت تو رسما جات تو جهنمه نمازات هم پشیزی برا آدما اینجوری ثواب حساب نمیشن فقط از دختر داشتن تو سرش زدن بلدین تا اونم روانی کنین واقعا همینجا از دخترایی که دارن آسیب میبینن تو همچین خانواده هایی باید تشکر کرد که تا اینجا دووم آوردن و اگه هم حالشون بده ولی هنوز زنده ان
خودتون زندگی دلارای رو خوندین که تو چه وضعیت مزخرفی بود پس ببینین اونایی که واقعا همچین خانواده ای دارن چی میکشن
باید تاسف خورد که آدمایی اینجوری مجازاتی ندارن و همچین دخترایی هم از هیچ جایی حمایت نمیشن

MOHAMMAD REZA
MOHAMMAD REZA
1 سال قبل

اوخیییییی
یادش‌بخیر‌زمانای‌ک‌اینجا‌چت‌میکردیم💔💔💔

ساحل
ساحل
پاسخ به  MOHAMMAD REZA
1 سال قبل

ناز بشی 🥺 🥺 🥺

نمیدونم
نمیدونم
1 سال قبل

اوکی داداش فهمیدیم خیلی بیشعور و عقده ایی حالا اگه خیالت راحت شد جون خار مادرت پارتا رو بلند تر بنویس🗿🗿🗿🗿

ساحل
ساحل
پاسخ به  نمیدونم
1 سال قبل

دروت بگردم چرا حرص میخوری؟
🍭 بیا آب‌نبات بقول🥺
ولشون‌ تُن‌ اینالو🥺❤

دسته‌ها

59
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x