رمان دلارای پارت 252

4
(11)

 

 

دستش را که به شلوار ارسلان رساند تشخیص داد چه در سر دارد

 

وحشیانه موهایش را چنگ زد با پوزخند گفت

 

_ بخاطر بچه‌ات ناپرهیزی میکنی دخترحاجی!

از این کارا نمی‌کردی

 

دلارای بدون توجه به او به کارش ادامه داد

 

صدای ناله های ارسلان‌ که بلند شد با درد غرید

 

_ ول کن موهامو ارسلان کندیشون

 

آلپ‌ارسلان محلش نداد و او نفس زنان ادامه داد

 

چنددقیقه بعد نفس زنان خودش را روی تخت انداخت و با چندش دستش را دور دهانش کشید

 

_ دیگه … هیچ وقت این کارو نمی‌کنم

 

ارسلان دستش را دور کمرش انداخت و بی حال خندید

 

_ مطمئن نباش!

 

دخترک بی توجه به او از تخت پایین زد و سمت حمام رفت

 

دوش گرفت ، موهایش را دو طرفش خرگوشی بست و بافت سفید رنگی که ارسلان سوغاتی آورده بود را با شلوار چسب مشکی پوشید

 

اگر شکم برآمده اش که به سختی در بافت جا شده بود را فاکتور میگرفت شبیه به دختربچه های شر شده بود!

 

رژ سرخ رنگی به لب زد و بعد از ماه ها خط چشم کشید

 

 

مرغ آلویی که بویش در خانه پیچیده بود خودش را هم به ضعف می انداخت

 

چه برسد به آلپ‌ارسلانی که ساعت یازده ظهر با موهای نامرتب و چشمان ورم کرده از اتاق بیرون زد

 

_ بوی چیه؟

 

دلارای با دیدنش لبخند زد

شبیه به پسربچه ها بود

دوست داشت موهایش را بیشتر بهم بریزد!

 

_ مرغ آلو

 

آلپ‌ارسلان سر قابلمه را برداشت و با لذت بو کشید

 

_ تو مگه از آلو بدت نمیومد؟

 

لبخند دلارای عمیق تر شد

 

روزخوبی را شروع کرده بود و سعی داشت تصویر هایی که دیشب در موبایل دیده بود را فراموش کند

 

_ اهورا دوست داره فکر کنم

این چند وقت همش هوس آلو کردم

 

ارسلان بی توجه به او ملاقه را سمت دهانش برد

 

دلارای شاکی از جا پرید

 

_ دهن نزن … ارسلان

 

ارسلان مرغ آلوی خوش طعم را مزه مزه کرد

 

_ جز خودم و تو قراره کی بخوره که دهن نزنم؟

دیشب دهنم تو دهنت نبود؟

 

دلارای لبش را به دندان گرفت و آلپ‌ارسلان همانطور که از کنارش میگذشت ضربه ای محکم روی باسنش زد

 

_ حتی جاهای دیگه‌ام!

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 11

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
رمان خواهر شوهر

رمان خواهر شوهر 0 (0)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان خواهر شوهر خلاصه : داستان ما راجب دونفره که باتمام قدرتشون سعی دارن دونفر دیگه باهم ازدواج نکنن یه خواهر شوهر بدجنس و یک برادر زن حیله گر و اما دوتاشون درحد مرگ تخس و شیطون این دوتا سعی می کنن خواهر و برادرشون ازدواج نکنن چه…
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۲ ۰۰۳۵۱۷۱۸۴

دانلود رمان طرار pdf از فاطمه غفرانی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:         رمان طرار روایت‌گر دختر تخس، حاضر جواب و جیب بریه که رویای بزرگی داره. فریسای داستان ما، به طور اتفاقی با کیاشا آژمان، پسر مغرور و شیطونی که صاحب رستوران‌های زنجیره‌ای آژمان هم هست آشنا میشه و این شروع یک قصه اس…
IMG 20240524 022150 623

دانلود رمان جوزا جلد اول به صورت pdf کامل از میم بهار لویی 3.7 (3)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان:     برای بار چندم، نگاهم توی سالن نیمه تاریک برای زدن رد حاجی فتحی و آدمهایش چرخید، اما انگار همهی افراد حاضر در جلسه شکل و شمایل یکجور داشتند! از اینجا که نشسته بودم، فقط یک مشت پسِ سر معلوم بود و بس! کلافه…
InShot ۲۰۲۳۰۶۲۴ ۱۰۱۹۳۶۱۶۳

دانلود رمان بی مرزی pdf از مهسا زهیری 0 (0)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان:       بی مرزی درباره دختری به اسم شکوفه هستش که پس از ۵ سال تبعید توسط پدر ثروتمندش حالا به تهران بازگشته و عامل اصلی این‌تبعید را پسرخوانده پدر و خود پدر میدونه او در این‌بازگشت می‌خواهد انتقام دوران تبعیدش و عشق ممنوعه اش را…
IMG 20230123 230118 380

دانلود رمان مهره اعتماد 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     هدی همت کارش با همه دخترای این سرزمین فرق داره، اون یه نصاب داربست حرفه ایه که با پسر عموش یه شرکت ساختمانی دارن به نام داربست همت ! هدی تمام سعی‌اش رو داره میکنه تا از سایه نحس گذشته ای که مادر…
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۸ ۰۵۳۰۳۳۸۰۹

دانلود رمان شهر بی یار pdf از سحر مرادی 5 (1)

4 دیدگاه
  خلاصه رمان :     مدیرعامل بزرگترین مجموعه‌ی هتل‌‌های بین‌الملی پریسان پسری عبوس و مرموز که فقط صدای چکمه‌های سیاهش رعب به دلِ همه میندازه یک شب فیلم رابطه‌ی ممنوعه‌اش با مهمون ویژه‌ی اتاقِ vip هتلش به دست دخترتخس و شیطون خدمتکار هتلش میفته و…؟   «برای خوندن این…
InShot ۲۰۲۳۰۷۱۳ ۲۳۵۴۱۴۵۲۰

دانلود رمان کوئوکا pdf از رویا قاسمی 5 (1)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان:   یه دختر شیطون همیشه خندون که تو خانواده پر خلافی زندگی می کنه که سر و کارشون با موادمخدره ولی خودش یه دانشجوی درسخونه که داره تلاش می‌کنه کسی از ماهیت خانواده اش خبردار نشه.. غافل از اینکه برادر دوست صمیمیش که یه آدم خشک و…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

26 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ماهی
ماهی
1 سال قبل

نویسنده جان فحش خورت ملسه☺ نوش جان

آسیه
آسیه
1 سال قبل

کاش حداقل روزی دو پارت بذاری واقعا خسته شدم از بس روزی ده بار چک میکنم ببینم پارت گذاشتی یا نه… کسی رمان خوب سراغ داره معرفی کنه ممنون میشم

neda
عضو
پاسخ به  آسیه
1 سال قبل

پیشنهاد میکنم رمان عصیانگر بخونی…

آسیه
آسیه
پاسخ به  neda
1 سال قبل

ممنونم

neda
عضو
پاسخ به  آسیه
1 سال قبل

خاهش می‌کنم عزیزم…
زیاد رمان خوندم ولی این رمان هميشه ملکه ذهنمه 🙋🏻‍♀️♥️😍

نازگل
نازگل
1 سال قبل

خسته شدم خستهههـ🙄کی قراره تموم شه

S.Sh
S.Sh
1 سال قبل

حالم بهم خورد🤮🤮
مگه زنا ابزار جنسین!!!!واقعا که😒

mmmmmmm
mmmmmmm
1 سال قبل

خداروشکر بالاخره صبح دمید

آذرخش
آذرخش
1 سال قبل

رمان قشنگیه فقط داره طولش میده کی تموم میشه خدا عالمه

Yasna
Yasna
پاسخ به  آذرخش
1 سال قبل

تموم شه؟ تازه اولشه! طبق بنر هایی ک داخل تل نویسنده اصلی بخش میکنه تازه این اولشه و روزای خوبشون! ارسلان از خیر بچه میگذره ولی یه جهنم به تمام معنا برای دلی درست میکنه به جرم اینکه پدر دلی مامان ارسلان رو اذیت میکرده و باعث مرگ خواهرش میشه

Sam
Sam
1 سال قبل

😂 😂 😂 😂 😂 😂

......
......
1 سال قبل

نگفتم مریضه؟؟؟؟؟

کسایی مریضن و هیچکی از بیماریشون خبرنداره
بلاخره ی جا ی جوری اونو اعتراف می کنند
یکی با کشیدن نقاشی
یکی با تخلیه عقده هاش سر یکی دیگ
یکی هم با نوشتن
اونجوری از کارشون لذت دوچندان می برند!

یه نفری
یه نفری
پاسخ به  ......
1 سال قبل

چه ربطی به مریض بودن داره?😐پارتارو دق میده تا بنویسه وقتی هم مینویسه چس مثقال بیشتر نیست ولی خب واسم سوال شد چرا دقیقا میگی مریضه?

-_-
-_-
1 سال قبل

فکر نمی کردم نویسنده انقدر قبیح باشه دیگه این رمان رو نمی خونم واقعا که
کاملا معلومه نویسنده یه منحرفه
بعدشم دلارای تو خانواده ی مذهبی مگه بزرگ نشده بود؟ این کارا رو چه به دلارای؟ گندش بزنن با این “رمانش”

یه نفری
یه نفری
پاسخ به  -_-
1 سال قبل

حاجی تو دیگه خیلی پاستوریزه ای, رمانای دیگه نخوندی ببینی این نویسنده چقدر با سانسور و ملاحضه نوشته
بعدشم رمان راجب کسیه که انقدر دختر باز و لاشیه دیگه چه انتظاری داری خب, نویسنده هم با توجه به سبک رمانش خوب تونسته هم شخصیت و کارایی که مربوط به ارسلانه رو با ملاحضه و سربسته توضیح بده
فقط پارت گذاری و دق دادنش داغونه که اونم هزاران فوش نسیب نویسنده باد

jemm
jemm
پاسخ به  یه نفری
1 سال قبل

عرضم به خدمتتون که کسی نگفته که رمانای دیگه خوبن. مشکل از فی کفایتی قلم به دست هاییه که نویسنده نامیده میشن.
من خودم تا الان رمانو میخوندم. ولی از الان به بعد دیگه دلارای تنها رمان دنیا هم که باشه نگاهم بهش نمی ندازم. نویسنده انقدر مهارت نداره که دو تا اتفاق در پیش بیاره تا رمان جذاب بشه.
یعنی انقدر بی خلاقیته و انقدر اتفاق به ذهنش نمیرسه و انقدر نویسنده نبوده و قلم دستش نگرفته که جز شرح وقیحانه و شیرین مسائل جنسی هیچ کاری از دستش بر نمیاد.
متاسفم که برای همچین رمان هایی که متاسفانه زیادم هستن و عشق رو کثیف و وقیح و فقط مسائل جنسی جلوه میدن، حتی سایت هم وجود داره.
متاسفم که در چنین فضا هایی هنر به گند کشیده میشه و تقدس قلم نجس میشه.

هلنا
هلنا
پاسخ به  -_-
1 سال قبل

راست میگی اصلا ما از کی انقد بیکار شدیم رمان اینترنتی می خوانیم🌝🤣

تورو سننه قربونم بری
تورو سننه قربونم بری
پاسخ به  -_-
1 سال قبل

جووون باباا چهه مثبتی تو افتاب مهتاب ندیده کی بودی ط🤣🤣🤣🤣

Yas
Yas
پاسخ به  -_-
1 سال قبل

اینکه میگید نویسنده قبیحه درسته اصلاهم کاراهای زشتش مربوط به این پارت نمیشه از قسمت اول رمانش داشت کار دلارای رو توجیح میکرد که داره گناه میکنه چون بی محبتی دیده این اصلا ربطی نداره کسی بی محبتی ببینه دلیل بشه که بره هرزه بشه بگذریم
و اینکه میگید دلارای مگه از خانواده ی مذهبیه اینکارا یعنی چی رو درک نمیکنم چه ربطی داره چون از خانواده ی مذهبیه نمیتونه باشوهرش تو س ک س آزاد باشه؟؟؟ س ک س یعنی بی حد مرز بودن با همسرت کسی که بهت حلاله ومحرمه شما نمیای پارت اول نظر بدی این کارا یعنی چی چرا داره گناه میکنه چرا داره هرزگی میکنه و زنا میکنه به کار زشتش و گناهش اسم عشق میزارید و تمام کاراشو توجیح میکنید ولی حالا که محرم ارسلان شده میگید این کارا یعنی چی درکتون نمیکنم واقعا جای تعجب داره

neda
عضو
پاسخ به  Yas
1 سال قبل

حرص نخور بچه، پوستت چروک میشه 😂 😂

Yas
Yas
پاسخ به  neda
1 سال قبل

😂 😂 😂 😂 حرص نمیخورم مامان فقط بعضی از نظرها برام جای تعجب داره 🤔🤔🤔🤔🤔

Wahla
Wahla
1 سال قبل

حاجی سریع تر ادامشو بزار

آمین
آمین
1 سال قبل

پیر شدم سر ای رمانو بقران

هله دان دان هله یه دانه
هله دان دان هله یه دانه
پاسخ به  آمین
1 سال قبل

وای خوب بود این 😂 😂 😂 😂 😂 😂

هستی:)
هستی:)
1 سال قبل

دیگه داره خیلی مزخرف میشه..

هلنا
هلنا
1 سال قبل

خجالت

دسته‌ها

26
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x