رمان دلارای پارت 319

4.1
(44)

 

امشب فقط مادر بود!

 

نه مادر و پدر

 

انگار بار پدر بودن از روی دوشش برداشته شده بود

 

امشب کسی بود تا همراه او نگران هاوژین باشد

 

کسی که پا به پایش بیدار بماند

 

کسی که تب دخترک را چک کند

 

امشب انگار با تمام شب های دیگر فرق داشت…

 

آنقدر اشک ریخت که حس کرد آرام شده است

 

صورتش را شست ، هاوژین را از آب بیرون کشید و خشکش کند

 

لباس تمیز و گرم به بچه پوشاند و او را روی تخت خواباند

 

از آرام بودنش که مطمئن شد سمت تراس راه افتاد

 

باد سردی می‌وزید

 

خودش را در آغوش کشید و از پشت سر خیره آلپ‌ارسلان شد

 

هر دو دستش را لبه دیوار کوتاه تراس گذاشته بود و میان انگشتانش سیگارش به چشم می‌خورد

 

دلارای نزدیک تر رفت

 

سر ارسلان سمت پایین خم بود و عمیق نفس میکشید

 

مثل کسی که دردی طاقت فرسا را تحمل می‌کند

 

 

 

آرام زمزمه کرد

 

_ خوابوندمش روی تخت

خسته ای…

برو استراحت کن

 

ارسلان حرفی نزد

 

تنها صدای نفس هایش به گوش می‌رسید و بس

 

دلارای حس بدی داشت

 

تا به حال این مرد را اینطور شکسته ندیده بود

 

به خوبی میدانست آفتاب که طلوع کند دوباره به همان ارسلانِ حق به جانب و بی رحم برمی‌گردد اما حالا قابل ترحم شده بود

 

تلخ لبخند زد

 

یاد کارتون شرک افتاد که در بچگی با داراب تماشا می‌کرد

 

فیونا با غروب آفتاب دیوی سبز رنگ بود و با طلوعش پرنسسی زیبا

 

آه کشید

 

_ من دیگه خوابم نمی‌بره

چندساعت خوابیدم بسه

برو کنار هاوژین بخواب

نگرانش نباش من حواسم هست

تا حالا خیلی تب کرده ، دیگه استاد شدم

اگر….

 

جمله اش تمام نشد

ارسلان عصبی سمتش برگشت ، کمرش را چنگ زد و با شدت جلو کشیدش

 

ثانیه ای بعد لب هایش با خشونت لب های دخترک را می‌بلعید

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا 44

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۸ ۱۷۱۷۲۴۵۸۱

دانلود رمان شهر زیبا pdf از دریا دلنواز 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       به قسمت اعتقاد دارید؟ من نداشتم… هیچوقت نداشتم …ولی شاید قسمت بود که با بزرگترین ترس زندگیم رو به رو بشم…ترس دوباره دیدن کسی که فراموشش کرده بودم …آره من سخت ترین کار دنیا رو انجام داده بودم… کسی رو فراموش کرده بودم که…
IMG 20230128 233556 6422

دانلود رمان نفرین خاموش جلد دوم 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :         دنیای گرگ ها دنیای عجیبیست پر از رمز و راز پر از تنهایی گرگ تنهایی را به اعتماد ترجیح میدهد در دنیای گرگ ها اعتماد مساویست با مرگ گرگ ها متفاوتند متفاوت تر از همه نه مثل سگ اسباب دست انسانند…
InShot ۲۰۲۳۰۲۲۶ ۱۲۴۶۳۴۱۷۸

دانلود رمان عاشقانه پرواز کن pdf از غزل پولادی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :   گاهی آدم باید “خودش” و هر چیزی که از “خودش” باقی مانده است، از گوشه و کنار زندگی اش، جمع کند و ببرد… یک جای دور حالا باقی مانده ها می خواهند “شکسته ها” باشند یا “له شده ها” یا حتی “خاکستر شده ها” وقتی…
dar emtedade baran3

رمان در امتداد باران 0 (0)

2 دیدگاه
  دانلود رمان در امتداد باران خلاصه : وکیل جوان و موفقی با پیشنهاد عجیبی برای حل مشکل دختری از طریق خواندن دفتر خاطراتش مواجه میشود و در همان ابتدای داستان متوجه می شود که این دختر را می شناسد و در دوران دانشجویی با او همکلاس بوده است… این…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۳۴۹۶۸۰

دانلود رمان رگ خواب از سارا ماه بانو 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       سامر پسریه که یه مشکل بزرگ داره ..!!! مشکلی که زندگیش رو مختل کرده !! اون مبتلا به خوابگردی هست ..!!! نساء دختری با روحیه ی شاد ، که عاشق پسر داییش سامر شده ..!! ایا سامر میتونه خوابگردیش رو درمان کنه؟…
Romantic profile picture without text 1 scaled

دانلود رمان طهران 55 pdf از مینا شوکتی 2 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :       در مورد نوا دختری جسور و عکاسه که توی گذشته شکست بدی خورده، اما همچنان به زندگیش ادامه داده و حالا قوی شده، نوا برای نمایشگاهه عکاسیش میخواد از زنهای قوی جامعه که برخلاف عرف مکانیک شدن عکس بگیره، توی این بین با…
IMG 20240402 203051 577

دانلود رمان اتانازی به صورت pdf کامل از هانی زند 4.8 (12)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   تو چند سالته دخترجون؟ خیلی کم سن و سال میزنی. نگاهم به تسبیحی ک روی میز پرت میکند خیره مانده است و زبانم را پیدا نمیکنم. کتش را آرام از تنش بیرون میکشد. _ لالی بچه؟ با توام… تند و کوتاه جواب میدهم: _ نه! نه…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

53 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
تیک‌تاک
تیک‌تاک
6 ماه قبل

اگه قراره با یه ماچ و ملوچ ببخشدش که ریدم تو نویسنده😒😂

Anisa
Anisa
6 ماه قبل

باور میکنید ۲۰ باره دارم این پارتو میخونممممم

♡ روا ♡
♡ روا ♡
6 ماه قبل

نویسنده کاری کرد داریم پیر میشیم هیچی هیچی ۲ سال گذشت

mobi
mobi
6 ماه قبل

وووییییییی قلبمممممم

سایه سیاه🖤
سایه سیاه🖤
6 ماه قبل

ای گوز 🤣🤣🤣🤣

زرشاد❤(مادر ارسلان:)
زرشاد❤(مادر ارسلان:)
6 ماه قبل

واووو بچم چه حرکت خفنی🤤🍻❤:)

آخرین ویرایش 6 ماه قبل توسط زرشاد❤(مادر ارسلان:)
زرشاد❤(مادر ارسلان:)
زرشاد❤(مادر ارسلان:)
6 ماه قبل

حاجییییی
من تو امتحاناتم
یهویی سر زدم
ذوق مرگ شدم دی*وث🥺🥺🥺🥺❤
وای حال کردم
ننه بچممممممم
چه خفننننننننن بود آخرش🤤🤤🔮❤

دوزپسرارسلان
دوزپسرارسلان
6 ماه قبل

داداش؟ خشونت؟ نشد دیگه.. یه ملایمتی.. بغلی.. بعد میگفتی از این به بعد پیشتم.. ده آخه بی مرام قلبمان ریختتت💔🚮

رمانخون
رمانخون
6 ماه قبل

فاطمه خانوم مگه شما از اول پارت های هامین و آووکادو رو نمیذاشتی؟؟؟ بعد گفتی دخترم به دنیا میاد نیستم چند وقت و فلان
چراالان دیگه خودتون نمیزارین
من برااولین باره بعداین همه سال رمان خوندن میبینم که یکی رمان رو میزاره بعد ب نصف میرسه و طرفدار پیدامیکنه یهویی رمان رو پولی میکنه
لطفا یه جواب درست بدین و علت این کارِ رو توضیح بدین

:///
:///
پاسخ به  رمانخون
6 ماه قبل

واقعا میترسم بقیه رمانا هم اشتراکی بشه:/
خیلی از نویسنده ها این شکلی ان تو تلگرام که یه مقدار پارت میذارن بعد میگن خب کامل رمان اینقدره تومن …ولی از اول اعلام میکنن رمانشون فروشیه:/
اگه یه رمانی از اول فروشی باشه اوکی قبول …ولی این که بدون خبر وسط کار یه رمان رو جای حساسش پولی بشه اصن کار خوبی نیس…موندم دلیلش چیه :/// نویسنده پارت هارو فروشی کرده؟!

Minaaaa
Minaaaa
6 ماه قبل

بگین فقط من نیستم که مثل احمقا نشستم مث خر گریه کردم

مائده
مائده
6 ماه قبل

چرا جدیدا بعضی از رمانای سایت و نمیشه رایگان خوند حتما باید اشتراک بگیری تا بخونی

Anisa
Anisa
6 ماه قبل

تروخدا خرابش نکنی بگی پسش زده و اینا یکمم با دل ما راه بیا دلم براشون کباب شدددد

شقی
شقی
6 ماه قبل

بوسیدش من باورمممم نمیشههههههههههه

زرشاد❤(مادر ارسلان:)
زرشاد❤(مادر ارسلان:)
پاسخ به  شقی
6 ماه قبل

عررررررر منم

Fateme
Fateme
6 ماه قبل

بیا همین دلارا خوشبخت شد بعد من هنوز دارم با بدبختیام دست پنجه نرم میکنم😂😂😂

جعفر
جعفر
6 ماه قبل

اگه پارت بعدی دلارای چس نکرد با ارسلان اگه نزد تو گوش ارسلان …. اسمم رو بزارید غضنفر 🤌

هیچی
هیچی
پاسخ به  جعفر
6 ماه قبل

سر همینجور شرط بندی ها اسمت شده جعفر؟🌚

جعفر
جعفر
پاسخ به  هیچی
6 ماه قبل

ن اون داستانش فرق داره 🚶‍♀️🗿

neda
عضو
پاسخ به  جعفر
6 ماه قبل

🤣🤣🤣

Anisa
Anisa
پاسخ به  هیچی
6 ماه قبل

😂😂😂😂👌🏻

زرشاد❤(مادر ارسلان:)
زرشاد❤(مادر ارسلان:)
پاسخ به  هیچی
6 ماه قبل

جررررررر😂🗿

♡ روا ♡
♡ روا ♡
6 ماه قبل

هعیییی 🙃

SAMA
SAMA
6 ماه قبل

وای جای حساسسسس
افرین به ارسلانننننن دلی با دلش راه بیاد حله حله به خداااااااا واییی 😂😂😆

آدم معمولی
آدم معمولی
6 ماه قبل

آه از نهادم بلند شد آخه چرا اینقدر کم
ولی خوب بود حال کردم آخرش😂

زرشاد❤(مادر ارسلان:)
زرشاد❤(مادر ارسلان:)
پاسخ به  آدم معمولی
6 ماه قبل

بچمممم
باعث افتخارم😂❤😐

Bahareh
Bahareh
6 ماه قبل

ووووواو چه حرکتی زد ارسلان خان.

SAMA
SAMA
پاسخ به  Bahareh
6 ماه قبل

ازون آرتیست بازی های معروفش در آورد 😂😂

♡ روا ♡
♡ روا ♡
6 ماه قبل

مرسی واقعا ارسلان بغلش نکرد همون لب هم خوبه

ولی چراااااا اینقدر کم خدایا ترو قرآن بیا منو بکششش

دسته‌ها

53
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x