رمان سکوت تلخ پارت 15

4.4
(181)

 

 

 

 

انتخاب لباس عروس چندان طول نکشید

 

هاکان را به سمت مزون‌هایی رانده بود که مدتها قبل خود پا به آنها گذاشته بود

 

بارها آمده بود

 

بارها لباس عروس تن زده بود و در رویاهایش دست در دست کیارش وارد تالار شده بود

 

حالا اما تمام رویاهای دخترانه اش بر باد رفته بود .

 

چندان ذوقی برای انتخاب نداشت اما این دلیل نمیشد بهترین لباس را نپوشد و اطرافیانش را به سوزشی عمیق دعوت نکند …

 

نگاه دوخت به آینه

 

مدل کلوش لباس عروسش را دوست داشت

 

نه آن پف بیش از اندازه لباس عروس‌های قدیمی را داشت و نه آنقدر شبیه لباس های مجلسی چسبان بود …

 

برعکس نسیم که عاشق لباس عروس های مدل ماهی بود او از تک تکشان متنفر بود

 

پس از انتخاب لباس عروس و خرید هاکان پیشنهاد ناهار میدهد و او هم با روی خوش استقبال میکند..

 

وارد رستوران میشوند

به سمت میزی که گارسون راهنمایی میکند می روند.

 

هاکان صندلی برایش عقب میکشد و پس از نشستن او خود نیز روبرویش درد آن سر میز می نشیند..

 

چقدر حس خوبی داشت

 

از احترام هاکان

 

از این طرز برخورد

 

از اینکه با وجود نمایشی بودن همه‌ چیز اما در جایی چون اینجا که هیچکس نبود باز هم اهمیت میداد.

 

#پارت_پنجاه‌ونه

 

انتخاب لباس عروس چندان طول نکشید

 

هاکان را به سمت مزون‌هایی رانده بود که مدتها قبل خود پا به آنها گذاشته بود

 

بارها آمده بود

 

بارها لباس عروس تن زده بود و در رویاهایش دست در دست کیارش وارد تالار شده بود

 

حالا اما تمام رویاهای دخترانه اش بر باد رفته بود .

 

چندان ذوقی برای انتخاب نداشت اما این دلیل نمیشد بهترین لباس را نپوشد و اطرافیانش را به سوزشی عمیق دعوت نکند …

 

نگاه دوخت به آینه

 

مدل کلوش لباس عروسش را دوست داشت

 

نه آن پف بیش از اندازه لباس عروس‌های قدیمی را داشت و نه آنقدر شبیه لباس های مجلسی چسبان بود …

 

برعکس نسیم که عاشق لباس عروس های مدل ماهی بود او از تک تکشان متنفر بود

 

پس از انتخاب لباس عروس و خرید هاکان پیشنهاد ناهار میدهد و او هم با روی خوش استقبال میکند..

 

وارد رستوران میشوند

به سمت میزی که گارسون راهنمایی میکند می روند.

 

هاکان صندلی برایش عقب میکشد و پس از نشستن او خود نیز روبرویش درد آن سر میز می نشیند..

 

چقدر حس خوبی داشت

 

از احترام هاکان

 

از این طرز برخورد

 

از اینکه با وجود نمایشی بودن همه‌ چیز اما در جایی چون اینجا که هیچکس نبود باز هم اهمیت میداد.

 

#پارت_شصت

 

حین صرف غذا بودند که صدای تلفن همراه هاکان بلند میشود ..

 

گوشی را از روی میز برمیدارد و با دیدن نام سارا به روی صفحه بی معطلی دکمه برقراری تماس را زده و گوشی را دم گوش میگذارد

 

– جان..

 

نگاه شوکه مانده مانلی بالا می آید و لحظه ای به سمت مرد پیش رویش کشیده میشود

 

– گفتم که امروز سرم شلوغه …

 

چنگال را در تکه‌ای جوجه فرو می برد …

 

اینکه هاکان با چه کسی حرف میزد برایش اهمیتی نداشت

 

از همان روز اول او گفته بود که علاقه مند به شخصی دیگر است و آن دختر هم از شرایطشان اطلاع دارد

 

– فعلا فرصت نیست سارا …

 

نامش سارا بود؟

 

اسم قشنگی داشت …

 

– ببینم چی میشه…خیله خب حرف میزنیم ،باشه می بینمت… فعلا..

 

با قطع تماس هاکان او خود را بیشتر مشغول غذایش نشان میدهد..

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 181

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۴ ۲۲۱۵۵۵۳۹۷

دانلود رمان آوانگارد pdf از سرو روحی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :           آوانگارد روایت دختری است که پس از طرد شدن از جانب خانواده، به منزل پدربزرگش نقل مکان میکند ، و در رویارویی با مشکالت، خودش را تنها و بی یاور می بیند، اما با گذشت زمان، استقاللش را می یابد و…
رمان افگار

دانلود رمان افگار جلد یک به صورت pdf کامل از ف -میری 4.3 (6)

2 دیدگاه
  خلاصه: عاشق بودند؛ هردویشان….! جانایی که آبان را همچون بت می٬پرستید و آبانی که جانا …حکم جانش را داشت… عشقی نفرین شده که در شب عروسی شان جانا را روانه زندان و آبان را روانه بیمارستان کرد… افگار داستان دختری زخم خورده که تازه از زندان آزاد شده به…
IMG 20240701 230458 934

دانلود رمان سالاد به صورت pdf کامل از لیلی فلاح 4 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     افرا یکی از خوشگل ترین دخترای دانشگاهه یکی از پسرای تازه وارد میخواد بهش نزدیک. بشه. طرهان دشمنه افراست که وقتی موضوع رو میفهمه با پسره دعوا میگیره و حسابی کتکش میزنه. افرا گیجه که میون این دو دلبر کدوم ور؟ در آخر…
رمان بر دل نشسته

رمان بر دل نشسته 4 (4)

5 دیدگاه
خلاصه رمان بردل نشسته نفس، دختر زیبایی که بخاطر ترسِ از دست دادن و جدایی، از عشق و دلبسته شدن میترسه و مهراد، مهندس جذاب و مغروری که اعتقادی به عاشق شدن نداره.. ولی با دیدن هم دچار یک عشق بزرگ و اساطیری میشن که تو این زمونه نظیرش دیده…
InShot ۲۰۲۳۰۴۲۲ ۱۸۱۰۳۸۳۶۶

دانلود رمان سکوت سایه ها pdf از بهاره شریفی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :       رمان حاضر در دو زمان حال و گذشته داستان زندگی و سرگذشت و سرنوشت دختری آرام، مهربان و ترسو به نام عارفه و پسری مغرور و یکدنده به نام علی را روایت می کند. داستان با گروهی از دانشجویان که مجمعی سیاسی- اجتماعی…
IMG 20240623 094802 068

دانلود رمان دو دلداده به صورت pdf کامل از پروانه محمدی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان:   نیمه شب بود، ماه میان ستاره گان خودنمایی میکرد در حالیکه چشمانش بسته بود، یاد شعر موالنا افتاد با خود زیر لب زمزمه کرد. به طبی بش چه حواله کنی ای آب حیات! از همان جا که رسد درد همانجاست دوا    
photo 2020 01 09 01 01 16

رمان تاوان یک روز بارانی 0 (0)

6 دیدگاه
  دانلود رمان تاوان یک روز بارانی خلاصه : جانان توسط جاوید اجیر میشه تا با اغواگری هاش طوفان رو خام خودش کنه و بکشتش اما همه چی زمانی شروع میشه که جانان عاشق مردونگی طوفان میشه و…    
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۴۲۹۹۴۷

دانلود رمان وسوسه های آتش و یخ از فروغ ثقفی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     ارسلان انتظام بعد از خودکشی مادرش، به خاطر تجاوز عمویش، بعد از پانزده سال برمی‌گردد وبا یادآوری خاطرات کودکیش تلاش می‌کند از عمویش انتقام بگیرد و گمان می کند با وجود دختر عمویش ضربه مهلکی میتواند به عمویش وارد کند…  
1648622752 R8eH6 scaled

دانلود رمان هذیون به صورت pdf کامل از فاطمه سآد 3 (3)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان:     آرنجم رو به زمین تکیه دادم و به سختی نیم‌خیز شدم تا بتونم بشینم. یقه‌ام رو تو مشتم گرفتم و در حالی که نفس نفس می‌زدم؛ سرم به دیوار تکیه دادم. ساق دستم درد می‌کرد و رد ناخون، قرمز و خط خطی‌اش کرده…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۷۰۷۱۸۶

دانلود رمان همقسم pdf از شهلا خودی زاده 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       توی بمباران های تهران امیرعباس میشه حامی نیلوفری که تمام کس و کار خودش رو از دست داده دختری که همسایه شونه و امیر عباس سال هاست عاشقشه … سال ها بعد عطا عاشق پیونده اما با ورود دخترعموی بیمارش و اصرار…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

6 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
شیما
شیما
5 ماه قبل

اینا با هم ازدواج می کنن اما حاج کمال نمیمیره هاکان و سارا هم ارتباطه مخفی خواهند داشت این وسط مانلی می سوزه عاشقم میشه شایدم از سارا هم بچه داشته باشه

لی لی
لی لی
5 ماه قبل

تازه پارت ۱۵ عه وضع اینه و انقد کوتاهه ولی لااقل خوبه از اول نویسنده خود اصلیشو نشون داد که رمانو ادامه ندم😂

نام نامدار
نام نامدار
5 ماه قبل

ای کاش هاکان عاشق مانلی بشه آخه مانلی چه گناهی کرده که شانسش این طوری شده اون از ‌کیارش اینم از هاکان 😔 هیچ کدوم نخواستنش

آخرین ویرایش 5 ماه قبل توسط نام نامدار
Esfp99
Esfp99
5 ماه قبل

کم بود تازه دوتا خط تکرار شد

رمان هایی که میخونم:دلارای،حورا،توکا،دنیز،مانلی
رمان هایی که میخونم:دلارای،حورا،توکا،دنیز،مانلی
5 ماه قبل

ی تیکه ای رو که دوبار گذاشتید
بیش از حد کوتاه بود
لباس خریدن و مشغول خوردن شدن و سارا زنگ زد
تمام

دسته‌ها

6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x