رمان سکوت تلخ پارت 29

4.4
(207)

 

 

 

 

سرم روی شانه می چرخد و حین آن لبهای هاکان است که به بناگوشم می چسبد

 

تنم را بیشتر به خود می فشارد و پیش چشم کیارش زیر گوشم پچ میزند

 

– فیلم بردار اصرار داره که یه رقص دونفره بگیره…

 

گیج نگاهش میکنم

 

اصلا اهمیتی به حضور کیارش نمیدهد

 

آدم حسابش نمیکند و می گوید

 

– ببینمت ، چرا اخمات تو همه عزیزم …دوست نداری برقصی؟

 

برمی‌گرداندم سمت خود ..

 

دست پشت کمرم قرار میدهد

 

قصد دارد تنم را سمت خود بکشد که صدای کیارش شنیده میشود

 

– تبریک میگم ..

 

نگاهش از روی صورت من به سمت کیارش کشیده میشود .

 

کیارش از توجه او قدمی جلو می آید

 

دست پیش میکشد و من هستم که رو به هاکان می گویم

 

– پسرخاله‌ام کیارش ..

 

ابرو بالا می اندازد

 

دست دراز شده کیارش را رد نمیکند و محکم با او دست میدهد

 

– واسه حاجی کار میکنی؟

 

#پارت_صدوچهار

 

سوالش به مذاق کیارش خوش نمی آید

 

– نه …

 

نگاهش را از هاکان سمت من‌میکشد و با اخم میپرسد

 

– نگفتی براش مگه؟

 

دست هاکان روی پهلویم فشرده تر میشود ..

 

نگاه کیارش هم مدام میان دست حلقه شده هاکان به دور کمرم و این نزدیکی بینمان جا به جا میشود

 

من که جواب نمیدهم هاکان میپرسد

 

– چی رو باید میگفته؟

 

کیارش چشم برمیدارد از من و برمیگردد سمت او

 

– فکر میکردم مانلی دفعه پیش توضیح داده که من دخلی به حاج باباش ندارم ، اونجا اومده بودم که با خودش حرف بزنم ..!

 

پر حرص نفس میگیرم

 

نمیدانستم قصدش از این توضیحات چیست

 

نمیخواست خفه شود؟

 

البته که نه …

چرا که بدون مکث ادامه داد

 

– حتما که شما در جریان نامزدی من و مانلی بودید؟

 

#پارت_صدوپنج

 

مسکوت ماندن هاکان را که می بیند

 

با این خیال که او از این قضیه اطلاعی ندارد یک نگاه تمسخر آمیز حواله ام میکند و سپس با مکثی کوتاه می گوید

 

– میخواستم باهاش حرف بزنم که بخاطر بهم خوردن نامزدیمون راه اشتباهی رو نره ، به هر حال ما یک دوره ای رو پشت سر گذاشته بودیم …مانلی از سر لج با من داشت اشتباه بزرگی میکرد…

 

دستانم از حرص به لرز می افتد .

 

دلم میخواهد همینجا دست جلو ببرم و خفه اش کنم

 

هاکان اما خونسرد بود

 

البته که جز این هم از او انتظار نمی رفت

 

هم قضیه را میدانست و هم اینکه من برایش جایگاهی نداشتم که حالا بخواهد از حرف های کیارش عصبی شود .

 

نگاه از کیارش برمیدارم

 

میخواهم قدمی فاصله بگیرم که دست هاکان بیشتر دور تنم می پیچد

 

– خوشحالم که مانلی با چنین اشتباه بزرگی این شانس رو به من داد که کنارش باشم …

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 207

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
photo 2020 01 09 01 01 16

رمان تاوان یک روز بارانی 0 (0)

6 دیدگاه
  دانلود رمان تاوان یک روز بارانی خلاصه : جانان توسط جاوید اجیر میشه تا با اغواگری هاش طوفان رو خام خودش کنه و بکشتش اما همه چی زمانی شروع میشه که جانان عاشق مردونگی طوفان میشه و…    
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۵ ۲۲۲۸۱۵۶۲۸

دانلود رمان بغض ترانه ام مشو pdf از هانیه وطن خواه 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       ترانه دختری از خانواده ای اصیل و پولدار که از بچگی نامزد پسرعمویش، حسام است. بعد از مرگ پدر و مادر ترانه، پدربزرگش سرپرستیش را بر عهده دارد. ترانه علاقه ای به حسام ندارد و در یک مهمانی با سامیار آشنا میشود. سامیاری که…
IMG 20240716 005659 078

دانلود رمان آخرین این ماه به صورت pdf کامل از مهر سار 5 (3)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان :   گاهی زندگی بنا به توقعی که ما ازش داریم پیش نمیره… اما مثلا همین خود تو شاید قرار بود تنها دلیل آرامشم باشی که بعد از همه حرفا،قدم تو راهی گذاشتم که نامعلوم بود.الان ما باهم به این نقطه از زندگی…
InShot ۲۰۲۳۰۵۱۷ ۱۰۲۷۲۵۰۲۱

دانلود رمان بانوی قصه pdf از الناز پاکپور 5 (1)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان :                 همراز خواهری داشته که بخاطر خیانت شوهر خواهرش و جبروت خانواده شوهر میمیره .. حالا سالها از اون زمان گذشته و همراز در تلاش تا بچه های خواهرش را از جبروت اون خانواده رها کنه .. در این…
InShot ۲۰۲۳۰۲۰۹ ۱۸۳۵۵۷۸۲۰

دانلود رمان کابوس پر از خواب pdf از مریم سلطانی 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :   صدای بگو و بخند بچه‌ها و آمد و رفت کارگران، همراه با آهنگ شادی که در حال پخش بود، ناخودآگاه باعث جنب‌و‌جوش بیشتری داخل محوطه شده بود. لبخندی زدم و ماگ پرم را از روی میز برداشتم. جرعه‌ای از چای داغم را نوشیدم و…
InShot ۲۰۲۳۰۲۱۱ ۱۹۵۵۲۰۶۸۰

دانلود رمان بن بست 17 pdf از پگاه 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     رمانی از جنس یک خونه در قدیمی‌ترین و سنتی‌ترین و تاریخی‌ترین محله‌های تهران، خونه‌ای با اعضای یک رنگ و با صفا که می‌تونستی لبخند را رو لب باغبون آن‌ها تا عروس‌شان ببینی، خونه‌ای که چندین کارگردان و تهیه‌کننده خواستار فیلم ساختن در اون هستن،…
رمان هکمن

رمان هکمن 1 (1)

8 دیدگاه
دانلود رمان هکمن   خلاصه : سمیر، هکر ماهری که هیچکس نمی تونه به سیستمش نفوذ کنه، از یه دختر باهوش به اسم ماهک، رو دست می خوره و هک می شه و همین هک باعث یه کل‌کل دنباله دار بین این دو نفر شده و کم کم ماهک عاشق…
irs01 s3old 1545859845351178

دانلود رمان فال نیک به صورت pdf کامل از بیتا فرخی 3.8 (6)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       همان‌طور که کوله‌‌ی سبک جینش را روی دوش جابه‌جا می‌کرد، با قدم‌های بلند از ایستگاه مترو بیرون آمد و کنار خیابان این‌ پا و آن پا شد. نگاه جستجوگرش به دنبال ماشین کرایه‌ای خالی می‌چرخید و دلش از هیجانِ نزدیکی به مقصد در تلاطم…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

5 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سارا
سارا
4 ماه قبل

چرا خبری از آبشارطلایی ومانلی نیست همینطور چندروزه توکا پارت نمیزاره چرا

نام نامدار
نام نامدار
4 ماه قبل

این هاکان هم دو قطبی فکر کنم و دم دمی مزاج یه لحظه خوبه لحظه ی بعدی گند اخلاق

خواننده رمان
خواننده رمان
4 ماه قبل

چرا خبری از آبشار طلایی و مانلی نیست فاطمه، ندا کجایین؟

خواننده رمان
خواننده رمان
4 ماه قبل

کیارشم یه پررو عوضیه بدتر از هاکان

سارا
سارا
پاسخ به  خواننده رمان
4 ماه قبل

لعنت به دوتاشون دیوونه های روانی حیف مانلی طفلکی گرفتارشده بین دوتا خل وچل

دسته‌ها

5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x