رمان سکوت تلخ پارت 38

4.4
(194)

 

 

 

 

سر تا پایم یخ میزند

خشک میشوم

 

باورم نمیشود

 

درست پیش چشم خانواده اش به آنجا رفت بود

 

چطور ممکن بود؟

 

چطور میتوانست تا این حد بی پروا رفتار کند؟

 

مضطرب آب دهانم را قورت میدهم و این پدر هاکان است که خطاب به کمال خان می گوید

 

– بچه ها رو تحت فشار نذارید حاج بابا ، اجازه بدین خودشون تصمیم بگیرن …

 

صدا از کسی درنمی آمد

 

همه سکوت کرده بودند

 

انگار که هیچکس توقع این را نداشت پدر هاکان حرفی به دفاع از پسر عزیزش بزند…

 

کمال خان در عین خونسردی جواب میدهد

 

– تصمیم خودشون هم همینه …

 

رو میکند سمتم و میپرسد

 

– تو با این سفر مشکلی داری عروس؟

 

با تن صدایی لرز گرفته لب میزنم

 

– نه آقاجون

 

#پارت_صدوسی

 

جرات مخالفت نداشتم

 

اصلا میشد مگر در چشم آن مرد زل زد و حرفی خلاف میلش به زبان آورد؟

 

میترسیدم از او.

 

بخدا که چشمانش ترسناک بود

 

کمال خان با رضایت نگاهش را از من میگیرد و در همان لحظات است که صدای باز شدن در اتاق را میشنوم.

 

از گوشه چشم نگاهش میکنم .

 

جلو می آید ..

 

دیگر اثری از آن حرص و عصبانیت در چهره اش دیده نمیشد

 

انگار که آرام شده بود .

 

فنجون چای را از روی میز برمیدارد و حین نشستن در کنارم کمال خان را خطاب قرار میدهد

 

– گفتین پرواز ما کیه آقاجون؟

 

– فردا شب

 

سری تکان میدهد

 

– پس وقتی واسه بستن چمدون نداریم …

 

#پارت_صدوسی‌ویک

 

* * *

 

از رفتن حاج اسدالله و خانوادش تنها یک دقیقه میگذشت

 

صدای بسته شدن در که برخاست سارا از اتاق بیرون آمد

 

با پیدا شدن سر و کله اش سر چرخاندم ..

 

نگاهش کردم و او هم سر تا پایم را برانداز کرد

 

سر تکان داد و من من هم جوابش را با سر دادم …

 

– هاکان کو؟

 

جوابی ندادم .

 

خواستم رو بگیرم سمت آشپزخانه روم که صدایش آمد

 

– اینجام عزیزم …

 

از راهرو گذشت‌

 

به پذیرایی که برگشت سارا سمتش رفت

 

– چقدر پیله بودن ..

 

هاکان اخمی بر چهره نشاند و سارا هم مضطرب لب گزید

 

– منظورم اینه که بابابزرگت…

 

هاکان مجال صحبت به او نداد

 

لبخندی زد و دست دور شانه اش انداخت

 

بوسیدن شقیقه‌اش را هم دریغ نکرد

 

– هول کردی چرا؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 194

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20230123 235654 617

دانلود رمان التهاب 5 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     گلناز، دختری که برای کار وارد یک شرکت ساختمانی می‌شود، اما به‌ واسطهٔ یک کینه و دشمنی، به جرم رابطه با صاحب شرکت کارش به کلانتری می‌کشد…      
IMG 20240711 140104 027

دانلود رمان ردپای آرامش به صورت pdf کامل از الهام صفری ( الف _ صاد ) 4.3 (4)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:     سوهان را آهسته و با دقت روی ناخن‌های نیکی حرکت داد و لاک سرمه‌ایش را پاک ‌کرد. نیکی مثل همیشه مشغول پرحرفی بود. موضوع صحبتش هم چیزی جز رابطه‌اش با بابک نبود. امروز از آن روزهایی بود که دلش حسابی پر بود. شاکی و پر…
photo 2020 01 09 01 01 16

رمان تاوان یک روز بارانی 0 (0)

6 دیدگاه
  دانلود رمان تاوان یک روز بارانی خلاصه : جانان توسط جاوید اجیر میشه تا با اغواگری هاش طوفان رو خام خودش کنه و بکشتش اما همه چی زمانی شروع میشه که جانان عاشق مردونگی طوفان میشه و…    
InShot ۲۰۲۳۰۲۱۹ ۰۱۱۹۰۱۶۸۸

دانلود رمان جوانه عشق pdf از غزل پولادی 5 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     جوانه عاشقانه و از صمیم قلب امیر رو دوست داره اما امیر هیچ علاقه ای به جوانه نداره و خیلی جوانه رو اذیت میکنه تحقیر میکنه و دل میشکنه…دلش میخواد جوانه خودش تقاضای طلاق بده و از زندگیش خارج بشه جوانه با تمام مشکلات…
InShot ۲۰۲۳۰۵۱۵ ۱۷۲۳۵۰۰۹۵

دانلود رمان طعم جنون pdf از مریم روح پرور 0 (0)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان :     نیاز دختر شرو شیطونیه که مدرک هتل داری خونده تا وقتی کار براش پیدا بشه تفریحی جیب بری میکنه اما کیف و به صاحباشون برمیگردونه ( دیوانس) ازطریق یه دوست کار پیدا میکنه تو هتل تهران سر یه اتفاقاتی میشه مدیراجرایی هتل دستشه…
IMG 20230123 235641 000

دانلود رمان روزگار جوانی 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :   _وایسا وایسا، تا گفتم بریز. پونه: بخدا سه میشه، من گردن نمیگیرم، چوب خطم پره. _زر نزن دیگه، نهایتش فهمیدن میندازی گردن عاطی. عاطفه: من چرا؟ _غیر تو، از این کلاس کی تا حالا دفتر نرفته؟ مثل گربه ی شرک نگاهش کردم تا نه…
Screenshot ۲۰۲۳۰۲۲۳ ۱۰۵۵۱۰

دانلود رمان الماس pdf از شراره 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     دختری از جنس شیشه، اما به ظاهر چون کوه…دختری با قلبی شکننده و کوچک، اما به ظاهر چون آسمانی پهناور…دختری با گذشته‌ای پر از مهتاب تنهایی، اما با ظاهر سرشار از آفتاب روشنایی…الماس سرگذشت یه دختره، از اون دسته‌ای که اغلب با کمترین توجه…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۸۰۳۴۲۰۹۶

دانلود رمان اوژن pdf از مهدیه شکری 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       فرحان‌عاصف بعد از تصادفی مشکوک خودخواسته ویلچرنشین می‌شه و روح خودش رو به همراه جسمش به زنجیر می‌کشه. داستان از اونجایی تغییر می‌کنه که وقتی زندگی فرحان به انتقام گره می‌خوره‌ به طور اتفاقی یه دخترسرکش وارد زندگی اون میشه! جلوه‌ی‌ بهار…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۳۴۹۶۸۰

دانلود رمان رگ خواب از سارا ماه بانو 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       سامر پسریه که یه مشکل بزرگ داره ..!!! مشکلی که زندگیش رو مختل کرده !! اون مبتلا به خوابگردی هست ..!!! نساء دختری با روحیه ی شاد ، که عاشق پسر داییش سامر شده ..!! ایا سامر میتونه خوابگردیش رو درمان کنه؟…
1

رمان عصیانگر 2 (2)

4 دیدگاه
  دانلود رمان عصیانگر خلاصه : آفتاب دستیار یکی از بزرگترین تولید کنندگان لوازم بهداشتی، دختر شرّ و کله شقی که با چموشی و سرکشی هاش نظر چاوش خان یکی از غول های تجاری که روحیه ی رام نشدنیش زبانزد همه ست رو به خودش جلب میکنه و شروع جنگ…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

11 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ستاره
ستاره
3 ماه قبل

پارت جدید کو پس زن حسابی؟

نازی برزگر
نازی برزگر
3 ماه قبل

الهی شکر اینم به دیار باقی شتافت

ستاره
ستاره
پاسخ به  نازی برزگر
3 ماه قبل

خدایی منم میخواستم همین و بگم😅😅😅

...
...
3 ماه قبل

پارت کوش پس؟؟؟ ):

امیر
امیر
3 ماه قبل

فاطمه جان پارت جدید نمیدی

سیده فريبا خالقی
سیده فريبا خالقی
3 ماه قبل

پارت جدید کو ؟

ستاره
ستاره
3 ماه قبل

آخه یکی نیست بگه تو چرا میترسی مانلی اونیکه داره کار اشتباه میکنه یکی دیگست تو چرا میترسی

من نمی‌فهمم چرا ادامه میده الان هم میتونه راحت حال هاکان و بگیره هم حال پدربزرگ خودش و

اشک
اشک
3 ماه قبل

سارای کنهههه

اشک
اشک
3 ماه قبل

حتما سارا هم میخواد بیاد که نظرش عوض شده😑

سارا
سارا
3 ماه قبل

بمیری اشتباه نوشتم 🤭

اسپویل کننده

سارا
سارا
3 ماه قبل

کاش بنیری هاکان ازرو زمین محوشی یهو انگاری که نبودی ازاول وایی که چقدر عالی میشه لعنت بهت با این افکار پستت ظالم مظلوم آزار

دسته‌ها

11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x