رمان سکوت تلخ پارت 59 - رمان دونی

 

 

* * *

 

در اتاق را بسته بود

مشغول تعویض لباس هایش بود و صدای هاکان همچنان می آمد

 

بیخیال نشده بود

 

داشت از وجنات رفیق عزیزش میگفت

 

فرحان ، مردی که طبق گفته‌های هاکان از آن دست مردهای بود که تمام وقتش صرف کار ورزش و تفریح میشد

 

میگفت در طول عمر سی و چندساله اش شاید نهایت با دو دختر رابطه داشته است…

 

آن هم رابطه ای که او بعید میدانست به تخت خواب کشیده شده باشد.

 

از موقعیت اجتماعی

اخلاق و رفتارش میگفت و تمام تلاشش این بود که آن دو را با هم آشنا کند

 

– بهتر از فرحان نمیتونی پیدا کنی ، تیپ ، قیافه ، تحصیلات ، موقعیت اجتماعی عالی ، چی میخوای دیگه؟

 

 

کلافه پوفی میکشد و موهایش را محکم با کش می بندد

 

باور کردنی نبود

 

شوهرش داشت تلاش میکرد که او را برای رفیقش لقمه بگیرد …

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 195

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بید بی مجنون به صورت pdf کامل از الناز بوذرجمهری

    خلاصه رمان: سید آرمین راد بازیگر و مدل معروف فرانسوی بعد از دوسال دوری به همراه دوست عکاسش بیخبر از خانواده وارد ایران میشه و وارد جمع خانواده‌‌ش میشه که برای تحویل سال نو دور هم جمع شدن ….خانواده ای که خیلی‌هاشون امیدی با آینده روشن آرمین نداشتن و …آرمین برگشته تا زندگی و آینده شو اینجا بسازه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان خطاکار

    خلاصه رمان :     درست زمانی که طلا بعداز سالها تلاش و بدست آوردن موفقیتهای مختلف قراره جایگزین رئیس شرکت که( به دلیل پیری تصمیم داره موقعیتش رو به دست جوونترها بسپاره)بشه سرو کله ی رادمان ، نوه ی رئیس و سهامدار بزرگ شرکت پیدا میشه‌. اما رادمان چون میدونه بخاطر خدمات و موفقیتهای طلا ممکن نیست

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان خدا نگهدارم نیست

    خلاصه رمان :       درباره دو داداش دوقلو هست بنام های یغما و یزدان یزدان چون تیزهوش بود میفرستنش خارج پیش خالش که درس بخونه وقتی که با والدینش میره خارج که مستقر بشه یغما یه مدتی خونه عموش میمونه که مادروپدرش برگردن توی اون مدتت یغما متهم به چشم داشتن زن عموش میشه و کلی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان مجنون تمام قصه ها به صورت pdf کامل از دل آن موسوی

    خلاصه رمان:   همراهی حریر ارغوان طراح لباسی مطرح و معرف با معین فاطمی رئیس برند خانوادگی و قدرتمند کوک، برای پایین کشیدن رقیب‌ها و در دست گرفتن بازار موجب آشنایی آن‌ها می‌شود. باشروع این همکاری و نزدیک شدن معین و حریر کم‌کم احساسی میان این دو نفر شکل می‌گیرد. احساس و عشقی که می‌تواند مرهم برای زخم‌های

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دامینیک pdf، مترجم marya mkh

  خلاصه رمان :     جذابیت دامینیک همه دخترهای اطرافش رو تحت تاثیر قرار می‌ده، اما برونا نه تنها ازش خوشش نمیاد که با تمام وجود ازش متنفره! و همین انگیزه‌ای میشه برای دامینیک تا با و شیطنت‌ها و گذشتن از خط‌قرمزها توجهشو جلب کنه تا جایی که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دیوانه و سرگشته pdf از محیا نگهبان

  خلاصه رمان :   من آرمین افخم! مردی 34 ساله و صاحب هولدینگ افخم! تاجر معروف ایرانی! عاشق دلارا، دخترِ خدمتکار خونمون میشم! دختری ساده و مظلوم که بعد از مرگ مادرش پاش به اون خونه باز میشه. خونه ایی که میشه جهنم دلی، تا زمانی که مال من بشه، اما این تازه شروع ماجراست، درست شب عروسی من

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
14 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آدم معمولی
آدم معمولی
5 ماه قبل

نویسنده میشه یکم پارت گذاری هات منظم باشه

علی
علی
5 ماه قبل

میشه پارت ۶۰ رو زودتر بزارید بعد طولانی ترباشه

علوی
علوی
5 ماه قبل

آدم‌های این داستان یه جوری نیستند؟؟!
درسته این ازدواج صوریه و همه‌چیز الکی، اما هم هاکان، هم مانلی هم سارا غیرطبیعی به نظرم میان.
جواب جمله هاکان تو پارت گذشته این بود: «من هیچ نظری در مورد دوست دختر تو ندادم. در مورد پارتنرهام ازت نظر نمی‌خوام.» اگه سعی داشت پافشاری بی‌خود کنه جواب این می‌شد: «توصیف اوضاع و احوال و سطح خودت و دوست دخترت به جمله نمیاد، کتابچه لازم داره. دهنت رو در مورد بقیه ببند و سرت تو … دوست دختر خودت باشه»
قفل کردن و جواب ندادن و زبون بند اومدن نداره دیگه!
هاکان که خوب بلده وقتی بحث سمت خودش و سارا می‌ره با یه به تو مربوط نیست بحث رو ببنده. الان هم باید جواب خودش رو بدونه. از نظر احساسی هیچ ربطی بین هاکان و مانلی نیست که داره پشت سر هم براش تعیین تکلیف می‌کنه.

ستاره
ستاره
5 ماه قبل

قربون اون روزت برم هاکان خان که با مخ میری تو دیوار روزی که میفتی دنبالش و مانلی محل سگ بهت نمیده خیلی دیدنیه قیافت خیلییییی

دختر پاییز
دختر پاییز
5 ماه قبل

الان مانلی چرا انقدر جوگیره؟ خیلی انتظارات بیجا از هاکان داره به نظرم
از اول هم قرار همین بود و مانلی خیلی حرکتش مزخرفه که انتظار داره هاکان اونو به سارا ترجیح بده منم اگه جای سارا بودم همین مدلی بی قراار میشدم
وقتی از اول میدونستی هاکان عاشق یکی دیگست چرا ازش انتظار داری باتو بخواد مثل زنش رفتار کنه حتی همینم که جلو هاکان با مایو رفته بود مسخره بود هرچند که اتفاقی بود ولی باید بفهمه که این ازدواجه قراره یه جایی تموم شه و هاکان در نهایت به دختری که دوسش داره برسه
هرچند که داستان هرگز قرار نیست این مدلی پیش بره طبق معمول سارا یه هرزه از اب درمیاد و هاکان و مانلی عاشق هم میشن ولی درکل از لحاظ منطقی کار مانلی اشتباهه

ستاره
ستاره
5 ماه قبل
پاسخ به  دختر پاییز

خب هاکان که اینقدر به قول شما عاشق ساراست جلوی پدربزرگش وایمیستاد از ارث و میراث می‌گذشت و سارا رو رسما عقد میکرد از نظر من سارا هم خیلی احمقه که پاش مونده مردی که بخاطر ارث و میراث عشقش و کتمان کنه فردا روز بخاطر خیلی چیزا زیر پاش لهش میکنه

دختر پاییز
دختر پاییز
5 ماه قبل
پاسخ به  ستاره

ارث و میراث نبود
سرمایه ای بود که هاکان دهنش سرویس شد تا به دستش اورد و اسم و رسم دار شد و پدربزرگ گاوش چیزی که هیچ ربطی بهش نداشت و قرار بود از هاکان بگیره
منم جای هاکان بودم از نتیجه ی سگ دو زدنام نمیگذشتم

یه بنده خدایی
یه بنده خدایی
5 ماه قبل
پاسخ به  دختر پاییز

فک نمیکنی یه ادمه عاشق برای عشقش باید از هرچی تو زندگی داره دست بکشه اگه غیر از این باشه این عشق به حساب نمیاد درضمن هاکان میتونست سارا رو عقد کنه بعد به پدربزرگش بگه اما اینکارو نکرد پس هاکان داره زر مفت میزنه که عاشق ساراست عاشق هست اما توی چیزای دیگه و یک عاشق واقعی هیچوقت به حریم عشقش تجاوز نمیکنه و این اجازه رو بهپخودش نمیده بدون تعهد باهاش کاری انجام بده کاری که هاکان با سارا کرد

دختر پاییز
دختر پاییز
5 ماه قبل

نظرم حتی یه درصد باهات یکی نیست
حرفایی که زدی منطق 12_13 سالگی خودمه نمیدونم چند سالته قصدمم توهین نیست ولی اگه سنت کمه احتمالا بعدا بفهمی که عشق همه چیز نیست.هر چقدرم که عشق کافی باشه نمیتونه یه تنه همه نیازهای زندگی رو رفع کنه هاکان تصمیم عاقلانه ای گرفت چون در غیر اینصورت باید با سارا تو خیابون میخوابیدن
اینجوری هم سرمایشو حفظ کرده هم سارارو

سکال
سکال
5 ماه قبل
پاسخ به  دختر پاییز

سلام دوست خوبم عذرمیخوام من خیلی اتفاقی واشتباها از رمان که تا پارت 58خوندم لفت دادم. کانال خصوصی شده راهب برا ارتباط با ادمین وجود داره من این رمان روخیلی دوست دارم ممنون میشم کمک کنید دوباره عضو بشم

رهگذر
رهگذر
5 ماه قبل

زیادی بی غیرته مگه نه ؟
حتی اگه قرار باشه مانلی رابطه ای هم شروع کنه بازم هاکان نباید شخصی باشه که پارتنر شو انتخاب کنه
کاش هاکان انقدر حال بهم زن نباشه که اگه یه روزی عاشق مانلی شد و از سارا جدا شد
هر بار که یه جمله عاشقانه بخواد به مانلی بگه ما اینور حالت تهوع نگیریم

فاطیما
فاطیما
5 ماه قبل

سلام
اندازه پارت خیلی کم است
لطفاً پارت ها را طولانی کنید

Shiva
Shiva
5 ماه قبل

چی بگم
داستانهای این رمان‌ها برگامون رو ریخته
انتظار برای هر پارت هم که دیگه خشکمون کرده
شدیم شیر پیر بی دندون
البته صبر و تحمل هم آموختیم از سه سال پیش با دلارای تا بقیه داستانا داریم پیر میشیم
حالا این رمان قطره چکانی هم اضافه شد از بس کوتاه هستن نمیدونی چی میشه

فرشته منصوری
فرشته منصوری
5 ماه قبل

چ تلخ

دسته‌ها
14
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x