رمان گلادیاتور پارت 264

4.7
(7)

 

 

 

 

پس پسری که یزدان برای حفاظت و مراقبت از او قرار داده بود این پسر بود …………… پسری که شاید در این چند ماهی که در این عمارت زندگی کرده بود ، تنها دو سه باری از دور دیده بودتش و هیچ وقت فرصتی پیش نیامده بود تا با او دو سه کلامی حرف بزند ………….. هرچند با حساسیتی که یزدان بر روی ارتباط او با افراد در این عمارت داشت ، هرگز برای همکلام شدن با نگهبانان این خانه تلاشی ننموده بود .

 

 

 

ـ لازم به اینجا ایستادنت نبود ……… خودم می تونستم بیام پایین . با رفتن یزدان از این عمارت قرار نیست کسی هوس خوردن من به سرش بزنه .

 

 

 

ـ من مامورم و معذور ……….. یزدان خان تاکید زیادی روی مراقبت و محافظت از شما ، مخصوصاً زمانی که مربیتون تو این عمارت حضور دارن ، داشتن .

 

 

 

گندم نگاهش را از پسر گرفت و نفس عمیقی کشید و تنها به سر تکان دادنی اکتفا نمود و به سمت پله ها راه افتاد .

 

 

 

بی شک یزدان همان معجونی بود که معلوم نبود قرار است شفایش دهد و یا لحظه به لحظه بیشتر از قبل به کام مرگ بکشدش .

 

 

 

آخرین پله را هم طی کرد و با راهنمایی معین ، به سمت سالن اصلی راه افتاد که از فاصله ده دوازده توانست ، سر کچل پسر درشت اندامی که پشت به او بر روی مبل راحتی نشسته بود ببیند .

 

 

 

پسر با شنیدن صدای برخورد صندل های تخت ابری گندم با کف سنگ فرش کف سالن ، سر به سمتش چرخاند و نگاهش را روی او انداخت و به احترامش از روی مبل بلند شد که گندم توانست اندام ورزیده و درشت و قد متوسط او را برانداز کند .

 

 

 

قدش متوسط رو به بلند بود با انبوهی از عضلاتی که پیچیدگی های درهم تنیده اش را می شد حتی از روی پیراهن تیره در تنش هم تشخیص داد .

 

 

 

نگاه از بازوان و سینه های عضلانی او گرفت و به سمت صورت گندم گون و ته ریش دار پسر ، با آن موهای مشکی ای که بلندی اشان را می شد از کشی که پشت سرش بسته بود ، فهمید .

 

 

 

ـ سلام . شما باید گندم باشید .

 

 

 

 

 

گندم زیر لب سلامش را آرام پاسخ داد و به سر تکان دادنی اکتفا نمود و مبل رو به روی مرد را برای نشستن انتخاب کرد .

 

 

 

اگر در شرایط مساعد تری بود و یا لااقل به لحاظ روحی در وضعیت بهتری قرار داشت ، با حال و انرژی بیشتری از این مربی تازه وارد استقبال می کرد …………. رفتن یزدان و تنها شدنش آنقدر از او انرژی گرفته بود که حس میکرد حتی حال خوش و بش کردن با احدی را هم ندارد .

 

 

 

سیاوش نگاهی به گندم انداخت و با نشستن او ، خودش هم مجدداً روی مبل نشست و با لبخندی که بر لب نشاند ، دندان های کامپوزیت کرده و یک دست سفیدش را به رخ گندم کشید . دندان هایی که در آن صورت گندم گون ، زیادی جلب توجه می کرد .

 

 

 

ـ یزدان خان از من خواستن که برای مدت محدودی مربی دفاع شخصیت بشم …………. سابقه تمرینات رزمی داشتی ؟

 

 

 

گندم بی حوصله نگاهش کرد . او حتی سابقه یک دویدن خشک و خالی هم نداشت ، چه برسد به تمرینات رزمی .

 

 

 

ـ نه .

 

 

 

سیاوش با شنیدن همین جواب تک کلمه ابروانش بالا رفت و نگاهش را خیلی کوتاه روی گندم و هیکل لاغر و بدون عضله اش چرخاند و درجا فهمید برای آموزش دادن گندم راه طول و درازی دارد .

 

 

 

ـ علاقه ای به تمرینات رزمی داری ؟

 

 

 

ـ نمی دونم . همین کلاس و هم یزدان به زور ثبت نامم کرده .

 

 

 

سیاوش خنده ای نصفه و نیمه کرد و آرام گفت :

 

 

 

ـ عالی شد . یعنی نه تا حالا تمرینات رزمی داشتی و نه حتی علاقه ای به ثبت نام تو این کلاس .

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.7 / 5. شمارش آرا 7

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
567567

دانلود رمان بید بی مجنون به صورت pdf کامل از الناز بوذرجمهری 5 (2)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان: سید آرمین راد بازیگر و مدل معروف فرانسوی بعد از دوسال دوری به همراه دوست عکاسش بیخبر از خانواده وارد ایران میشه و وارد جمع خانواده‌‌ش میشه که برای تحویل سال نو دور هم جمع شدن ….خانواده ای که خیلی‌هاشون امیدی با آینده روشن آرمین نداشتن…
دانلود رمان بوی گندم

دانلود رمان بوی گندم جلد دوم pdf از لیلا مرادی 5 (1)

11 دیدگاه
      رمان: بوی گندم جلد دوم   ژانر: عاشقانه_درام   نویسنده: لیلا مرادی   مقدمه حالا چند ماه از اون روزا میگذره، خوشبختی کوچیک گندم با یه اتفاقاتی تا مرز نابودی میره   تو این جلد هدف نویسنده اینه که به خواننده بفهمونه تو پستی بلندی‌های زندگی نباید…
InShot ۲۰۲۳۰۶۰۳ ۱۷۳۲۵۴۰۸۹

دانلود رمان عقاب بی پر pdf از دریا دلنواز 0 (0)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان:           عقاب داستان دختری به نام دلوینه که با مادر و برادر جوونش زندگی میکنه و با اخراج شدن از شرکتِ بیمه داییش ، با یک کارخانه لاستیک سازی آشنا میشه و تمام تلاشش رو میکنه که برای هندل کردنِ اوضاع سخت زندگیش…
IMG 20240622 231247 222

دانلود رمان هیچ ( جلد دوم) به صورت pdf کامل از مستانه بانو 5 (1)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان :   رفتن مرصاد همان و شکستن باورها و قلب ترمه همان. تار و پودش را از هم گسسته می دید. آوارهای تاریک روی سرش سنگینی می کردند. “هیچ” در دست نداشت. هنوز نه پدرش او را بخشیده و نه درسش تمام شده که مستقل…
InShot ۲۰۲۳۰۶۲۴ ۱۰۱۹۳۶۱۶۳

دانلود رمان بی مرزی pdf از مهسا زهیری 0 (0)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان:       بی مرزی درباره دختری به اسم شکوفه هستش که پس از ۵ سال تبعید توسط پدر ثروتمندش حالا به تهران بازگشته و عامل اصلی این‌تبعید را پسرخوانده پدر و خود پدر میدونه او در این‌بازگشت می‌خواهد انتقام دوران تبعیدش و عشق ممنوعه اش را…
IMG ۲۰۲۴۰۴۲۰ ۲۰۲۵۳۵

دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه ) 3.6 (7)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده…
IMG 20230129 004339 7932

دانلود رمان نت های هوس از مسیحه زادخو 4 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :   ارکین ( آزاد) یه پدیده ناشناخته است که صدای معرکه و مخملی داره. ویه گیتاریست ماهر، که میتونه دل هر شنونده ای و ببره.! روزی به همراه دوستش ایرج به مهمونی تولدی دعوت میشه. که میزبانش دو دختر پولدار و مغرور هستن.‌! ارکین در…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۸۱۶۶۸۶

دانلود رمان پرنیان شب pdf از پرستو س 2 (1)

3 دیدگاه
  خلاصه رمان :       پرنیان شب عاشقانه ای راز آلود به قلم پرستو.س…. پرنیان شب داستان دنیای اطراف ماست ، دنیایی از ناشناخته های خیال و … واقعیت .مینو ، دختریه که به طرز عجیبی با یه خالکوبی روی کتفش رو به رو میشه خالکوبی که دنیای…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۰ ۱۵۴۴۲۹۹۴۷

دانلود رمان وسوسه های آتش و یخ از فروغ ثقفی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     ارسلان انتظام بعد از خودکشی مادرش، به خاطر تجاوز عمویش، بعد از پانزده سال برمی‌گردد وبا یادآوری خاطرات کودکیش تلاش می‌کند از عمویش انتقام بگیرد و گمان می کند با وجود دختر عمویش ضربه مهلکی میتواند به عمویش وارد کند…  

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

11 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Mahsa
Mahsa
8 ماه قبل

وا چرا پارت نمیدی دیگه؟؟

رضا
رضا
8 ماه قبل

ای تو روحت ک بعد ی هفته هنوز پارت نذاشتی بابا بیا تمومش کن

آخرین ویرایش 8 ماه قبل توسط رضا
رضا
رضا
8 ماه قبل

ن ک خییییییلی پارت ها طولانی بودن دیگ هفته ای ی بارم شده ک کیفیتش بره بالاتره

بی نام
بی نام
8 ماه قبل

بالاخره معنی گچل فهمیدیم. به کسی که موهاش از پشت ببنده میگن کچل

امیر سالار
امیر سالار
پاسخ به  بی نام
8 ماه قبل

یعنی دهنت سرویس 🤣 دمت گرم داداش
اول میگه از پشت کچله بعد از جلوش میگه که موهاش بلنده پشت بسته

نازییی
نازییی
9 ماه قبل

ترخدا یکی دیگ هم بذار عالی بود

امیر سالار
امیر سالار
پاسخ به  نازییی
8 ماه قبل

گوه نخور

نازییی
نازییی
9 ماه قبل

خیلییی قشنگ بود خسته نباشی

camellia
camellia
9 ماه قبل

بالاخره کچل بود یا موها شو از پشت بسته بود?🤔

nazly
nazly
پاسخ به  camellia
8 ماه قبل

وای من غش
همینو بگو🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

امیر سالار
امیر سالار
پاسخ به  camellia
8 ماه قبل

هر کی بفهمه جایزه داره ما که نفهمیدیم بیشتر گیج شدم

دسته‌ها

11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x