هم دانشگاهی جان پارت ۱۰ - رمان دونی

هم دانشگاهی جان پارت ۱۰

هم دانشگاهی جان

 

مائده: خیلی بیشعوری دلی رفیقتم ‌اینطوری میگیاااا

 

_چون‌ رفیقمی میگم اینطوری

میگم مائده ساعت که هشته‌ چهار ساعته دارم میچرخونمت بیرون

نظرت چیه شام مهمونمون‌کنی؟

 

مائده: دیگه دلت درد میاد

 

_ عرق نعنا ‌میخورم غصه خوردی

 

مائده: غصه نمیخورم نگران‌ من‌نباش ‌بریم یه رستورانی ‌که‌ جاش ‌خوب باشه

 

_زنگ‌بزن به مبینا و یگانه لوکیشنم ‌بفرست

 

گوشیم داشت زنگ میخورد شماره ی ناشناس بود و سیوش نداشتم

به چشمم ‌اشنا میومد

 

_ مائده تو ۲۸۸۰ میشناسی؟

 

مائده: نه،به گوشمم نخورده جواب بده حالا خودشو کشت

 

زدم رو اوکی و گوشیو زدم رو اسپیکر

 

آرتین: سلام خانم بهداد خوبین؟

 

_ سلام، شمایین آقای رادمهر؟ ببخشید من شماره های ناشناس رو کلا دیر جواب میدم

 

آرتین: بله خودمم،نه‌خواهش میکنم

 

_ بفرمایید آقای رادمهر امری داشتید در خدمتم؟

 

آرتین: راستش راجب ماجرای امروز باهاتون‌ تماس گرفتم

من نه تنها از رفتار مائده خان‌…

 

_ خانم فتاحی منظورتونه؟

 

آرتین: بله درسته، عرض میکردم من نه تنها از رفتار خانم فتاحی بدم نیومد بلکه خیلی هم خودمو تشویق کردم که به ایشون علاقه مند شدم

 

چشمای مائده برق میزد

 

_ بله صحیح، اما شما باید بپذیرید که کارتون بسیار ناخوشایند بود جلوی اون همه آدم باید از مائده خواستگاری میکردید؟

 

آرتین: راستش برای من مهم نیست که مردم چی راجبم فکر میکنن‌الان فقط این برام مهمه که خانوم فتاحی متوجه علاقه ی من نسبت به خودشون شدن

 

_ درسته! چه کاری از دست من بر میاد؟؟

 

آرتین: راستش من دیدم مائده خانوم همراه شما بود

میخواستم بپرسم باهاش صحبت کردید؟

 

_ صحبت کردم اما صحبتای من بی نتیجه بود،مائده کنار دستم نشسته و گوشیمم رو اسپیکره حرفای شما بیشتر تاثیر گذار بود

 

میشد فهمید که از پشت گوشی هم بهت زده اس

 

_ حالا آقای رادمهر دیگه امری ندارید؟

 

آرتین: میشه گوشی رو از روی اسپیکر بر ندارید من یه چیزی به مائده خانوم بگم؟

 

_ بله بفرمایید!

 

آرتین: راستش مائده خانوم من نه قصد مزاحمتی دارم نه اینکه می‌خوام مزاحمت ایجاد کنم

من دلم علاقه پیدا کرده به شما بی هیچ چشم داشتی و شک هم ندارم تا من صاحب قلب شما بشم ولکن نیستم

لطفا‌رو پیشنهادی که دادم فکر کنین و عاقلانه تصمیم بگیرید

من به دلوین خانوم‌ هم گفتم هر جای ایران هم شما برید پشت سرتون میام

و یا حتی خارج باشه

شما با دخترای دیگه ی امروزی متفاوتین نه شما بلکه هر چهار نفرتون نه چشمی به پسرا دارین نه تاحالا تو چشمشون ‌نگاه ‌کردید

خلاصه‌ی همه ی حرفام این بود که من واقعا به شما علاقه مندم و خانوادم هم در جریانن

و منتظر میمونم تا هر وقت که دوست دارید بهم جواب بدید

حق نگهدارتون‌باشه

 

خداحافظتون!!

 

_ خدانگهدار آقای رادمهر

 

_ دیدی مائده؟ دیدی دوست داره؟ دیدی گفتم خیلی هم خوب کردی اونکارو کردی؟

حالا نظرت چیه؟

 

مائده: پسر خوبیه دلی نظرم عوض شد ولی صبر کن دو سه روز بگذره بعد بهش بگو من به زور مائده رو راضی کردم که دو سه باری با همدیگه ملاقات داشته باشین

 

_ چشم مائده خانم چشم

اینم به حساب خواهریمون غصه خوردی؟

حالا میشه بریم به این شکم برسیم؟ گشنشه!!

 

اومد از لپم‌یه بوس صدا دار کرد بعدم‌کشید عقب و گفت:

_ عاشقتم‌دلی‌بخدا

 

_ تو نمیدونی من از بوس بدم میاد؟ تفیم کردی اَه

 

مائده: لیاقت بوسای منو نداری کثافت

 

 

 

_ بیا برو بیا برو زنگ بزن به یگانه اینا

 

بعدم اداشو در آوردم

_ لیاقت نداری،لیاقت نداری

 

مائده: خب باشه ببخشید لیاقت داری

خیلی ام داری

 

_ نچ دیگه قبول نیس

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان اتاق خواب های خاموش
دانلود رمان اتاق خواب های خاموش به صورت pdf کامل از مهرنوش صفایی

        خلاصه رمان اتاق خواب های خاموش :   حوری مقابل آیینه ایستاده بود و به خودش در آیینه نگاه می‌کرد. چهره‌اش زیر آن تاج با شکوه و آن تور زیبا، تجلی شکوهمندی از زیبایی و جوانی بود.   یک قدم رو به عقب برداشت و یکبار دیگر به خودش در آیینة قدی نگاه کرد. هنر دست آرایشگر

جهت دانلود کلیک کنید
رمان کی گفته من شیطونم

  دانلود رمان کی گفته من شیطونم خلاصه : من دیـوانه ی آن لـــحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی و محکم در آغوشم بگیــری … و شیطنت وار ببوسیم و من نگذارم.عشق من با لـجبازی، بیشتر می چسبــد!همون طور که از اسمش معلومه درباره یک دختره خیلی شیطونه که عاشق بسرعموش میشه که استاد یکی از درسای دانشگاشه و…

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان در حسرت آغوش تو pdf از نیلوفر طاووسی

  خلاصه رمان :     داستان درباره ی دختری به نام پانته آ ست که عاشق پسری به نام کیارشه اما داستان از اونجایی شروع میشه که پانته آ متوجه میشه که کیارش به خواهرش پریسا علاقه منده و برای خواستگاری از پریسا پا به خونه ی اونها میذاره اما طی جریاناتی کیارش مجبور میشه که پانته آ رو

جهت دانلود کلیک کنید
رمان اوج لذت
دانلود رمان اوج لذت به صورت pdf کامل از ملیسا حبیبی

  خلاصه: پروا دختری که در بچگی توسط خانوادش به فرزندی گرفته شده و حالا بزرگ شده و یه دختر ۱۹ ساله بسیار زیباست ، حامد برادر ناتنی و پسر واقعی خانواده پروا که ۳۰ سالشه پسر سربه زیر و کاری هست ، دقیقا شب تولد ۳۰ سالگیش اتفاقی میوفته که نباید ، اتفاقی که زندگی پروا رو زیر رو

جهت دانلود کلیک کنید
رمان شهر بازي
رمان شهر بازي

  دانلود رمان شهر بازي   خلاصه: این دنیا مثله شهربازی میمونه یه عده وارد بازی میشن و یه عده بازی ها رو هدایت میکنن یه عده هم بازی های جدید طراحی میکنن، این میون یه عده بازی می خورن و حالشون بد میشه و یه عده سرخوش از هیجانات کاذبی که بهشون دست داده بلند بلند می خندن و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سیلاژ به صورت pdt کامل از ریحانه کیامری

  خلاصه رمان:   سیلاژ «sillag» یه کلمه‌ی فرانسویه به معنی عطر به جا مونده از یه نفر، خاطره‌ای که با یه نفر خاص داشتی یا لحظه‌هایی که با هم تجربه کردین و اون شخص و خاطرات همیشه جلو چشماته و به هیچ اتفاق بهتری اون رو ترجیح نمیدی…     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
10 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Sara.mk
Sara.mk
2 سال قبل

خوشبحال مائده که تا پاشو گذاشته تو دانشگاه براش خواستگار پیدا شده که اینقد هم عاشقش شده ، حتما خیلی خوشکل و جذاب بوده وگرنه هیچ کس از این شانسا نداره
ما اگه بودیم ….🤣🤣

S.s
S.s
2 سال قبل

میدونین از چی این رمان خوشم میاد؟!
اینکه این همه رمان تا حالا خوندم ، این اولین رمانی بود یارو از شخصیت اصلی خوشش نیومده بود🤣
خدا بده از این مهندسا😆

بی تام
بی تام
2 سال قبل

عشق در یک نگاه. اینا که همش دو روز رفتن دانشگاه. اییییب

N,g123
N,g123
2 سال قبل
پاسخ به  بی تام

مگه عشق در یک نگاه نمیشه ، چقد از این رمان ها خوندیم که همون پارت اول دختره عاشق پسره شده یا پسره عاشق دختره ، ما از این شانسا نداریم وگرنه برای بقیه میتونه اتفاق بیفته

ستایش
ستایش
2 سال قبل
پاسخ به  N,g123

برای من انفاق افتادت🤣🤣

N,g123
N,g123
2 سال قبل
پاسخ به  ستایش

پس خوشبحالت🤣🤣

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط N,g123
ثنا
ثنا
2 سال قبل

عالییییی مرسی نویسنده جان

ناشناس
ناشناس
2 سال قبل

توی عمرم رمانی چرت تر از این نخونده بودم

فلانی
فلانی
2 سال قبل
پاسخ به  ناشناس

چرا خب میخونی😊

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط فلانی
Maede.f
Maede.f
2 سال قبل

خیلی خوب بود ، ممنون❤️❤️❤️

دسته‌ها
10
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x