رمان دونی

هم دانشگاهی جان پارت ۱۸

.

 

 

 

تو راه بفکرم رسید که یه چند تا پرس‌ غذا بگیرم ببرم برا بچها غذاهای بیمارستان‌ بدرد نمی‌خورد مسیرمو کج کردم سمت راهی تهش ختم میشد به رستورانی که اونشب بعد خواستگاری آرتین از من رفتیم

صدای آهنگ اعصابمو خورد میکرد،ضبطو خاموش کردم

چقدر شبا بدون دلوین بیرون رفتن مسخره بود

همیشه اون بود که میگفت،ما میخندیدیم،ما می‌گفتیم اون می‌خندید،صدای خنده هاش هنوز تو گوشم بود.

 

رسیدم به رستوران مورد نظر و کیف پولمو برداشتمو از ماشین پیاده شدم

رفتم داخل و چند پرس پلو گوشت سفارش دادم و گفتم که میبرمشون

نگام افتاد به اون میز و صندلی که اون شب با بچها نشسته بودیم

اذیت کردنای دلوین،خنده هاش

قطره ی اشکم چکید و دیدمو تار کرد

نه گوشی خودم نه گوشی دلوین هیچکدوم همرام نبود

رفتم بشینم تو ماشین حداقل تنهایی گریه کنم

صفحه ی گوشی دلوین روشن بود و یکی داشت زنگ میزد ولی نمی‌دیدم کیه

قفل مرکزیو زدم و در ماشینو باز کردم تا گوشیه دلوینو برداشتم قطع شد

تا خواستم بذارمش سر جاش دوباره زنگ خورد

نوشته بود*آریا*

خودم سیوش کرده بودم

آخ که چقدر دلوین‌ منتظر بود این شماره بیوفته رو گوشیش

جواب دادم

 

_ الو؟

آریا: الو؟ سلام مائده خانم خوبین؟

 

دوست نداشتم بفهمه گریه کردم اما صدام یخورده سنگین بود

 

_ سلام ممنون.بگو‌ آریا،چیشده؟

آریا: برای دلوین‌ اتفاقی افتاده؟ چرا صدات گرفته؟

_ به تو هیچ ربطی نداره،بگو سریع حوصله ی حرف زدن ندارم آریا

آریا: آنلاین بلیط رزرو کردم،برای فردا ساعت ۱۱.۵

شانسم گرفته بود و پرواز داشت خداروشکر

_ باشه پس سریع خودتو برسون،دلوین به تو احتیاج داره

 

تلفنو قطع کردم آریا رو مقصر میدونستم از صداش بدم میومد

اگه خواهر من الان رو تخت بیمارستانه همش بخاطر آریاس

 

پاشدم رفتم داخل رستوران غذاها رو گرفتم و حساب کردم،رفتم سوار ماشین شدم و پرواز کردم سمت بیمارستان

 

پس از ۱ ساعت بالاخره رسیدم همشون سرم به دست نشسته بودن پشت در CCU

یا خدا نکنه چیزی شده باشه؟

سریع دوییدم سمتشون

_ بچها چیزی شده؟ برا دلی اتفاقی افتاده؟ حالش خوبه؟

چرا جواب منو نمیدین؟

محبوبه: چیزی نشده،هیچ‌ تغییر حالتی نداشته

نفس آسوده ای کشیدم و صلواتی فرستادم و کنار بچها نشستم رو صندلی های بیمارستان

غذاها رو گذاشتم پایین کنارم و گفتم:

_ آریا فردا میرسه اینجا

من بهش زنگ زدم

بهترین راه این بود که دلوین‌صدای آریا رو بشنوه

مبینا: تو چیکار کردی مائده؟ رفتی زنگ زدی به اون یاروی بی شرف؟

_ اون بی شرف نیست یگانه،یه آدم بی احساسه

یگانه: حالا هرچی که هست نباید این کارو میکردی

محبوبه: ول کنین بچها

ما باید زنگ بزنیم به عمم اونا حقشونه بدونن دخترشون رو تخت بیمارستانه

اتفاقا خوب کاری کردی مائده،باید ببینه و زجر بکشه که این بلا سر دلوین اومده

خدا بخیر کنه…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان شوهر آهو خانم

  خلاصه رمان :           شوهر آهو خانم نام رمانی اثر علی محمد افغانی است . مضمون اساسی این رمان توصیف وضع اندوه بار زنان ایرانی و نکوهش از آئین چند همسری است. در این رمان مناسبات خانوادگی و ضوابط احساسی و عاطفی مرتبط بدان بازنمایی شده است. این کتاب جایزه بهترین رمان سال را از

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دژبان pdf از گیسو خزان

  خلاصه رمان :   آریا سعادتی مرد سی و شیش ساله ای که مدیر مسئول یکی از سازمان های دولتیه.. بعد از دو سال.. آرایه، عشق سابقش و که حالا با کس دیگه ای ازدواج کرده می بینه. ولی وقتی می فهمه که شوهر آرایه کار غیر قانونی انجام میده و حالا برای گرفتن مجوز محتاج آریا شده تصمیم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی دفاع pdf از هاله بخت یار

  خلاصه رمان :       بهراد پارسا، مردی مقتدر اما زخم خورده که خودش و خانواده‌ش قربانی یه ازمایش غیر قانونی (تغییر ژنتیکی) توسط یه باند خارجی شدن… مردی که زندگیش در خطره و برای اینکه بتونه خودش و افراد مثل خودش رو نجات بده، جانان داوری، نخبه‌ی ژنتیک دانشگاه تهران رو می‌دزده تا مشکلش رو حل کنه…

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طالع دریا

    خلاصه رمان:     من دنیزم اتفاقات زیادی و پشت سر گذاشتم برای اینکه خودمو نکشم زندگیمو وقف نجات دادن زندگی دیگران کردم همه چیز می تونست آروم باشه… مثل دریا… اما زندگیم طوفانی شد…بازم مثل دریا سرنوشتم هم معنی اسممه مجبورم برای شروع دوباره…یکی از بیمارارو نجات بدم… روانشو درمان کنم بیماری که دچار بیماریه خطرناکیه که

جهت دانلود کلیک کنید
رمان عشق ممنوعه استاد پارت 19
دانلود رمان بوسه با طعم خون

    خلاصه رمان:     شمیم دختر تنهایی که صیغه ی شهریار میشه …. شهریارِ شیطانی که بعد مرگ، زنده ها رو راحت نمیذاره و آتش کینه ای به پا میکنه که دودش فقط چشمهای شمیم رو می سوزونه …. این وسط عشقی که جوونه می زنه و بوسه های طعمه خونی که اسمش شکنجه س ! تقاص پس

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نفرین خاموش جلد دوم

    خلاصه رمان :         دنیای گرگ ها دنیای عجیبیست پر از رمز و راز پر از تنهایی گرگ تنهایی را به اعتماد ترجیح میدهد در دنیای گرگ ها اعتماد مساویست با مرگ گرگ ها متفاوتند متفاوت تر از همه نه مثل سگ اسباب دست انسانند و نه مثل شیر رام می شوند گرگ، گرگ است

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سپیده
سپیده
2 سال قبل

من فکر میکردم ک مثل رمانای دیگه میرن دانشگاه دلوین با پسر آشنا میشه بعد با هم کل کل میکنن اخرش هم عاشق میشن و ازدواج میکنن
ولی الان ک چند پارت گذشته و میبینم ک فرق داره و میتونه حتی بهتر از اون رمانا باشه
مخصوصا اینکه هر روز ۲ تا پارت میزاری
مرسی😘😘

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط Nakisa Kian
anisa
anisa
2 سال قبل

تنها چیزی ک میتونم بگم اینکه عالییئیییه

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x