هم دانشگاهی جان پارت ۷۴ - رمان دونی

هم دانشگاهی جان پارت ۷۴

.

 

 

 

تأسف رو تو حرکات مائده میشد دید

+ دلوین تو واقعا محمد علی رو دوسش نداری؟!

علی رو دوسش داشتم اما مثل داداشم مثل مهیار

چطوری این تصمیمو گرفته بودم؟

من میخواستم با کسی که مثل داداشمه ازدواج کنم؟

سرم سوت کشید

+ با تو ام دلوین

نگاه کوتاهی به مائده انداختم و بعدم دوباره چرخیدم سمت پنجره!

_ من دوسش دارم مائده

اما نه به عنوان یه همسر

نه به عنوان کسی که بخوام باهاش زیر یه سقف زندگی کنم

ولی این فکرا دیگه بیهوده اس!

دیگه کاری نمیشه انجام داد..

باید سوخت و ساخت

الان علی انقد خوشحاله که رو هوا داره پرواز می‌کنه..

+ نگران نباش دلوین..عشق و علاقه بعد عقد به وجود میاد

علی هم پسر خوبیه

من شک ندارم که خوشبختت می‌کنه

سری تکون دادم

_ بگذریم..

تاریخ عروسیتونو مشخص کردین؟

لبخندی رو لبای مائده شکل گرفت

+ اره..

_ عه؟ بسلامتی

کِی؟

+ دقیقا یک ماه بعد عقد تو و محمد علی

دستشو گرفتم

_ خوشبخت شی ایشالا خواهری

دستمو با گرمی فشرد

+ غصه نخور عزیزم..تو ام مشکلت حل میشه..خدا بزرگه

سری تکون دادم و سرمو گذاشتم رو صندلی و چشمامو بستم تا حد اقل یکم آرامش داشته باشم

 

(آریا)

سردرد های زیاد امونمو بریده بود ندیدن دلوین هم دردی روی همه ی دردا بود

مامان از در سالن وارد شد برای اولین بار منو توی سالن پذیرایی میدید

چشماش از تعجب گرد شده بود

+ چیزی میخوای اریا؟

_ نه مامان..کی بیرون بود؟

+ هیشکی کی بیرون بود؟

_ همونی که رفتی کنار ماشینش

+ اهااا اونو میگی

دلوین بود

یا حضرت عباس

دلوییین؟

چرا اومده بود اینجا؟

اینجا چیکار داشت؟

سوالمو به زبون آوردم که مامان گفت:

اومده بود یه سر به خونه ی خالش بزنه

_ مگه خاله خودش نیست؟

+ نه رفسنجانه

هراسون وارد اتاقم شدم

اولین تی‌شرتی که تو دستم‌ اومدو پوشیدم

و از اتاقم زدم بیرون مامان که منو آماده دید به سمتم اومد

+ کجا میری مامان جان؟

_ بیرون کار دارم سریع میام

سوییچامو برداشتم و از در خونه زدم بیرون

در حیاطو باز کردم و نشستم پشت رل و با سرعت روندم تا شاید دلوینو می دیدم

اما هر کجا رو که میگشتم اثری از دلوین نبود نا امید ماشینمو بغل خیابون پارک کردم و سرمو رو فرمون گذاشتم

فکری به ذهنم رسید

گوشیمو برداشتم و شماره ی دلوینو گرفتم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 2 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
رمان هتل ماهی
دانلود رمان هتل ماهی به صورت pdf کامل از بهاره حسنی

    خلاصه رمان هتل ماهی :   فارا و فاطیما که پدر و مادرش رو توی تصادف از دست دادن، تحت سرپرستی دو خاله و تک دایی خودشون بزرگ شدن..  حالا با فوت فاطیما، فارا به تهران میاد ولی مرگ فاطیما طبیعی نبوده و به قتل رسیده.. قاتل کسی نیست جز…………     به این رمان امتیاز بدهید روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دوباره سبز می شویم به صورت pdf کامل از زهرا ارجمند نیا

    خلاصه رمان: فلورا صدر، مهندس رشته ی گیاه پزشکی در سن نوجوونی، شیفته ی دوست برادرش می شه. عشقی یک طرفه که با مهاجرت اون مرد ناکام می مونه و فلورا، فقط به خاطر مهرش به اون پسر، همون رشته ای رو توی کنکور انتخاب می کنه که ونداد آژند از اون رشته فارغ التحصیل شده بود. حالا

جهت دانلود کلیک کنید
رمان در پناه آهیر
رمان در پناه آهیر

خلاصه رمان در پناه آهیر افرا… دختری که سرنوشتش با دزدی که یک شب میاد خونشون گره میخوره… و تقدیر باعث میشه عاشق مردی بشه که پناه و حامی شده براش.. عاشق آهیر جذاب و مرموز !     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5 /

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد

        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این دفعه نوبت ناز بود که اومده بود انتقام بگیره و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان غیث به صورت pdf کامل از مستانه بانو

        خلاصه رمان :   همیشه اما و اگرهایی در زندگی هست که اگر به سادگی از روشون رد بشی شاید دیگه هیچ‌وقت نتونی به عقب برگردی و بگی «کاش اگر…» «غیث» قصه‌ی اما و اگرهاییه که خیلی‌ها به سادگی از روش رد شدن… گذشتن و به پشت سرشون هم نگاه نکردن… اما تعداد انگشت‌شماری بودن که

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ماهت میشم pdf از یاسمن فرح زاد

  خلاصه رمان :       دختری که اسیر دست گرگینه ها میشه یاسمن دختری که کل خانوادش توسط پسرعموی خشن و بی رحمش قتل عام شده. پسرعمویی که همه فکر میکنن جنون داره. کارن از بچگی یاسمن‌و دوست داره و وقتی متوجه بی میلی اون نسبت به خودش میشه اونو مثل برده تو خونه‌اش چند سال زندانی میکنه

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
11 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
sanaz
sanaz
2 سال قبل

میگم بچه ها عکس اریا و دلوین رو نویسنده گذاشته؟؟

سپیده
سپیده
2 سال قبل
پاسخ به  sanaz

ارهه
عکس محبوبه و آرتین و علی رو هم گذاشته
ولی آریا از همه بهتره

sanaz
sanaz
2 سال قبل
پاسخ به  سپیده

مرسی♥

برف
برف
2 سال قبل
پاسخ به  sanaz

آره دلوین پارت ۶۷
آریا پارت ۴۰

sanaz
sanaz
2 سال قبل
پاسخ به  برف

عاها مرسی❤️‍🔥

sanaz
sanaz
2 سال قبل

اعی بابا نویسنده گل جان عزیزت این دلوین عاشق مارو ب اریا برسون الهی امین😢😕😂

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط sanaz
Rebecca
Rebecca
2 سال قبل

قشنگ می نویسی ولی ناراحت کننده هست
دلوین هم خیلی کله شقه و بچه بازی زیاد در میاره 😐😐

Rebecca
Rebecca
2 سال قبل

تو رو خداااااا این دلوین اسکل و اریا رو بهم برسون زود تررر که من جر می خورم 😐❤😂

Koosr
Koosr
2 سال قبل

دارم مهراب گوش میدم چقد با تَح این رمان اومد وقتی اریا ناراحت بود و مهراب میخوندو منم گریه میکردم(:

غزال
غزال
2 سال قبل

الکی فقط اسم داداش رو خراب میکنین عین داداشت دوسش داری بعد میخوای زنش بشی و هزار کار حرمت عشق برادرانه رو گند میزنی فقط😐

دسته‌ها
11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x