خدمتکار عمارت درد" پارت 36 - رمان دونی

 

 

تا شب خودمو جمع جور کردم

قرصا خوردم

رفتم پایین پیش بقیه

یکم احساس شرمندگی میکردم و از فرهاد خجالت میکشیدم

چجوری سرش داد زدم

 

مامان فرهاد تا منو دید دستمو گرفت منو برد نشوند رو مبل

 

مامان فرهاد: خوبی دخترم؟!

حالت خوبه؟!

 

+ من خوبم منو ببخشید بابت رفتار امروزم

اصن دست خودم نبود

 

مامان فرهاد: این چه حرفیه

اصن به علی نرفتی مثل خود بهاری

همیشه همین طوری بود خانم و متین تو وقتش شیطون و بلا

هی خدا چه روزایی داشتیم

 

+ شمام شبیه مامان منین فقط یکم چهرتون فرق دارم اونم خیلی کم

 

مامان فرهاد: بزار برات یه چیزی بیارم بخوری ضعف نکنی تا بقیه بیان

باهات کلی حرف دارم معلومه تو هیچی نمیفهمی

 

+ ببخشید فرهاد کجاست؟!

 

مامان فرهاد: رفته سر کار

باباشم شرکته

 

سکینه خانم با یه سینی کاسه سوپ اومد پیشمون

 

مامان فرهاد: دستت درد نکنه سکینه خانم میتونی بری

بخور دخترم تا منم حرفامو بگم

چقدر منتظرت بود

منتظر تو و مامانت

 

سوپ که خوردم سینی رو گذاشتم کنار

مامان فرهاد همش نگام می‌کرد و آه میکشید

 

+ دست شما دردنکنه خیلی خوشمزه بود

 

مامان فرهاد: نوش جونت چیز دیگه ام میخوای دخترم؟!

 

+ نه دستتون درد نکنه

 

مامان فرهاد: با من رسمی حرف نزن من خاله اتم

من دوقلوی مامانتم

ما دو تا خواهر بودیم من خَزان و مامانت اسمش بهار بود

 

همین طور داشتم به حرفاش گوش میکردم

 

خاله خَزان: میدونی چرا اسم مارو خَزان و بهار گذاشتن؟!

 

+ نه نمیدونم

 

خاله خَزان: مامان بزرگ و بابابزرگت تو بهار آشنا شدن تو فصل خَزان همون پاییز ازدواج کردن برا همین اسم مارو خَزان و بهار گذاشتن

 

+ چه باحال

الان فرهاد پسر خاله منه؟!

 

خاله خَزان: آره پسر خالته

+ چیشد که تو مامانم جدا شدین

مامانم ایران خاله تو آلمان؟!

 

خاله خَزان: خداروشکر من از دهنت شنیدم گفتی خاله

قربونت برم

میگم داستانش طولانیه

در میزنه

فکر کنم فرهاد و عموت اومدن

بریم شام بعدش همه چی رو برات توضیح میدم

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان طعم جنون pdf از مریم روح پرور

    خلاصه رمان :     نیاز دختر شرو شیطونیه که مدرک هتل داری خونده تا وقتی کار براش پیدا بشه تفریحی جیب بری میکنه اما کیف و به صاحباشون برمیگردونه ( دیوانس) ازطریق یه دوست کار پیدا میکنه تو هتل تهران سر یه اتفاقاتی میشه مدیراجرایی هتل دستشه تا زمانیه که صاحب هتل ک پسر جونیه برگرده از

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آشوب pdf از رؤیا رستمی

    خلاصه رمان :     راجبه دختریه که به تازگی پدرش رو از دست داده و به این خاطر مجبور میشه همراه با نامادریش از زادگاهش دور بشه و به زادگاه نامادریش بره و حالا این نامادری برادری دارد بس مغرور و … به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اوژن pdf از مهدیه شکری

    خلاصه رمان :       فرحان‌عاصف بعد از تصادفی مشکوک خودخواسته ویلچرنشین می‌شه و روح خودش رو به همراه جسمش به زنجیر می‌کشه. داستان از اونجایی تغییر می‌کنه که وقتی زندگی فرحان به انتقام گره می‌خوره‌ به طور اتفاقی یه دخترسرکش وارد زندگی اون میشه! جلوه‌ی‌ بهار یه دختر خاصه… یه آقازاده‌ی فراری و عصیانگر که دزدکی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اسمارتیز

    خلاصه رمان:     آریا فروهر برای بچه هاش پرستار میگیره اونم کی دنیز خانم مرادی که تو شیطنت و خراب کاری رو دستش بلند نشده حالا چی میشه این آقا آریا به جای مواظبت از ۳ تا بچه ها باید از ۴ تا مراقبت کنه اونم بلاهایی که دنیز بچه ها سر باباشون میارن که نگم …

جهت دانلود کلیک کنید
رمان دلدادگی شیطان
رمان دلدادگی شیطان

  دانلود رمان دلدادگی شیطان خلاصه: رُهام مردی بیرحم با ظاهری فریبنده و جذاب که هر چیزی رو بخواد، باید به دست بیاره حتی اگر ممنوعه و گناه باشه! و کافیه این شیطانِ مرموز و پر وسوسه دل به دختری بده که نامزدِ بهترین رفیقشه! هر کاری میکنه تا این دخترِ ممنوعه رو به دست بیاره، تا اینکه شبانه اون‌

جهت دانلود کلیک کنید
رمان اشرافی شیطون بلا

  دانلود رمان اشرافی شیطون بلا خلاصه : داستان درباره ی دختریه که خیلی شیطونه.اما خانواده ی اشرافی داره.توی خونه باید مثل اشرافیا رفتار کنه.اما بیرون از خونه میشه همون دختر شیطون.سعی میکنه سوتی نده تا عمش متوجه نشه که نمیتونه اشرافی رفتارکنه.همیشه از مهمونیای خانوادگی فرار میکنه.اما توی یکی از مهمونی ها مجبور به شرکت کردن میشه و سوتی

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
6 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Mehrima
Mehrima
2 سال قبل

واییی خیلی گلی نویسنده الحق ک خیلی خوبی مرسی بابت پارت گذاریت هروز اونم س پارت 😍 

مریم
مریم
2 سال قبل

💋 💋 💋 💋

علوی
علوی
2 سال قبل

ممنون نویسنده جان.
هم به خاطر رمان جالبت، هم به خاطر راه اومدنت با دل خواننده‌های داستان
ان‌شاءالله موفق باشی

Tamana
Tamana
2 سال قبل

۳ تا پارتتت
ممنون فرشتهه😍

دسته‌ها
6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x