چند ساعتی گذشت و او همان کنار دیوار منتظر ماند، با بیرون رفتن وحید و کیمیا که راهی سمت ماشینشان شدند چشم ریز کرد، کوچه کوچکی بود و بخاطر مصالحی که ریخته بودند راه ماشین بسته بود.

 

حق هم داشتند، در روستا زیاد کسی ماشین نداشت!

در همانطور باز ماند و وقتی از فرصت استفاده کرد و داخل رفت، نگاهش میخ صحنه‌ی مقابل شد.

 

مردی که مقابل همسرش زانو زده برایش دمپایی میگذاشت، لبخند روی لب حورا و…

چیزی که میدید را ابدا نمیخواست باور کند، مرد با خنده چیزی گفت اما نگاه او اسیر چشمان شوکه و وحشت زده‌ی حورا بود.

 

قدم به جلو برداشت و نگاهش مدام میان چشمان حورا و شکم برامده‌اش میچرخید، حس حقارت تمام وجودش را در بر گرفته بود، حس خشم، نفرت، بدبختی و رذالت، حس میکرد باز هم رو دست خورده باشد، ان هم از کسی که گمان میبرد پاک است.

 

مردی داشت برایش دمپایی میگذاشت و به او محبت میکرد که حتی نمیشناختش، و حورای باردار، صحنه‌ی عجیبی بود، چیزی که هیچگاه تصورش را نمیکرد، درد در قلبش میپیچید و نگاهش تکان نمیخورد.

 

در نهایت محمد بود که از جا برخاست و متعجب به قباد خیره شد، قدم جلو گذاشت:

_ اقا شما…

 

_ خفه شو!

 

حورا سریع همان دمپایی‌ها را به پا زد و خشمگین از جا برخاست:

 

_ اینجا چیکار میکنی؟ چی میخوای؟

 

قباد که به سمتش قدم برداشت محمد هم مقابل حورا ایستاد، داشت شک و تردیدش با این حرکات به یقین تبدیل میشد، حورا از کس دیگری باردار بود و در حالی که نامش هنوز شناسنامه‌اش را در بر داشت!

 

« پارت بعدی هم بزاریم ؟؟»

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۴.۳ / ۵. شمارش آرا ۱۷۷

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان تکتم ۲۱ تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی

    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم، انگشتان کوچکم زنجیر زنگ زده تاب را میچسبد و پاهایم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان لانه ویرانی جلد اول pdf از بهار گل

  خلاصه رمان :     ۲۵ سالم بود که زندگیم دست خوش تغییرات شد. تغییراتی که شاید اول با اومدن اسم تو شروع شد؛ ولی آخرش به اسم تو ختم شد… و من نمی‌دونستم بازی روزگار چه‌قدر ناعادلانه عمل می‌کنه. اول این بازی از یک وصیت شروع شد، وصیتی که باعث شد گلبرگ کهکشان یک آدم دیگه با یک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان میرآباد pdf از نصیبه رمضانی

  خلاصه رمان:     قصه‌ی ما از اونجا شروع می‌شه که یک خبر، یک اتفاق و یک مورد گزارش شده به اداره‌ی پلیس ما رو قراره تا میرآباد ببره… میراباد، قصه‌ی الهه‌ای هست که همیشه ارزوهایش هم مثل خودش ساده هستند.   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد

        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این دفعه نوبت ناز بود که اومده بود انتقام بگیره و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان حسرت با تو بودن
دانلود رمان حسرت با تو بودن به صورت pdf کامل از مرضیه نعمتی

      خلاصه رمان حسرت با تو بودن :   عاشق برادر زنداداشم بودم. پسر مودب و باشخصیتی که مدیریت یکی از هتل های مشهد رو به عهده داشت و نجابت و وقار از وجودش می ریخت اما مجید عشق ممنوعه ی من بود مادرش شکوه به ازدواج برادرم با دخترش راضی نبود چون ما رو هم شأن خانوادش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کفش قرمز pdf از رؤیا رستمی

  خلاصه رمان :         نمی خواد هنرپیشه بشه، نه انگیزه هست نه خواست قلبی، اما اگه عاشق آریو برزن باشی؟ مرد قلب دزدمون که هنرپیشه اس و پر از غرور؟ اگه این مرد قلب بشکنه و غرور له کنه و تپش قصه مون مرد بشه برای مقابله کردن حرفیه؟ اگه پدر دکترش مجبورش کنه به کنکور

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

10 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آنا
آنا
1 ماه قبل

بزالااااااااااار

آنا
آنا
1 ماه قبل

تووووووووو رو امام حسین بزاااااار

مینا
مینا
1 ماه قبل

بزار بزار

سوین
سوین
1 ماه قبل

بله لطفاً

ناشناستونم
ناشناستونم
1 ماه قبل

شما به این میگید پارت که می‌پرسید پارت بعدی رو بزارید؟
معلومه که آرهههههه

Sara
Sara
1 ماه قبل

عجب جای حساسی پارت تموم شد

ریحان
ریحان
1 ماه قبل

بزار

Fati
Fati
1 ماه قبل

اره زود بزار

....
....
1 ماه قبل

ارهههههه بزاررررر جای حساس ول نکنننن
.

آخرین ویرایش 1 ماه قبل توسط ....
گلی
گلی
1 ماه قبل

آرهههه امشببب باشه

دسته‌ها
10
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x