چشم باز کردم و در تاریکی سمت دیگر تخت را نگاه کردم که با قباد چشم در چشم شدم، وحشت زده و ترسیده دست به سینه‌ام گرفته هین کشیدم:

 

_ قباد؟

 

کمی جابجا شد:

 

_ ترسوندمت؟

 

اخم کردم و سریع برخاستم، لبه‌ی تخت نشسته بود و خیره نگاهم میکرد، فاصله گرفتم:

 

_ چی میخوای؟ چجوری اومدی تو؟

 

لبخندی زد، کف دستانش را نشانم داد، خراشیده و زخم بود:

 

_ از دیوار اومدم بالا…نخواستم بیدارت کنم با این وضع بیای تو حیاط!

 

ابروهایم بالا پرید، بالش را برداشته محکم به کمرش کوبیدم:

 

_ چی باعث شده فکر کنی از خوابم میزنم که بیام واسه تو در باز کنم؟ نگفتم نمیخوام ببینمت؟ اومدی چیکار؟

 

ابتدا متعجب نگاهم کرد و سپس خندید و به ارامی لب زد:

 

_ اینطوری وحشی میشی دلم میخواد بغلت کنم!

 

محکمتر بالش را کوبیدم و از سمت دیگر تخت پایین رفتم:

 

_ وحشی قیافته، خودتی…پاشو برو بیرون بذار عین ادم این چندماه زندگیمو کنم تا بچه دنیا بیاد، بعدش بحث و درگیریمونو شروع میکنیم، خب؟ پاشو قباد…

 

از جا برخاست و به ارامی به سمتم امد:

_ نمیرم حورا…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۴.۲ / ۵. شمارش آرا ۲۱۵

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان طواف و عشق pdf از اکرم امیدوار

  خلاصه رمان :         داستان درباره مردیه که به سبب حادثه ای عشقی که در ۲۵ سالگی براش رخ داده، تصمیم گرفته هرگز ازدواج نکنه… ولی بعد از ده سال که می خواد مشرف به حج عمره بشه مجبور میشه علی رغم میلش زنی رو… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ضماد

    خلاصه رمان:         نبات ملک زاده،دختر ۲۰ساله مهربونی که در روستایی قدیمی بزرگ شده و جز معدود آدم های روستاهست که برای ادامه تحصیل به شهر رفته است. خاقان ،فرزند ارشد مرحوم جهانگیر ایزدی. مردی بسیار جذاب و مغرور و تلخ! خاقان بعد از مرگ برادر و همسربرادرش، مجرم را به زندان انداخته و فرزند

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان خشت و آیینه pdf از بهاره حسنی

    خلاصه رمان :   پسری که از خارج میاد تا یه دختر شیطون و غیر قابل کنترل رو تربیت کنه… این کار واقعا متفاوت خواهد بود. شخصیتها و نوع داستان متفاوت خواهند بود. در این کار شخصیت اولی خواهیم داشت که پر از اشتباه است. پر از ندانم کاری. پر از خامی و بی تجربگی.می خواهیم که با

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان افسون سردار pdf از مهری هاشمی

خلاصه رمان :     خلاصه :افسون دختر تنها و خود ساخته ایِ که به خاطر کمک به دوستش سر قراری می‌ره که ربطی به اون نداره و با یه سوءتفاهم پاش به عمارت مردی به نام سردار حاتم که یه خلافکار بی رحم باز می‌شه و زندگیش به کل تغییر می‌کنه. مدام آزار و اذیت می‌شه و مجبوره به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کابوک

    خلاصه رمان :     کابوک داستان پر فراز و نشیبی از افرا یزدانی است که توی مترو کار می‌کنه و تنها دغدغه‌ش بدست آوردن عشق همسر سابقشه… ولی در اوج زرنگی، بازی می‌خوره، عکس‌هایی که اونو رسوا میکنه و خانواده ای که از او می‌گذرن ولی از آبروشون نه …! به این رمان امتیاز بدهید روی یک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آغوش آتش جلد اول

    خلاصه رمان :     یه پسر مرموزه، کُرده و غیرتی در عین حال شَرو شیطون، آهنگره یه شغل قدیمی و خاص، معلوم نیست چی میخواد، قصدش چیه و میخواد چی کار کنه اما ادعای عاشقی داره، چی تو سرشه؟! یه دختر خبرنگار فضول اومده تا دستشو واسه یه محله رو کنه، اما مدام به بنبست میخوره، چون

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

8 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
♡ روا ♡
♡ روا ♡
25 روز قبل

حرفی ندارم نویسنده مخش تاب داره

چه خبره؟
چه خبره؟
26 روز قبل

چرا یجوری رفتار میکنن و حرف میزنن انگار که یه قهر و نازکشی ساده است.؟؟!! جناب نویسنده قباد خیانت کرده حورا فرار کرده قید اونو زده و دنبال طلاقشه….یکی ندونه فکر می‌کنه چون به حورا کمتر ته‌دیگ سیب‌زمینی رسیده قهر کرده رفته روستا قبادم اومده برا آشتی..به همین راحتی😐

...
...
پاسخ به  چه خبره؟
26 روز قبل

تورو قرآن احساساتی حرف نزنین، جای یه بچه طلاق نیستین که نظر میدین. حورا بعد تولد بچه تا ابد که نمیتونه اونجا بمونه، باید بگرده خونه پیدا کنه بعدش باز بگرده کار با حقوق خوب پیدا کنه که اجاره خونه دربیاد، ولی هیچ مهارتی نداره، چون تازه دانشگارو میخواد شروع کنه، از اونور یه بچه‌ی نوزاد داره که ۲۴ ساعته به مادرش نیاز داره ولی کسی نیست بچه رو پیشش بزاره، نه مادری نه پدری نه شوهری، از اونورم باید کلاسای دانشگاهشو بره…بعضی از شما دوتا کلیپ انگیزشی میبینین، یه پرنسس سوار بنز میشه ذوق زده میشین همه زنای دنیارو با اون کاراکتر مقایسه میکنین ولی من میگم به مادراتون نگاه کنین، آیا ازخودگذشتگی نداشته تا حالا؟ یا پدرامون، کامل و بی نقصن؟ نه فقط پدر، اصلا همه زنایی که مادرن، بی عیبه رفتارشون؟ نه ولی باهم کنار اومدن تا مثل ماهایی روانمون آروم باشه…عشق متقابل که باشه همه چی با صبر و برنامه ریزی حل میشه، اعتیاد، شکاکی، بددهنی، دست بزن یا هرچی. حورا فقط صبرشو داشت، صبر بی تلاشم که چیزی رو تغییر نمیده، تنها آدمو خسته میکنه. با مشاوره افرادی مث شماس که از هر ۱۰ زوج ۶تاشون به طلاق ختم میشه، وقتی دو طرفم دارن مسئله رو بین خودشون حل میکنن، درو همسایه و اقوام میشن کاسه داغ تر از آش. کاش میفهمیدن چقدر حجمِ گناههِ این نوع دخالت بزرگه

آخرین ویرایش 26 روز قبل توسط ...
چه خبره؟
چه خبره؟
پاسخ به  ...
25 روز قبل

فکر کنم اشتباه متوجه شدید
اولا این یه رمانه که جز تخیلات و ذهنیات یک آدم بیش نیست. و افراد حاضر در اون رمان حضور واقعی ندارن که من با نظر دادن بهش،حجم بزرگی از گناه رو بکنم…
دوماً هیچ جای این نظر من احساسی نبود.واقعیت محض بود و غیر عادیه که همسری مثل قباد باشه و زنی مثل حورا به عشق متقابل اعتقاد داشته باشه…این دو نفر اگه به عشق متقابل اعتقاد داشتن زندگیشون اینجوری نمیشد..
سوما حورا الان دنبال کار نیست چون کارش جور شده و بعد به دنیا اومدن بچه اش می‌تونه به عنوان تورلیدر مشغول بشه…وقتی هم طلاقشو گرفت اگر مهریه داشته باشه یا حتی با حقوقش هم می‌تونه زندگیشو تامین کنه…
بعدشم معلوم نیست شما کجای داستانید..؟!
طرف حورا هستین که میگین باید با شوهرش بسازه چون بعداً نمیتونه زندگی کنه و خرج بده؟
طرف قباد هستید؟
یا طرف بچه ای که هنوز بدنیا نیومده و گناه داره که بچه ی طلاق بشه…
بنظرم آدم باید منطقی فکر کنه و بجای اینکه بگه چون بچه های طلاق گناه دارن و زندگیشون خراب میشه پس منم طلاق نگیرم ، بره طلاقشو بگیره و زندگی راحت تری داشته باشه…

یکی که میگه این رمان خیلی کمه
یکی که میگه این رمان خیلی کمه
پاسخ به  چه خبره؟
26 روز قبل

ایول قشنگ گفتی

Baran
Baran
پاسخ به  چه خبره؟
26 روز قبل

براوو . هشتگ حرف. حق

ستاره
ستاره
پاسخ به  چه خبره؟
24 روز قبل

میشه بگید قباد کجا خیانت کرده؟سه سال تموم جلوی تمام خانوادش ایستاده و طرفداری حورا رو کرده اوایل رمان هم حورا به این معترفه که قباد همیشه بهش محبت کرده و پشتش بوده

اونی که خریت کرده و زندگیش و نابود کرده حورا بوده نه قباد

حورا بوده با وجود اینکه میدونست اطرافش پر دشمنه به راحتی حرفشون و قبول کرد و همسرش و قضاوت کرد حورا بوده که پاشد با پای خودش رفت خواستگاری قباد چقدر تا آخرین لحظه داد و بیداد کرد؟حتی یه کلمه بهش نگفت علت کارش و

حورا عین بچه ها رفتار کرد جلوی خانواده قباد گفت قباد نازاست چیزی که باید تو خلوت به همسرش میگفت نه تو جمع غرورش و بشکنه اگه تو جمع نمیگفت قباد باهاش همکاری میکرد و میرفت دنبال درمان ولی حورا بود که قباد و رو دنده لج انداخت الانم اشتباه کرد که فرار کرد هر مردی جای قباد بود اینجوری نمیومد پیشش به قول شما انگار قهر سادست صد در صد با پلیس برمی‌گشت و حورا محکوم میشد چون زن شوهر دار و تو خونه یه آدم غریبه کنار یه مرد پیدا کرده اگه شکایت کنه قباد حتی محمد هم محکومه حتی خواهر و شوهر خواهر قباد هم محکومن

-_-
-_-
پاسخ به  ستاره
22 روز قبل

+++

دسته‌ها
8
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x