هنوز هم محل نمیدادم، محمد هم از من یاد گرفته و نادیده اش می‌گرفت، همین بدتر عصبی‌اش میکرد:

 

_ حورا داداشمم اونجاس؟

 

در جواب کیمیا فقط عادی گفتم:

 

_ اهوم، هر روز، مثل کنه، کاملا مزاحم!

 

_ حورا!

 

محمد دهان گشود اینبار تشر بزند که جیغ کیمیا بلند شد:

 

_ اومد اومد!

 

هیجان زده گوش سپردم، قباد سر جلو کشید و کنجکاوتر از من سرش را کنارم قرار داد، همینکه عطر تنش به مشامم خورد لحظه‌ای دلم لرزید، زیادی دلتنگ این آغوش و عطر بودم.

 

_ حورا!

 

طرز صدا زدن کیمیا طوری بود که بغض یکباره به گلویم هجوم اورد، قلبم تند تند میزد، حتی قباد فهمید و نگران دستم را گرفت:

 

_ چی…چی کیمیا؟

 

_ کیمیا زر بزن دیگه سکته کرد!

 

نفس‌هایم تند شده بود و کیمیا با لحن غمگینی گفت:

 

_ رتبه‌ت شده هشتصد!

 

طول کشید تا تحلیلش کنم و همان طول کشیدن، وقتی فهمیدم که کیمیا قصد اذیتم را داشته تمام انرژی‌ام تحلیل رفت و چشمانم بسته شد، از حال رفتم و تنم مثل پر قو در آغوش قباد رها شد.

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۴.۳ / ۵. شمارش آرا ۱۸۱

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان نجوای نمناک علفها به صورت pdf کامل از شکوفه شهبال

      خلاصه رمان:   صدای خواننده در فضای اتومبیل پیچیده بود: ((شهزاده ی آسمونی/گفتی که پیشم می مونی.. برایاین دل پر غم/ آواز شادی می خوانی عشق تو آتیش به پا کرد/ با من تو روآشنا کرد.. بی اونکه حرفی بگویم/راز منو بر ملا کرد.. یه لحظه بی تونبودم/ یه لحظه بی تو نزیستم.. یه روز سراغمو می

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تو فقط بمان جلد اول pdf از پریا

  خلاصه رمان :     داستان در مورد شاهین و نفس هستش که دختر عمو و پسر عمو اند. شاهین توی ساواک کار می کنه و دیوانه وار عاشق نفسه ولی نفس دوسش نداره و دلش گیر کس دیگست.. داستان روایت عاشقی کردن و پس زدن نفسه.. و طبق معمول شاهینی که کوتاه نمیاد.     به این رمان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زمان صفر
دانلود رمان زمان صفر به صورت pdf کامل از مدیا خجسته

      خلاصه رمان زمان صفر :   داستان دختری به نام گلبهاره که به دلیل شرایط خانوادگی و تصمیمات شخصیش برای تحصیل و مستقل شدن، به تهران میاد‌‌ و در خونه ای اقامت میکنه که قسمتی از اون ، از سمت مادر بزرگش بهش به ارث رسیده و از قضا ارن ، پسر دایی و همبازی بچگی شیطون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هایکا به صورت pdf کامل از الناز بوذرجمهری

  خلاصه رمان:   -گفته بودم بهت حاجی! گفته بودم پسرت بیماری لاعلاج داره نکن دختررو عقدش نکن.. خوب شد؟ پسرت رفت سینه قبرستون و دختر مردم شد بیوه! حاجی که تا آن لحظه سکوت کرده با حرف سبحان از جایش بلند شد و رو به روی پسرکش ایستاد.. -خودم کم درد دارم که با این حرفات مرهم میزاری روش؟

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نقطه کور

    خلاصه رمان :         زلال داستان ما بعد ده سال با آتیش کینه برگشته که انتقام بگیره… زلالی که دیگه فقط کدره و انتقامی که باعث شده اون با اختلال روانی سر پا بمونه. هامون… پویان… مهتا… آتیش این کینه با خنکای عشقی غیر منتظره خاموش میشه؟ به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی

      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم برای همه مون این اتفاق افتاده! گلشنِ قصه ی ما

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

10 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Aramesh
Aramesh
16 روز قبل

تنم مثل پر قو در اغوش قباد رها شود😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣خدایاااا جرررر نویسنده خیلی باحاله😂🤣

بانو
بانو
16 روز قبل

وای خدا رتبه ۸۰۰🤣🤣
نویسنده یه کاری کرد الان همه کنکوری ها میریزن شاکی میشن ….اگه هم پدر مادر بشنوه این پارت به بچه میگه از حورا یاد بگیر کلاس نرفته حامله بود با شوهرش دعوا کرده رتبه هم ۸۰۰اورده🤣🤣🤣🤣
کلا این پارت طنز بود

یکی که میگه این رمان خیلی کمه
یکی که میگه این رمان خیلی کمه
پاسخ به  بانو
15 روز قبل

تازه تو روستا و بدون اینترنتم بود😂

هانی
هانی
16 روز قبل

بهم برخورد 😑یعنی چی که هشتصد ؟؟؟؟؟؟!!!خدایاااا منو گاو کن
ما مثل خر می‌خونیم از ۱۰۰۰۰پایین نمیاییم
وادفاک

یکی که میگه این رمان خیلی کمه
یکی که میگه این رمان خیلی کمه
پاسخ به  هانی
15 روز قبل

سهمیه حاملگی داره عشقم😂🤡

...
...
17 روز قبل

مسئله ای نیست، یه ذره شلیل و هندونه و گردو نشونش بدین دوباره مث پر قو بلند میشه

فاطمه‌ی گل، پارت دیگه ای هم اگه داری شادمون کن، بزار این آخرا یه ذره لذت ببریم از این رمان

رها
رها
17 روز قبل

این حورا که همش خواب بود یا داشت میخورد یا از دست قباد حرص میخورد مگه چقدر درس خونده تازه آزمون آزمایشی هم که شرکت نکرده حالا شده ۸۰۰ !؟

لی لی
لی لی
پاسخ به  رها
16 روز قبل

واح واح خواهر!!مگه ندیدی نویسنده جان فرمودن حورا خانم از بس تو درس غرق میشدن که یهو میدیدن ساعت ۵ صبحه؟؟؟

Mamanarya
Mamanarya
17 روز قبل

احتمالا امتیاز خانواده شهید و ایثارگران داشته 😂😂😂😂

دسته‌ها
10
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x