رمان حورا پارت 325 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

اخم کردم، الحق مرد‌ها حافظه‌ی داغانی داشتند، چون نام دکتر به آن دکتر شبیه بود فکر میکرد همان است، اما من که نمیگفتم، همان بهتر که عذاب بکشد با خودش!

 

در مطب دکتر نشسته بودیم و منتظر رسیدن نوبت، داشت اینگونه زمزمه‌وار با من بحث میکرد، از خودش عصبی بود که چرا زودتر من را نیافته!

 

_ بشین انقد رو مخ نرو…مردم رو هم کلافه کردی، شلوغه اینجا!

 

دهان گشود چیزی بگوید که منشی نامم را صدا زد. از جا برخاستم و به کمک خودش وارد اتاق دکتر شدیم.

دکتر با دیدنم لبخند زد و از جا برخاست:

 

_ به به حورا جان…میبینم اینبار آقای پدر هم اومدن!

 

لبخند زدم:

 

_ بله به زور!

 

خندید، قباد خودش را معرفی کرد، روی تخت دراز کشیدم و دکتر مشغول کارش شد:

 

_ بنظر وضعیت بچه خوبه…اما ازونجایی که دهانه رحمت مشکل داره و قبلا جراحی شدی، بهتره که طبیعی عمل نکنی…سزارین بهتره، برات نوبت هم میذارم و دقیقا یه روز قبل روز زایمان بهتره بستری بشی…تقریبا میشه پنج هفته‌ی دیگه!

 

_ دکتر…ببخشید، زایمانش پر خطره؟

 

قباد این را پرسید، دکتر لبخند زد:

 

_ نمیشه گفت نیست…اما همه چی تا اینجا خیلی خوب پیش رفته، قطعا زایمان هم موفقیت آمیز خواهد بود، جای نگرانی نیست!

 

نفس راحتی کشید:

 

_ پس بچه مشکلی نداره!

 

باید دلخور میشدم؟ اینکه به جای اهمیت به من، حال بچه را پرسید؟

بغض به گلویم چنگ زد اما کنترلش کردم، فکر میکردم دلیل ماندنش و رفتارهای خوبش من باشم…

اما انگار فقط فرزندش را میخواست، اگر او را از من میگرفت چه؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.1 / 5. شمارش آرا 182

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان تو را با گریه بخشیدم به صورت pdf کامل از سید بهشاد زهرایی

        خلاصه رمان:   داستان دختری به نام نیوشا ک عاشق پدرش است اما یکباره متوجه میشود اسمش از معشوقه قبلی پدرش گرفته شده ، پدری ک هیچوقت نتوانست عشقش را فراموش کند و نیوشا وقتی درک میکند ک خودش دچار عشق ممنوعه‌ای میشود ….     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان خواب ختن به صورت pdf کامل از منیر کاظمی

  خلاصه رمان:   می‌خواستم قبل‌تر از اینها بگویم. خیلی قبل‌تر اما… همیشه زمان زودتر از من می‌رسید. و من؟ کهنه سواری که به غبار جاده پس از کوچ می‌رسیدم. قبلیه‌ام رفته و خاک هجرت در  چشمانم خانه کرده…   خوابِ خُتَن   این داستان، قصه ای به سبک کتاب «از قبیله‌ی مجنون» من هست. کسانی که اون داستان رو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سس خردل به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد

  خلاصه رمان:     ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار میکنه . روزی از روزا ، این‌ دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف ، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره ، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه و غافل از اینکه امیرحافظ به سس خردل حساسیت داره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هیچ ( جلد اول ) به صورت pdf کامل از مستانه بانو

        خلاصه رمان :   رفتن مرصاد همان و شکستن باورها و قلب ترمه همان. تار و پودش را از هم گسسته می دید. آوارهای تاریک روی سرش سنگینی می کردند. “هیچ” در دست نداشت. هنوز نه پدرش او را بخشیده و نه درسش تمام شده که مستقل شود. نازخاتون چشم از رفتن پسرش گرفت و به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شکارچیان مخفی جلد اول

    خلاصه رمان :       متفاوت بودن سخته. این که متفاوت باشی و مجبور شی خودتو همرنگ جماعت نشون بدی سخت تره. مایک پسریه که با همه اطرافیانش فرق داره…انسان نیست….بلکه گرگینه اس. همین موضوع باعث میشه تنها تر از سایر انسان ها باشه ولی یه مشکل دیگه هم وجود داره…مایک حتی با هم نوعان خودش هم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوهر هیولا جلد دوم به صورت pdf کامل از کیانا بهمن زاد

    #گناهکاران_ابدی ( #جلداول) #شوهر_هیولا ( #جلددوم )       خلاصه  رمان:   من گناهکارم، تو گناهکاری، همه ما به نوبه خود در این گناه، گناهکاریم من بدم، تو بدی، همه ما بد بودیم تا گناهکار باشیم، تا گناهکار بمانیم، تا ابد ‌و کلمات ناقص میمانند چون من جفا دیدم تو کینه به دل گرفتی و او انتقام

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Mamanarya
Mamanarya
2 ماه قبل

چقد اسکله این حورا😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐

me/
me/
2 ماه قبل

بچه اتو بگیره یادمیگیری با هر کسی زود صمیمی نشی

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x