رمان حورا پارت 333 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

پیراهن را که کامل پایین نداد مشکوک نگاهش کردم. پایین تخت نشست و به شکمم خیره شد، با لبخند دستش روی ترک‌هایش حرکت کرد، رگ‌های مشخص و سرخ که نشان از نازک شدن پوست شکمم بود.

 

نوازشش آنقدر حس خوب داد که دخترکم لگد زد. از دردش ناله‌ای کردم و آن قسمت را گرفتم:

 

_ آخ…لگد زد!

 

با ذوق خندید و دستم را کنار زد و همانجا گذاشت، حتی گوش به شکمم چسباند و انگار حرکاتش غیر ارادی بود!

 

_ الهی قربونتون برم…لگد نزن به مامان دخترم…لگد نزن دردش میاد، من اینجام!

 

زمزمه‌هایش بغض به گلویم چسباند. چرا زودتر نیامد؟ چرا بیشتر مراقبم نبود؟ چرا باید راه زندگیمان اینگونه کج میشد؟

که حالا بخواهم روی احساساتم سرکوب بگذارم و اویی که انگار تمام تلاشش را میکند تا آدم شود را دور میکنم؟

 

_ مامان حورا برات اسم انتخاب کرده؟ چی صدات بزنم من آخه…گلبرگ بابا!

 

_ خوبه میبینم باور کردی بچه خودته!

 

سر از شکمم فاصله داد و به چشمانم نگاه کرد:

 

_ خودت میدونی چرا شک کردم حورا…حق داشتم تو این مورد!

 

پوزخند کنج لبم نشست:

 

_ متاسفانه خیلی وقته که حق چیزیو نداری…برو کنار!

 

بی توجه به حرفم لبخند زد و دستانم را گرفت:

 

_ پاشو شلوارتو دربیارم…

 

پیراهنم بلند بود، مخصوص خواب، تا زانو می‌آمد و دیگر در خانه شلوار نمی‌پوشیدم که اذیت نشوم، فقط گاهی زیر شکمم شال میبستم تا گرم بماند، به قول مهدیه خانم طبع دخترها سرد است، باید گرم نگهشان داریم، خصوصا که گاهی دست و پایم هم سرد میشد!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 200

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان درجه دو

    خلاصه رمان :       سیما جوان، بازیگر سینما که علی رغم تلاش‌های زیادش برای پیشرفت همچنان یه بازیگر درجه ۲ باقی مونده. ولی ناامید نمی‌شه و به تلاشش ادامه می‌ده تا وقتی که با پیشنهاد عجیب غریبی مواجه می‌شه که می‌تونه آینده‌اش و تغییر بده. در مقابل پسرداییش فرحان، که تو حرفه خودش موفقه و نور

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قاب سوخته به صورت pdf کامل از پروانه قدیمی

    خلاصه رمان:   نگاه پر از نگرانیم را به صورت افرا دوختم. بدون توجه به استرس من به خیارش گاز می زد. چشمان سیاهش با آن برق پر شیطنتش دلم را به آشوب کشید. چرا حرفی نمی زد تا آرام شوم؟ خدایا چرا این دختر امروز دردِ مردم آزاری گریبانش را گرفته بود؟ با حرص به صورت بیخیال

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نقطه کور

    خلاصه رمان :         زلال داستان ما بعد ده سال با آتیش کینه برگشته که انتقام بگیره… زلالی که دیگه فقط کدره و انتقامی که باعث شده اون با اختلال روانی سر پا بمونه. هامون… پویان… مهتا… آتیش این کینه با خنکای عشقی غیر منتظره خاموش میشه؟ به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قتل کیارش pdf از مژگان زارع

  خلاصه رمان :       در یک میهمانی خانوادگی کیارش دولتشاه به قتل می رسد. تمام مدارک نشان می دهند قاتل، دختر نگهبان خانه است اما واقعیت چیز دیگریست… پایان خوش به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0 تا الان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دژ آشوب pdf از مریم ایلخانی

  خلاصه رمان:     داستان خاندانی معتبر در یک عمارت در محله دزاشیب عمارتی به نام دژآشوب که ابستن یک دنیا ماجراست… ماجرای یک قتل مادری جوانمرگ پدری گمشده   دختری تنها، گندم دختری مهربان و سرشار از محبت و عشقی وافر به جهاندار خان معین شهسواری پیرمردی چشم به راه فرزند سفر کرده… کامرانی که به جرم قتل

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تردستی pdf از الناز محمدی

  خلاصه رمان :   داستان راجع به دختری به نام مریم که به دنبال پس گرفتن آبروی از دست رفته ی پدرش اشتباهی قدم به زندگی محمد میذاره و دقیقا جایی که آرامش به زندگی مریم برمیگرده چیزایی رو میشه که طوفانش گرد و خاک بزرگتری توی زندگی محمد و مریم به راه میندازه… به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نازی برزگر
نازی برزگر
29 روز قبل

نمیدونم چرا سایت 4روز در هفته افتابه لازم میشه

Mamanarya
Mamanarya
30 روز قبل

آخی🥹

دسته‌ها
2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x