رمان حورا پارت 374 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

کاملا جدی بود! نیاز که نق نق میکرد را در چرخش گذاشتم، داشت پا میگرفت دخترکم، با آن چرخ کوچکی که وسطش مینشست و با پاهایش هدایتش میکرد زیادی شیرین میشد، همین هم ارامش کرد و شروع کرد به دور خانه چرخیدن:

 

_ حورا با تو‌ام!

 

_ چیزی نیست قباد…خودم حلش میکنم!

 

_ حلش میکردی اینجوری صدات از گریه نمیگرفت که بخوای به من دروغ بگی، یا میگی کیه و چیشده یا الان میام اونجا!

 

دستی به پیشانی‌ام کشیدم:

 

_ گفتم چیزی نیست…

 

_ خوبه پس میام اونجا!

 

_ نه نه…نیا، بت میگم!

 

داشت اذیتم میکرد، کار بدی نبود، اشتباه هم نبود، کاملا به جا و درست رفتار میکرد اما، من نمیخواستم…

دلم نمیخواست ذره‌ای به اطرافیان درز پیدا کند که خانواده دارم و حالا دنبالم میگردند تا میانه‌ام با آنها درست شود!

 

_ یکی هست…ادعا میکنه منو می‌شناسه و از خونواده‌مه…که ولم کردن تو پرورشگاه، اما من نمیخوامشون…ولی خیلی اصرار دارن و…

 

_ تو راهم حورا، دارم میام، اروم باش، حرف میزنیم!

 

صدایش ملایم بود، حالا بیشتر نشان میداد که میخواهد حمایتم کند. دیگر قصد بازجویی نداشت.

 

_ باشه…

 

تماس را قطع کردم و با چند نفس عمیق سعی کردم خودم را ارام کنم.

در این چند روز کارم گریه و استرس بود، فکر اینکه از کجا شماره‌ی خانه را یافته‌اند اما ادرس را نه، عصبی‌ام میکرد.

 

با این حجم از تماس گرفتن‌ها، اینکه دم خانه نیامده بودند یا دیگر از ان روز دم دانشگاه ندیدمشان جای تعجب داشت.

اما تماس‌هایشان، امان از تماس‌ها…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 115

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان طلوع نزدیک است pdf از دل آرا دشت بهشت

  خلاصه رمان:         طلوع تازه داره تو زندگیش جوونی کردنو تجربه می‌کنه که خدا سخت‌ترین امتحانشو براش در نظر می‌گیره. مرگ پدرش سرآغاز ماجراهای عجیبیه که از دست سرنوشت براش می‌باره و در عجیب‌ترین زمان و مکان زندگیش گره می‌خوره به رادمهر محبی، عضو محبوب شورای شهر و حالا طلوع مونده و راهی که سراشیبیش تنده.

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی قرارم کن

    خلاصه رمان:       #شایان یه وکیل و استاد دانشگاهه و خیلی #جدی و #سختگیر #نبات یه دختر زبل و جسور که #حریف شایان خان برشی از متن: تمام وجودش چشم شد و خیابان شلوغ را از نظر گذراند … چطور می توانست یک جای پارک خالی پیدا کند … خیابان زیادی شلوغ بود . نگاهش روی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بغض ترانه ام مشو pdf از هانیه وطن خواه

  خلاصه رمان:       ترانه دختری از خانواده ای اصیل و پولدار که از بچگی نامزد پسرعمویش، حسام است. بعد از مرگ پدر و مادر ترانه، پدربزرگش سرپرستیش را بر عهده دارد. ترانه علاقه ای به حسام ندارد و در یک مهمانی با سامیار آشنا میشود. سامیاری که درگیر اثبات کردن خودش به خانوادش است.‌‌ ترانه برای سامیار

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان فال نیک به صورت pdf کامل از بیتا فرخی

  خلاصه رمان:       همان‌طور که کوله‌‌ی سبک جینش را روی دوش جابه‌جا می‌کرد، با قدم‌های بلند از ایستگاه مترو بیرون آمد و کنار خیابان این‌ پا و آن پا شد. نگاه جستجوگرش به دنبال ماشین کرایه‌ای خالی می‌چرخید و دلش از هیجانِ نزدیکی به مقصد در تلاطم بود! از صبح انگار همه چیز داشت روی دور تند

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی

          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع که فهمیدم این پسر با کسی رابطه داشته که…! باورش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تردستی pdf از الناز محمدی

  خلاصه رمان :   داستان راجع به دختری به نام مریم که به دنبال پس گرفتن آبروی از دست رفته ی پدرش اشتباهی قدم به زندگی محمد میذاره و دقیقا جایی که آرامش به زندگی مریم برمیگرده چیزایی رو میشه که طوفانش گرد و خاک بزرگتری توی زندگی محمد و مریم به راه میندازه… به این رمان امتیاز بدهید

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نجما
نجما
5 ساعت قبل

بهترینه

دسته‌ها
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x