رمان دل زده پارت 22 - رمان دونی

رمان دل زده پارت 22

از دستشویی بیرون آمده دوباره کنار سودابه نشست
حالش و البته روحش جلا یافته بود ، خوب که نه اما بهتر شده بود
هر چند صورت رنگ پریده‌ اش توجه زن عمو و هانا را به خود جلب کرد ، معذب سر به زیر انداخته به گفتگوی آنها گوش سپرد ، کلماتی که ادا می کردند همه در گرد حاشیه بودند و مبحث جالبی نبود که او را بر انگیزد اما به یکباره مادرش چیزی گفت که احساس عشق و حسرت تا اعماق وجودش ریشه دواند
وقتی مادرش خطاب به زنعمویش گفت : راست ی آرمین جان کجاست ؟
با نام آرمین قبلش دردمند شد
اما وقتی که زن عمویش لب گشود و گفت : وای یادم رفتا ، آرمین رفته نوشابه و میوه بخره ، هانا مامان پاشو به داداشت ی زنگ بزن
به یکباره خجالت و شرم وجودش را لبریز کرد ! سمیه چه خیالات نکرده بود به گمان خود که آرمین طبع داغ این عشق را به فراموشی سپرده در صورتی که اوی بیچاره تنها به خرید رفته است ، چه زود قضاوت کرده بود و وای بر او که به عشق خود اعتماد نداشت
سودابه لبخندی زده گفت : دستش درد نکنه نیاز نبود این کارا چیه خجالت میدی ، فردا شام هم دعوت من
ای وای از دست این فردین بازی های مادرش !
چرا دست از سر این دختر بر نمی داشت ، یکی نبود بگوید جان هر کس دوست می داری نکن !
سمیه از همین یک دیدار با آرمین لرزه به تنش افتاده چه برسد دوباره او را ببیند و مجددا مرخصی بگیرد !
لعنت به او که در دام این روزگار شوم و سیه چهره افتاد …
عصبی نگاهی غضب آلود گذرایی به مادرش انداخت
سودابه فارغ از هر چیز پیشنهاد صمیمانه اش را به زن عمویش داده افزود : نه نیارین که ناراحت میشم !
نگاه ملتمس سمیه روی زنعمویش افتاد ، در دل نجوا می کرد ای کاش پاسخ منفی دهند یا نه بیاورند اما با جمله ای که از دهان زنعمویش خارج شد ، امیدش ناامید شد
_ باشه چشم
باشه چشم ؟ کاش میشد بگوید زن عمو جان همان آرمین و همین هانایت نکن اینگونه
با من این کارا را نکن و نکنید ! کاش میشد فریاد بزند و حیف که نمیشد

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 1 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
رمان ازدواج با مرد مغرور

  دانلود رمان ازدواج با مرد مغرور خلاصه: دختر قصه ی ما که از کودکی والدینش را از دست داده به الجبار با مردی مغرور، ترشو و بد اخلاق در سن کم ازدواج می کند و مجبور به تحمل سختی های زیاد می شود. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان خواب ختن به صورت pdf کامل از منیر کاظمی

  خلاصه رمان:   می‌خواستم قبل‌تر از اینها بگویم. خیلی قبل‌تر اما… همیشه زمان زودتر از من می‌رسید. و من؟ کهنه سواری که به غبار جاده پس از کوچ می‌رسیدم. قبلیه‌ام رفته و خاک هجرت در  چشمانم خانه کرده…   خوابِ خُتَن   این داستان، قصه ای به سبک کتاب «از قبیله‌ی مجنون» من هست. کسانی که اون داستان رو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان گیسو از زهرا سادات رضوی

    خلاصه رمان :   آریا رستگار استاد دانشگاه جدی و مغروری که بعد از سالها از آلمان به ایران اومده و در دانشگاه مشغول به تدریس میشه، با خودش عهد بسته با توجه به تجربه تلخ گذشتش دل به هیچ کس نبنده، اما همه چیز طبق نظرش پیش نمیره که یه روز به خودش میاد و میبینه گرفتار

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ساقی شب به صورت pdf کامل از نیلا محمدی

      خلاصه رمان :   الارا دختر تنها و بی کسی که توی چهار راه گل میفروشه زنی اون رو می بینه و سوار ماشیتش میکنه ازش میخواد بیاد عمارتش چون برای بازگشت پسرش از آمریکا جشنی گرفته الارا رو برای کمک به خدمتکار هاش می بره بجای کمک به خدمتکارهاش میشه دستیار شخصی پسرش در اون مهمونی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سس خردل به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد

  خلاصه رمان:     ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار میکنه . روزی از روزا ، این‌ دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف ، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره ، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه و غافل از اینکه امیرحافظ به سس خردل حساسیت داره

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بوی گندم
دانلود رمان بوی گندم جلد دوم pdf از لیلا مرادی

      رمان: بوی گندم جلد دوم   ژانر: عاشقانه_درام   نویسنده: لیلا مرادی   مقدمه حالا چند ماه از اون روزا میگذره، خوشبختی کوچیک گندم با یه اتفاقاتی تا مرز نابودی میره   تو این جلد هدف نویسنده اینه که به خواننده بفهمونه تو پستی بلندی‌های زندگی نباید شونه هم رو خالی کرد و خدای نکرده با رها

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
10 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ساسان جون
ساسان جون
2 سال قبل

این سمیه چه پررو تشریف داره 😂 خیانت کرده بعد میگه چرا نمیاد ببینه منو 😂😂

پناه
پناه
2 سال قبل

افرین بر نویسنده عزیز که چنان خوش ذوق هستند
ومهارتی شگرف در نوشتن وبازی با کلمات دارند
تبریک میکم 🌹

وامیدوارم که موفق باشید 💖

من خودم دستی به قلم دارم 😊🙃
ومتن هایم تعریف از خود نباشد ارزش خواندن دارند 😁😁

پناه
پناه
2 سال قبل
پاسخ به  mahsanori

ممنون از لطف شما

باعث افتخار منه که شما رمانم رو بخونید

بازم ممنون از شما ونظرات گرم زیباتون😍😘✌💘❤💯💕

Nahar
Nahar
2 سال قبل

فکر کنم با ارمین ازدواج کنه و پبام هم با اون اتناس اتوساس کیه؟ ازدواج کنه و اینجوری اصن نمیچسبه بهم😑

سپیده
سپیده
2 سال قبل
پاسخ به  Nahar

آتوسا بود😂😂

tara rahimi
tara rahimi
2 سال قبل

بنظرم آخرش سمیه با پیام ازدواج می کنه به زور
آرمین هم خودکشی می کنه 💔😂

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط tara rahimi
Elina
Elina
2 سال قبل
پاسخ به  tara rahimi

این جزء محدود رماناییه که درباره ی اخرش نظری ندارم

سپیده
سپیده
2 سال قبل
پاسخ به  Elina

ارهه
من همیشه ته همه رمانا رو حدس میزدم و درست هم بودن ولی این یکی رو نمی دونم چی میشه..

ثنا
ثنا
2 سال قبل
پاسخ به  سپیده

همین که این رمان رو جذاب کرده یه فیلم یه رمان ، یه نمایشنامه ، نویسنده کارگردان ، نمایشنامه نویس انقدر باید مهارت داشته باشندتا خواننده ببینده ، و شنونده نتواند حدس بزنه اخر قضیه چی میشه این یعنی خلاقیت …

دسته‌ها
10
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x