رمان سکوت تلخ پارت 34

4.5
(174)

 

 

 

 

تنم یخ میزند …

 

مات سر جا میمانم…

 

مبهوت شده بودم.

 

صدای سارا؟

 

آن هم در این خانه؟

 

توهم زده بودم؟

دیوانه شده بودم؟

 

محال بود

 

قطعا عقلم را از دست داده بودم که خیال میکردم این صدای سارا است

 

او اینجا؟

 

مضحک بود

 

هاکان نرفته بود که حالا سارا بیاید…

 

اشتباه کرده بودم..

 

احتمالا از فکر و خیال عقلم را از دست داده بودم.

 

پلک می بندم نفس عمیقی می کشم و حتی آن صدای باز شدن دری که شنیده بودم را هم پای توهماتم میگذارم

 

عقب گرد میکنم..

 

قدمی برمیدارم سوی تخت روم و اما اینبار صدا واضح تر میشود

 

– اینجارو دوست دارم هاکان ، قشنگه …

 

نفسم بند می آید..

 

قدمی آمده را برمیگردم

 

گوش می چسبانم به در

 

– مانلی کجاست؟

 

سارا میپرسد و هاکان جواب میدهد

 

– خوابه احتمالا ، سر و صدا نکن بیا بریم تو اتاق ..

 

#پارت_صدوهجده

 

قلبم داشت از سینه ام بیرون می آمد

 

باور آن چه می شنیدم غیر ممکن

 

اصلا میشد مگر؟

 

– نوچ نمیام ، میخوای چیکار کنی؟

 

لحن سرشار از شیطنت ساراست …

 

– بریم تو اتاق بهت میگم چیکار میکنم ..

 

دستانم کنار تن از حرص می لرزد

 

چطور میتوانستند انقدر وقیح باشند؟

 

اصلا امکان نداشت

 

من باور نمیکردم…

 

– اینجا نمیشه بهم بگی؟ رو کاناپه مثلا …

 

توان سر پا ایستادن نداشتم

 

زانوهایم ضعف زده بود

 

پای دیوار می نشینم

 

داشت حالم بد میشد..

 

چند ثانیه بیشتر نمیگذرد که صدای سارا رنگ بوی هیجان میگیرد

 

– وای میفتم هاکان ، بذارم زمین ، غلط کردم …خودم میام …

 

کف دستانم را روی صورتم میگذارم و لحظه ای بعد صدای بسته شدن در اتاق را میشنوم

 

#پارت_صدونوزده

 

صداها بلند است

 

آنقدر که بشنوم .

 

دست روی گوش هایم میگذارم

 

فایده ندارد

 

میشنوم

 

خنده های سارا …

جیغ های گاه و بی‌گاهی که از سر هیجان می کشید ..

 

خودم را روی زمین میکشم

 

برمیگردم روی تخت

 

سرم را زیر پتو میبرم

 

قرار نبود اشک بریزم

 

فقط ناراحت بودم

 

از سرنوشتم …

از آنچه تصور میکردم و از آنچه شد ..

 

منصفانه نبود

 

من تاوان چه چیزی را پس میدادم؟

 

پاهایم را در شکم جمع میکنم

 

مچاله میشوم در خود و کاش آن صدای ناله زنانه را نمی شنیدم

 

کاش همین یک شب شنوایی ام را از دست میدادم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا 174

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
photo 2019 01 08 14 22 00

رمان میان عشق و آینه 0 (0)

بدون دیدگاه
  دانلود رمان میان عشق و آینه خلاصه : کامیار پسر خشن که با نقشه دختر عمه اش… برای حفظ آبرو مجبور میشه عقدش کنه… ولی به خاطر این کار ازش متنفر میشه و تصمیم میگیره بعد از ازدواج انقدر اذیت و شکنجه اش کنه تا نیاز مجبور به طلاق…
InShot ۲۰۲۳۰۲۰۸ ۲۲۴۰۴۴۱۴۷

دانلود رمان دنیا دار مکافات pdf از نرگس عبدی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     روایت یه دلدادگی شیرین از نوع دخترعمو و پسرعمو. راهی پر از فراز و نشیب برای وصال دو عاشق. چشمانم دو دو می‌زند.. این همان وفایِ من است که چنبره زده است دور علی‌ِ من؟ وفایی که از او‌ انتظار وفا داشته‌ام، حالا شده…
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۶ ۱۴۵۹۵۰۴۰۴

دانلود رمان میرآباد pdf از نصیبه رمضانی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:     قصه‌ی ما از اونجا شروع می‌شه که یک خبر، یک اتفاق و یک مورد گزارش شده به اداره‌ی پلیس ما رو قراره تا میرآباد ببره… میراباد، قصه‌ی الهه‌ای هست که همیشه ارزوهایش هم مثل خودش ساده هستند.  
nody عکس های شخصیت بهار و کامران در رمان ازدواج اجباری 1626111507

رمان ازدواج اجباری 0 (0)

1 دیدگاه
  دانلود رمان ازدواج اجباری   خلاصه : بهار یه روز که از مدرسه میاد خونه متوجه ماشین ناشناسی میشه که درخونشون پارکه که مسیر زندگیش و تغییر میده… پایان خوش  
55e607e0 508d 11ee b989 cd1c8151a3cd scaled

دانلود رمان سس خردل به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.6 (7)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:     ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار میکنه . روزی از روزا ، این‌ دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف ، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره ، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه…
IMG 20230129 003542 2342

دانلود رمان تبسم تلخ 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       تبسم شش سال بعد از ازدواجش با حسام، متوجه خیانت حسام می شه. همسر جدید حسام بارداره و به زودی حسام قراره پدر بشه، در حالی که پزشکا آب پاکی رو رو دست تبسم ریختن و اون از بچه دار شدن کاملا…
InShot ۲۰۲۳۰۲۰۹ ۱۸۳۶۵۷۴۴۷

دانلود رمان سکوت تلخ pdf از الناز داد خواه 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :         نیکا دختری که تو یه شب سرد پاییزی دم در خونشون با بدترین صحنه عمرش مواجه میشه جسد خونین خواهرش رو مقابل خودش میبینه و زندگیش عوض میشه و تصمیم میگیره انتقام خواهرشو بگیره.این قصه قصه یه دختره دختری که وجودش…
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۲ ۰۰۳۵۱۷۱۸۴

دانلود رمان طرار pdf از فاطمه غفرانی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:         رمان طرار روایت‌گر دختر تخس، حاضر جواب و جیب بریه که رویای بزرگی داره. فریسای داستان ما، به طور اتفاقی با کیاشا آژمان، پسر مغرور و شیطونی که صاحب رستوران‌های زنجیره‌ای آژمان هم هست آشنا میشه و این شروع یک قصه اس…
10043162 4 Copy

دانلود رمان یکاگیر 0 (0)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:         ارمغان، تکنسین اتاق عمل که طی یه اتفاق مرموز از یک دختر خانواده دوست و برونگرا، تبدیل به دختر درونگرا که روابط باز با مردها داره، میشه. این بین بیمار تصادفی توی بیمارستان توجه‌اش رو جلب می‌کنه؛ طوری که وقتی اون‌و چند…
عاشقانه بدون متن 6

دانلود رمان نیکوتین pdf از شقایق لامعی 0 (0)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان :       سَرو، از یک رابطه‌ی عاشقانه و رمانتیک، دست می‌کشه و کمی بعد‌تر، مشخص می‌شه علت این کارش، تمایلاتی بوده که تو این رابطه بهشون جواب داده نمی‌شده و تو همین دوران، با چند نفر از دوستان صمیمیش، به یک سفر چند روزه می‌ره؛…
اشتراک در
اطلاع از
guest

12 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نام نامدار
نام نامدار
1 ماه قبل

مرتیکه ی بیشور حداقل حرمت هم خونه اش رو نگه می‌داشت و دست هرزه ها رو نمی‌گرفت و بیاره خونه
مانلی گیج هم به این میگه باشخصیت و در هر شرایطی به من احترام میزاره آخه این آدمه

آخرین ویرایش 1 ماه قبل توسط نام نامدار
نام نامدار
نام نامدار
1 ماه قبل

امیدوارم که مانلی هیچ وقت عاشق هاکان نشه و این روز ها رو یادش نره و یه مرد خوب و عاشق سر راهش قرار بگیره که لیاقت مانلی رو داشته باشه

فاطمه
فاطمه
1 ماه قبل

لطفا ادامه نده آدم تپش قلب میگیره حالم بد شد

علوی
علوی
1 ماه قبل

هی می‌خوام فحش ندم نمی‌تونم!!
آخه گوساله خال‌خالی!! کل منفعت این ازدواج صوری واسه توی نکبته هاکان خان! مهم نیست اگه شناسنامه توی کثافت 100 بار کثیف بشه، برای بار 101 راحت می‌ری زن می‌گیری. ارث و میراثت قراره بهت برسه. پس نفهم! اصول نکبتی هم‌خونه بودن رو رعایت کن، برای کثافت‌کاری با هرزه‌ای که محرم نشده ولوی رخت‌خوابته، جمع کن برو اون اصطبلی که تا الان توش ولو بودید!
البته که محترمانه‌اش اینه یک امشب سندرم آلت بی‌قرارت رو کنترل کنی و تو اتاق بغل بدون اعمال خاک‌برسری کپه‌ات رو بذاری و بمیری!!
اه!! جای دعای شب قدر دارم فحش می‌دم.

nnnn
nnnn
1 ماه قبل

اینا پارت های قبلی ک پارت گذاری نشد

پارت جدید رو کی میذارین؟؟؟؟؟

فرشته منصوری
فرشته منصوری
پاسخ به  nnnn
1 ماه قبل

پارت بعدی فک کنم میشه همون ک یارو میادتواتاق مانلی و مانلی زیرپتودرحاله گریه و بغض بیشعوررری اوناس

خواننده رمان
خواننده رمان
1 ماه قبل

خیلی پست فطرتن سارا و هاکان 😤

مریم گلی
مریم گلی
1 ماه قبل

ممنون به خاطر پارت جدید

لیلا
لیلا
1 ماه قبل

چرا هرکی به پست مانلی میخوره لاشیه😐😐😂

علوی
علوی
1 ماه قبل

نمی‌دونم اگه بخوایم بر اساس شخصیت‌های این رمان، مجسمه خدای بی‌شعوری و بی‌عاری رو بسازیم دقیقاً باید شبیه هاکان باشه یا کیارش

آخرین ویرایش 1 ماه قبل توسط علوی
مریم
مریم
1 ماه قبل

میشه بیشتر خوشحالمون کنی و یه پارت دیگه هم بزاری

maryam
maryam
1 ماه قبل

حالم از سارا و هاکان به هم میخورههههههه

دسته‌ها

12
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x