رمان سکوت تلخ پارت 46

4.4
(196)

 

 

 

 

با هیجان کنارش می نشیند

 

– چی برام خریدی؟

 

سوفی حین آنکه یکی از پاکت های خریدش را برمیداشت می گوید

 

– نشین باید بری بپوشیش!

دوتا مایو گرفتم مانلی نمیدونی چقدر خوشگلن …

ست گرفتم،

واسه پس فردا که میریم شنا!

فکر کن این تیپی میشد بری لب ساحل چه کشته مرده هایی میدادیم …

 

دوست داشت به سوفی از پریودی که فردا سر و کله اش پیدا میشد بگوید اما ترجیح میداد در این لحظه ذوق او را کور نکند

 

سوفی که آن مایوی دو تیکه فیروزه ای رنگ را نشانش میدهد

 

خود نیز عاشق آن میشود

 

– بیا برو پوشش ببینم

 

– الآن؟

 

اخمهای سوفی درهم می رود

 

– واسه همین اومدم اینجا که بپوشی ببینم …

بدو میخوام ببینم چه شکلی میشی

 

به ناچار رضایت میدهد

 

– خیله خب

 

از جا بلند شد اما کاش پیش از آنکه سمت اتاقش می رفت ، اتاق هاکان را هم چک میکرد!

 

یا حداقل حواسش به آن کفش های مردانه دم در بود …

 

نمیدانست که هاکان نیمه های شب گذشته از سفرش به خانه برگشته بود!

 

#پارت_صدوشصت‌ویک

 

لباس هایش را از تن درمی آورد و حین پوشیدن مایوی سفارشی سوفی است که صدای بلند او را میشنود

 

– ترجیحا اون فرفری هارو هم بریز دورت مانلی!

میخوام حسابی خواهر شوهرتو دیوونه خودت کنی …

 

صدای بلند سوفی در خانه پیچیده بود

 

انقدر که مجال خواب به هاکانی که دم صبح پلک روی هم گذاشته بود نمیداد …

 

کلافه و عصبی چشم باز میکند .

 

از تخت پایین می آید

 

نمی فهمید

 

این وقت روز سوفی اینجا چه میخواست؟

 

اصلا آمده‌ بود این سر و صدایش دیگر چه بود؟

 

مانلی از اتاق بیرون آمده بود …

 

صدای سوت زدن سوفی می آمد

 

– چقدر خوشگلی بیشرف ، دلم رفت برات بخدا…

اصلا منم جای هاکان بده یه فشار بدیم ..!

 

همزمان با این حرف سوفی این هاکان است که در اتاق را باز میکند و با قیافه ای درهم رفته و عصبی بیرون می آید

 

#پارت_صدوشصت‌ودو

 

هنوز دهان برای توبیخ آن دو باز نکرده است که چشمش به مانلی و آن سر و شکلش می افتد .

 

آنچه میدید باور نکردنی بود

 

از دیدن دخترک خوش هیکل روبه رویش ،

 

لال شده بود

 

حیران مانده بود و مردمک های نگاهش روی دخترک و آن نیم وجب پارچه ای که تن و بدن بی نقصش را به رخ می‌کشید خشک شده بود .

 

تا به حال اینگونه ندیده بودش،

 

لباس هایش درخانه نهایتا تاپ و شلواری گشاد بود!

 

حتی لباس عروسش هم پوشیده بود

 

فکر میکرد حتما بدنش عیب یا نقصی دارد که آنقدر در پوشش لباسهایش دقت به خرج میدهد اما حالا …

 

خود شاهد بود که پوست سفیدش حتی یک خال نداشت و برجستگی های تنش زیباتر از آن بود که او بخواهد از شرم زشت بودن تنش را بپوشاند!

 

تکان نمیخورد …

 

در آن لحظه حتی نفس هم نمی‌کشید!

 

اوضاع مانلی از او بدتر بود .

 

به قدری شوکه شده بود که حتی قدرت تکان خوردن نداشت ..

 

این میان اما سوفی بود که با هیجان رو به هاکان میپرسد

 

– اِ داداش تو کی اومدی؟ مگه قرار نبود فردا شب بیای؟

 

هاکان انگار حتی صدای او را نمی شنید

 

منظره پیش رویش ،

 

آن خرمن بلند و مواج سیاه رنگش که تضاد چشم گیری با پوست مهتابی تنش داشت هوش و حواسی برایش نگذاشته بود …

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.4 / 5. شمارش آرا 196

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240508 142226 973 scaled

دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی 3.8 (9)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع…
IMG 20240425 105233 896 scaled

دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.7 (3)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این…
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3.6 (5)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.3 (6)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 4.6 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

16 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ستاره
ستاره
11 روز قبل

حاظرم قسم بخورم سوفی از عمد اینجوری کرده احتمالا میدونه همه چی رو و اینجوری میخواد چشم هاکان و باز کنه و عاشق مانلی بشه

ستاره
ستاره
پاسخ به  ستاره
9 روز قبل

دقیقا حرف دلمو زدی هم اسم خوشکلم .آفرین به سوفی با اون هوش و سیاستش .موافق نیستی 🥺☺️؟

خواهر ارسلان:)
خواهر ارسلان:)
11 روز قبل

اگه عشق با لخت شدن جوانه میزند که همه لخت شویم😐
اگه سارا رو دوست داره چرا قفل شده؟ی هول بدبخت که بجای مغزش از پایین شکمش اطاعت می‌کنه پارتنر اصلی این رمان اگه قراره هاکان باشه من نمیخونمش دیگه
مرتیکه سست عنصر هول همونجا زنگ بزن سارا با دوتاشون تریسام بزن اجیتم بیار فیلم بگیره واسه تنهاییات بیشرف چقدر بده که نویسنده های رمان نود و نه درصد دخترن و شخصیتایی ک می‌سازن و عادی سازی میکنن مردای هوس بازن فقط
به سارای بیچاره حق میدم ک چشمش پیش اینه می‌دونه چقدر سسته عصبی شدم اصن
هیچی با هیچی نمیخونه چرا خواهرش اینجوریه؟اصن چرا تو اتاق عوض نکردن؟

ستاره
ستاره
پاسخ به  خواهر ارسلان:)
9 روز قبل

سوفی از سیاستشه .قضیه سارا رو فهمیده داره از عمد با برادرش اینجوری می‌کنه.هی چی بگم خواهر از دست این هاکان مرتیکه عقلش تو شورتشه هول خان .

خواننده
خواننده
11 روز قبل

میبینم دهنت بازمونده هاکان خان
حقته خو
لیاقتشو نداری

رهگذر
رهگذر
11 روز قبل

پس گفته بود عاشق سارا هست درست یادمه ؟
به نظر میرسه فقط سست عنصر و هول هست

Shiva
Shiva
11 روز قبل

به نظرم میخواد دو تا زن رو با هم داشته باشه به نوعی ترویج چند همسری

‌‌‌‌
‌‌‌‌
12 روز قبل

مرتیکه سست عنصر

سحر
سحر
12 روز قبل

فقط دوس دارم روزی برسه که هاکان بیاد التماس مانلی رو بکنه که فقط نیم نگاهی بهش بندازه وااای یعنی واس اون روز لحظه شماری میکنم

خواننده رمان
خواننده رمان
12 روز قبل

مردک پررو حتما باید لخت میدیدش که عاشقش بشه

نام نامدار
نام نامدار
12 روز قبل

مرتیکه هول تا مانلی رو دید چه زود سارا از یادش رفت که مثلا عاشقشه هه واقعا خیلی عوضیه خوب روتو کن اونور اگه واقعا سارا رو می خوای چرا چهار چشمی خیره شدی بهش هیز بدبخت

آنی
آنی
12 روز قبل

بابا این پسره خیلی حیوونه🤮🤮

آنی
آنی
12 روز قبل

بابا این پسره خیلی حیوونه 🤮🤮

مریم گلی
مریم گلی
12 روز قبل

بیچاره هاکان حقشه زن به این زیبایی داره اما بهش دسترسی نداره😂

ستاره
ستاره
پاسخ به  مریم گلی
11 روز قبل

مگه جلوش و گرفتن؟خودش بی بند و باری رو ترجیح میده

camellia
camellia
12 روز قبل

خبرت تا حالا ندیده بودیش مگه?!😤حتما باید لخت بود?😠گم شو پسره ی هیز😡پسر که چه عرض کنم!ششصد بار با اون دوست دختر عتیقه اش…

آخرین ویرایش 12 روز قبل توسط camellia

دسته‌ها

16
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x