رمان سکوت تلخ پارت 34 - رمان دونی

 

 

 

 

تنم یخ میزند …

 

مات سر جا میمانم…

 

مبهوت شده بودم.

 

صدای سارا؟

 

آن هم در این خانه؟

 

توهم زده بودم؟

دیوانه شده بودم؟

 

محال بود

 

قطعا عقلم را از دست داده بودم که خیال میکردم این صدای سارا است

 

او اینجا؟

 

مضحک بود

 

هاکان نرفته بود که حالا سارا بیاید…

 

اشتباه کرده بودم..

 

احتمالا از فکر و خیال عقلم را از دست داده بودم.

 

پلک می بندم نفس عمیقی می کشم و حتی آن صدای باز شدن دری که شنیده بودم را هم پای توهماتم میگذارم

 

عقب گرد میکنم..

 

قدمی برمیدارم سوی تخت روم و اما اینبار صدا واضح تر میشود

 

– اینجارو دوست دارم هاکان ، قشنگه …

 

نفسم بند می آید..

 

قدمی آمده را برمیگردم

 

گوش می چسبانم به در

 

– مانلی کجاست؟

 

سارا میپرسد و هاکان جواب میدهد

 

– خوابه احتمالا ، سر و صدا نکن بیا بریم تو اتاق ..

 

#پارت_صدوهجده

 

قلبم داشت از سینه ام بیرون می آمد

 

باور آن چه می شنیدم غیر ممکن

 

اصلا میشد مگر؟

 

– نوچ نمیام ، میخوای چیکار کنی؟

 

لحن سرشار از شیطنت ساراست …

 

– بریم تو اتاق بهت میگم چیکار میکنم ..

 

دستانم کنار تن از حرص می لرزد

 

چطور میتوانستند انقدر وقیح باشند؟

 

اصلا امکان نداشت

 

من باور نمیکردم…

 

– اینجا نمیشه بهم بگی؟ رو کاناپه مثلا …

 

توان سر پا ایستادن نداشتم

 

زانوهایم ضعف زده بود

 

پای دیوار می نشینم

 

داشت حالم بد میشد..

 

چند ثانیه بیشتر نمیگذرد که صدای سارا رنگ بوی هیجان میگیرد

 

– وای میفتم هاکان ، بذارم زمین ، غلط کردم …خودم میام …

 

کف دستانم را روی صورتم میگذارم و لحظه ای بعد صدای بسته شدن در اتاق را میشنوم

 

#پارت_صدونوزده

 

صداها بلند است

 

آنقدر که بشنوم .

 

دست روی گوش هایم میگذارم

 

فایده ندارد

 

میشنوم

 

خنده های سارا …

جیغ های گاه و بی‌گاهی که از سر هیجان می کشید ..

 

خودم را روی زمین میکشم

 

برمیگردم روی تخت

 

سرم را زیر پتو میبرم

 

قرار نبود اشک بریزم

 

فقط ناراحت بودم

 

از سرنوشتم …

از آنچه تصور میکردم و از آنچه شد ..

 

منصفانه نبود

 

من تاوان چه چیزی را پس میدادم؟

 

پاهایم را در شکم جمع میکنم

 

مچاله میشوم در خود و کاش آن صدای ناله زنانه را نمی شنیدم

 

کاش همین یک شب شنوایی ام را از دست میدادم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا 181

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان قتل کیارش pdf از مژگان زارع

  خلاصه رمان :       در یک میهمانی خانوادگی کیارش دولتشاه به قتل می رسد. تمام مدارک نشان می دهند قاتل، دختر نگهبان خانه است اما واقعیت چیز دیگریست… پایان خوش به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0 تا الان

جهت دانلود کلیک کنید
رمان عصیانگر

  دانلود رمان عصیانگر خلاصه : آفتاب دستیار یکی از بزرگترین تولید کنندگان لوازم بهداشتی، دختر شرّ و کله شقی که با چموشی و سرکشی هاش نظر چاوش خان یکی از غول های تجاری که روحیه ی رام نشدنیش زبانزد همه ست رو به خودش جلب میکنه و شروع جنگ پر از خشم چاوش خان عشق آتشینی و جنون آوری

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان انتقام در برابر اشتباه عاشقانه به صورت pdf کامل از دلارام

      خلاصه‌ی رمان:   دخترا متفاوت اند‌. یه وقتایی تصمیمایی میگیرن که پشتش کلی اتفاق براشون میوفته. گاهی یه سریاشون برای اولین بار که عاشق میشن،صبر نمیکنن تا معشوقشون قدم اولو جلو بیاد. خودشون قدم اولو یعنی خاستگاری کردنو بر میدارن. بعضی وقتا این میشه اولین اشتباه اما میشه اسمشو گذاشت عشق عاشقی که برای عشقش هرکاری رو

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بغض پاییز

    خلاصه رمان :     پسرك دل بست به تيله هاى آبى چشمانش… دلش لرزيد و ويران شد. دخترك روحش ميان قبرستان دفن شد و جسمش در كنار ديگرى، با جنينى در بطن!!   قسمتی از داستان: مردمک های لرزانِ چشمانِ روشنش، دوخته شده بود به کاغذ پیش رویش. دست دراز کرد و از روی پیشخوان برداشتش! باورِ

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان کابوک

    خلاصه رمان :     کابوک داستان پر فراز و نشیبی از افرا یزدانی است که توی مترو کار می‌کنه و تنها دغدغه‌ش بدست آوردن عشق همسر سابقشه… ولی در اوج زرنگی، بازی می‌خوره، عکس‌هایی که اونو رسوا میکنه و خانواده ای که از او می‌گذرن ولی از آبروشون نه …! به این رمان امتیاز بدهید روی یک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان قاصدک های سپید به صورت pdf کامل از حمیده منتظری

    خلاصه رمان:   رستا دختر بازیگوش و بی مسئولیتی که به پشتوانه وضع مالی پدرش فقط دنبال سرگرمی و شیطنت‌های خودشه. طی یکی از همین شیطنت ها هم جون خودش رو به خطر میندازه و هم رابطه تازه شکل گرفته دوستش سایه با رضا رو بهم میزنه. پدرش تصمیم میگیره که پول توجیبی اون رو قطع بکنه و

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
12 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نام نامدار
نام نامدار
7 ماه قبل

مرتیکه ی بیشور حداقل حرمت هم خونه اش رو نگه می‌داشت و دست هرزه ها رو نمی‌گرفت و بیاره خونه
مانلی گیج هم به این میگه باشخصیت و در هر شرایطی به من احترام میزاره آخه این آدمه

آخرین ویرایش 7 ماه قبل توسط نام نامدار
نام نامدار
نام نامدار
7 ماه قبل

امیدوارم که مانلی هیچ وقت عاشق هاکان نشه و این روز ها رو یادش نره و یه مرد خوب و عاشق سر راهش قرار بگیره که لیاقت مانلی رو داشته باشه

فاطمه
فاطمه
7 ماه قبل

لطفا ادامه نده آدم تپش قلب میگیره حالم بد شد

علوی
علوی
7 ماه قبل

هی می‌خوام فحش ندم نمی‌تونم!!
آخه گوساله خال‌خالی!! کل منفعت این ازدواج صوری واسه توی نکبته هاکان خان! مهم نیست اگه شناسنامه توی کثافت 100 بار کثیف بشه، برای بار 101 راحت می‌ری زن می‌گیری. ارث و میراثت قراره بهت برسه. پس نفهم! اصول نکبتی هم‌خونه بودن رو رعایت کن، برای کثافت‌کاری با هرزه‌ای که محرم نشده ولوی رخت‌خوابته، جمع کن برو اون اصطبلی که تا الان توش ولو بودید!
البته که محترمانه‌اش اینه یک امشب سندرم آلت بی‌قرارت رو کنترل کنی و تو اتاق بغل بدون اعمال خاک‌برسری کپه‌ات رو بذاری و بمیری!!
اه!! جای دعای شب قدر دارم فحش می‌دم.

nnnn
nnnn
7 ماه قبل

اینا پارت های قبلی ک پارت گذاری نشد

پارت جدید رو کی میذارین؟؟؟؟؟

فرشته منصوری
فرشته منصوری
7 ماه قبل
پاسخ به  nnnn

پارت بعدی فک کنم میشه همون ک یارو میادتواتاق مانلی و مانلی زیرپتودرحاله گریه و بغض بیشعوررری اوناس

خواننده رمان
خواننده رمان
7 ماه قبل

خیلی پست فطرتن سارا و هاکان 😤

مریم گلی
مریم گلی
7 ماه قبل

ممنون به خاطر پارت جدید

لیلا
لیلا
7 ماه قبل

چرا هرکی به پست مانلی میخوره لاشیه😐😐😂

علوی
علوی
7 ماه قبل

نمی‌دونم اگه بخوایم بر اساس شخصیت‌های این رمان، مجسمه خدای بی‌شعوری و بی‌عاری رو بسازیم دقیقاً باید شبیه هاکان باشه یا کیارش

آخرین ویرایش 7 ماه قبل توسط علوی
مریم
مریم
7 ماه قبل

میشه بیشتر خوشحالمون کنی و یه پارت دیگه هم بزاری

maryam
maryam
7 ماه قبل

حالم از سارا و هاکان به هم میخورههههههه

دسته‌ها
12
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x