رمان سکوت تلخ پارت 47 - رمان دونی

 

 

 

– نه انگار خان داداشم تو دنیای دیگه اس …

 

سر به سمت مانلی می چرخاند

 

– فکر کنم باز عاشقت شد

 

از حرف سوفی و خطاب قرار گرفتنش توسط او به خود می آید

 

پیش از آنکه هر حرف دیگری بشنود

 

به سرعت از پیش چشم هاکان فرار میکند و خود را داخل اتاق پرت میکند .

 

پشت در روی زمین می نشیند

 

قلبش داشت از سینه بیرون می آمد و به سختی نفس میکشید

 

هاکان …

 

آن لعنتی خانه بود

 

دیده بودش

 

با این شکل و شمایل

 

با این دو تکه پارچه ای که اگر آن را نمیپوشید سنگین تر بود .

 

از شدت خشم و خجالت در خود مچاله میشود

 

آن نگاه بهت زده هاکان از پیش چشمش کنار نمی رفت

 

#پارت_صدوشصت‌وچهار

 

چند دقیقه ای از حبس کردن خودش در اتاق میگذشت

 

برخلاف اویی که از خجالت حتی جرات بیرون رفتن نداشت هاکان طوری آن بیرون عادی رفتار میکرد که انگار اتفاقی نیفتاده است

 

البته که باید این چنین رفتار میکرد .

 

پیش چشم سوفی نمیتوانست بهت و حیرتش را بیش از این نشان دهد

 

با تقه ای که به در اتاق میخورد

 

از جا میپرد

 

صدای سوفی از پشت در می آید

 

– کجا رفتی مانی بیا دیگه

 

دست میان موهایش چنگ میکند

 

سوفی را کجای دلش میگذاشت؟

 

اصلا برای ماندنش در این اتاق چه بهانه ای جور میکرد؟

 

چطور او را قانع میکرد؟

 

میگفت از شوهرم خجالت کشیده ام؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.5 / 5. شمارش آرا 179

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان هشت متری pdf از شقایق لامعی

  خلاصه رمان: داستان، با ورودِ خانواده‌ای جدید به محله آغاز می‌شود؛ خانواده‌ای که دنیایی از تفاوت‌ها و تضادها را با خود به هشت‌متری آورده‌اند. “ایمان امیری”، یکی از تازه‌واردین است که آیدا از همان برخوردِ اول، برچسب “بی‌اعصاب” رویش می‌زند؛ پسری که نیامده، زندگی اعضای محله‌ و خصوصاً خانواده‌ی آیدا را به چالش می‌کشد و درگیر و دار این

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی

          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع که فهمیدم این پسر با کسی رابطه داشته که…! باورش

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی

        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم دراحساسات وگذشته ی اوسبب ساز اتفاقاتی میشه و….    

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان افگار pdf از ف میری

  خلاصه رمان :         عاشق بودند؛ هردویشان….! جانایی که آبان را همچون بت می٬پرستید و آبانی که جانا …حکم جانش را داشت… عشقی نفرین شده که در شب عروسی شان جانا را روانه زندان و آبان را روانه بیمارستان کرد… افگار داستان دختری زخم خورده که تازه از زندان آزاد شده به دنبال عشق از دست

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان روزگار جوانی

    خلاصه رمان :   _وایسا وایسا، تا گفتم بریز. پونه: بخدا سه میشه، من گردن نمیگیرم، چوب خطم پره. _زر نزن دیگه، نهایتش فهمیدن میندازی گردن عاطی. عاطفه: من چرا؟ _غیر تو، از این کلاس کی تا حالا دفتر نرفته؟ مثل گربه ی شرک نگاهش کردم تا نه نیاره. _جون رز عاطییی! ببین من حال این رو نگرفتم

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شهر بی شهرزاد

    خلاصه رمان:         یه دختر هفده‌ساله‌ بودم که یتیم شدم، به مردی پناه آوردم که پدرم همیشه از مردونگیش حرف میزد. عاشقش‌شدم ، اما اون فکر کرد بهش خیانت کردم و رفتارهاش کلا تغییر کرد و شروع به آزار دادنم کرد حالا من باردار بودم و… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
5 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Prnya
Prnya
6 ماه قبل

خاک توسر نویسنده که به شعور خواننده احترام نمی زاره یا پارت نده یا اگه میدی درست بزار یعنی یه مسئله تو یه پارت جمع بشه

خواننده رمان
خواننده رمان
6 ماه قبل

ای بابااااا چرا اینقدر کوتاهه پارتا،هنوز نفهمیدیم چی به چیه تموم میشه

فرشته منصوری
فرشته منصوری
6 ماه قبل

وااای چقد کم آخه اینجوری اصلا معلوم نیس تا کی ادامه داره حس میکنم نویسنده رمان یه ارتباط فامیلی با نویسنده حورا داره

سارا
سارا
6 ماه قبل

خخخ شایدم با نویسنده دلارای، خدا لعنتشون کنه که با وقت وافکار مخاطب انقدر با کشش بیخود رمانشون بازی میکنند ،الان میخوام ۴پارت دیگه وقتمون بیخود تلف خجالت مانلی بشه وپررویی هاکان وکنجکاوی بیمورد سوفی که خب این وسط باز کنجکاوی سوفی چندان بیموردم نیست چون از همه چی بیخبر تقریبا”

خواننده رمان
خواننده رمان
6 ماه قبل

اینم شد مثل حورا چه پارتیه این دوتا خط

دسته‌ها
5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x