رمان عشق با چاشنی خطر پارت 28 - رمان دونی

 
_جانم
امیر:جونت به سلامت عشقم کجایی؟
_بیرونم
امیر:وقت داری بیام دنبالت بریم بیرون؟
_عزیزم الان واقعا وقت ندارم
صداش سخت شد
امیر:حتما دوباره به خواطر اون عروسی کوفتی وقت نداری نه؟
_شرمندم امیر
امیر:میدونی داری چی میگی؟ ما که هر روز باهم بودیم حالا اصلا همو نمیبینیم. چرا دیگه دانشگاه نمیای؟ اونم به خواطر عروسی نه؟
_امیر درکم کن
امیر:بله بله درکت میکنم که چند روز دیگه هم بیای بگی شرمندم امیر عاشقش شدم
_امی…….
قطع کرد همیشه همین بود اگه اوضاع اونجوری که میخواست پیش نمیرفت عصبی میشد. شمارشو گرفتم که جواب نداد دوباره گرفتم که این دفعه گوشیشو خاموش کرد. فعلا چاره ای نداشتم فعلا باید صبر میکردم تا بعدا از دلش در بیارم.
برگشتم که دوباره برگردم پیش اشکی که سروان اومد بیرون و رفت.
سریع رفتم پیش اشکی
_چی گفت؟
اشکی:چند تا سوال کرد منم جواب دادم
_خب سوالاش چی بود؟
اشکی:سوالاش مهم نبود در ضمن من به کمکت نیازی ندارم بهتره دیگه بری
_هه هه فکر نکن خیلی دلم میخواد بمونم ولی از اونجایی که به خواطر من بخیه هات باز شدن مجبورم بمونم
خواست دوباره چیزی بگه که دکتر و همون پرستاره اومدن داخل اتاق
دکتر:تو حالت خوب نیست کجا می خوای بری
اشکی:من خوبم و الان واقعا باید برم
دکتر:نمیشه
اشکی:عواقبشو خودم قبول میکنم
دکتر:یعنی هیچ راهی نداره که بمونی؟
خیلی قاطع و محکم گفت
اشکی:نه
دکتر رو به من کرد
دکتر:خیلوخب میتونید ببریدش
و رفت بیرون. کارهای مرخصیش رو انجام دادم و باهم اومدیم بیرون
اشکی:بده من سوییچو
_نه تو حالت خوب نیست
و قبل از اینکه دوباره بخواد حرفی بزنه رفتم و تو ماشین نشستم

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.7 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان آغوش آتش جلد اول

    خلاصه رمان :     یه پسر مرموزه، کُرده و غیرتی در عین حال شَرو شیطون، آهنگره یه شغل قدیمی و خاص، معلوم نیست چی میخواد، قصدش چیه و میخواد چی کار کنه اما ادعای عاشقی داره، چی تو سرشه؟! یه دختر خبرنگار فضول اومده تا دستشو واسه یه محله رو کنه، اما مدام به بنبست میخوره، چون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاه دل pdf از miss_قرجه لو

    نام رمان:شاه دل نویسنده: miss_قرجه لو   مقدمه: همه چیز از همان جایی شروع شد که خنده هایش مرا کشت..از همان جایی که سردرد هایم تنها در آغوشش تسکین می یافت‌‌..از همان جایی که صدا کردنش بهانه ای بود برای جانم شنیدن..حس زیبا و شیرینی بود..عشق را میگویم،همان عشق افسانه ای..کاری با کسی ندارم از کل دنیا تنها

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سونات مهتاب

  خلاصه رمان :         من بامداد الوندم… سی و شش ساله و استاد ادبیات دانشگاه تهران. هفت سال پیش با دختری ازدواج کردم که براش مثل پدر بودم!!!! توی مراسم ازدواجمون اتفاقی میفته که باعث میشه آیدا رو ترک کنم. همه آیدا رو ترک میکنن. ولی من حواسم دورادور جوری که نفهمه، بهش هست. حالا بعد

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان رز سفید _ رز سیاه به صورت pdf کامل از ترانه بانو

  خلاصه رمان:   سوئیچ چرخوندم و با این حرکت موتور خاموش شد. دست چپمو بالا اوردم و یه نگاه به ساعتم انداختم. همین که دستمو پایین اوردم صدای بازشدن در بزرگ مدرسه شون به گوشم رسید. وکمتر از چندثانیه جمعیت حجیمی از دختران سورمه ای پوش بیرون ریختند. سنگینی نگاه هایی رو روی خودم حس می کردم که هراز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان تب pdf از پگاه

  خلاصه رمان :         زندگی سه فرد را بیان می کند البرز ، پارسا و صدف .دختر و پسری که در پرورشگاه زندگی کرده و بعدها مسیر زندگی شان به یکدیگر گره ی کور می خورد و پسر دیگری که به دلیل مشکلاتش با آن ها همراه می شود . زندگی ای پر از فراز و

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آغوش آتش جلد دوم

    خلاصه رمان :         آهیر با سن کَمِش بزرگه محله است.. در شب عروسیش، عروسش مرجان رو میدزدن و توی پارک روبروی خونه اش، جلوی چشم آهیر میکشنش.. آهیر توی محل میمونه تا دلیل کشته شدن مرجان و قاتل اونو پیدا کنه.. آهیر که یه اسم کُردیه به معنای آتش، در ظاهر آهنگری میکنه ولی

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
5 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ثنا
ثنا
2 سال قبل

پارت ها داره اب میرن

زهره
زهره
2 سال قبل

اوه اوه ایششششششششش باید آرام بیاد ناز امیر رو بکشه 😒😒😒😒😒

nara
nara
2 سال قبل

چقدر کم😐😐

M.h
M.h
2 سال قبل

پارت ها خیلی کوتاهههههههههه

M.h
M.h
2 سال قبل

امیر جون اصلا نگران نباش چون همین جوری که خودت گفتی به زودی عاشق اشکی میشه 😏😏😏😏😏😏

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط M.h
دسته‌ها
5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x