رمان عشق صوری پارت 224

3.7
(3)

 
پیاده شدنمون از ماشین همزمان شد باهم.
قلبم تند تند تو سینه ام می تپید و با اینکه در تمام طول مسیر شهرام باحرفهاش سعی داشت بهم بفهمونه هیچ جرمی نکردیم و همچی به زودی درست میشه اما بازهم…بازهم من درگیر ترس و دودلی شدم!
اون اما در کمال خونسردی به سمت در رفت.
انگار بر خلاف من مواجه شدن با این مشکل واسه اون چندان سخت هم نبود.
قبل از اینکه زنگ رو فشار بده دویدم سمتش و گفتم:

-صبر کن!

دستشو پایین آورد و سرش رو چرخوند سمتم.
فکر کنم خودش هم باز فهمید چی پیش اومده.
مسئله ترس من بود!

چپ چپ نگاهم کرد و پرسید:

-دیگه چرا !؟

آب دهنمو قورت دادم و همونطور که با انگشتهای دستم ور میرفتم گفتم :

-اگه بیرونمون کنن از خونه چی! اگه فحش کشمون کنن چی !؟ اگه…

کلافه گفت:

-بس کن شیوا هی اگه اگه اگه…هر چه پیش آید خوش اید! یا موافقت میکنن و باهاش کنار میان یا هم نمیان…پس خودتو جمع و جور کن

اینو گفت و دوباره دستش رو بالا گرفت و اینبار قبل از اینکه من جلوش رو بگیرم زنگ رو فشرد.
نفس عمیقی کشیدم و آهسته گفتم:

-باشه! سعیمو میکنم…

چند لحظه بعد خدمتکار بود که با صدا و لحنی که میشد آثار تعجب و جاخوردگی رو توش دید جواب داد:

“س…سلام آقا شهرام…بفرمایید…”

در که بازش رو کرد سمتم.
چند لحظه ای خیره نگاهم کرد وبعد دستمو گرفت و همراه خودش برد داخل…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.7 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3 (2)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.5 (4)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 5 (2)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 4.3 (6)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

14 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Blackpink jennie
Blackpink jennie
1 سال قبل

نویسنده من یک پیشنهاد دارم میخوای تو هر پارت 1 کلمه بنویس پارت ها رو هم 10 روز یک بار بزار

ارسلان
ارسلان
1 سال قبل

خانوم متشخص دهن ما رو سرویس کردی من یک پسرم برای اولین بار تو زندگیم میخواستم رمان بخونم زدی ریدی به افکارم چه کاریه خو سر وقت خودت پارت بده دیگه کشتیمون

من منم
من منم
پاسخ به  ارسلان
1 سال قبل

🤣😂😂😂

نیلی رحیمی
نیلی رحیمی
1 سال قبل

ااای خدالعنتتون کنه بااین سرکارگذاشتنتون خیلی هم تفه هستش رمانش اوووق

لنا
1 سال قبل

باباچون ازسایت پول درمیاره میخادهی مابریم بیام تاپول بیشتری‌بگیره

aram
aram
1 سال قبل

فشردن زنگ در یک پارت جالب بود

من منم
من منم
1 سال قبل

فقط میتونم بگم یعنی خدا لعنتت کنه😂
تو که نمیتونی نکن خواهر من مجبور نیسی

نیلی رحیمی
نیلی رحیمی
1 سال قبل

باباجون بعده چندروز یه پارت گذاشتی اونم دوخط
سوارماشین شدن درخونه باباشهرام رسیدن زنگ زدن شیواترسید شهرام گفت بس کن خودتو جم کن شیواگفت سعی میکنم تمام😅😅😅😅
بخداکه مسخره شدیم بااین رمانهای بی مزه شمابچه ها

نیلو
نیلو
1 سال قبل

خدا قوت نویسنده جان دیگه پنج روز شهرام دم در با شیوا منتظره تا راش بدی بره پیش ننه باباش ریش و قچی دستته😂💔

Nahar
Nahar
1 سال قبل

نویسنده‌ی مهربون من 🥰 خیلی زحمت میکشی ممنونم🥰♥️😐

آتنا
آتنا
1 سال قبل

بچه ها من این رمان رو توی کانال تلگرامش دنبال میکنم رمان عشق صوری تمام شده تازه فکر کنم دیروز
فایلش هم آمده ولی فروشیه ۲۵ تومن 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️ بخاطر همین خون خدا می‌کنه تو دلمون خراب

ارزو
پاسخ به  آتنا
1 سال قبل

خدایی من بمیرمم پول نمیدم بخرمش😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑
.
.
.
.
.
.
😑
حالا نویسنده میتونه اصن تو هر پارت یه کلمه بذاره 😑

آتنا
آتنا
پاسخ به  ارزو
1 سال قبل

اره اصلااااا ارزش نداره بخری
گوزه بابا گوز علافمون کرده سگ
حالا خون تو جیگرمون میکنه

ANIS
ANIS
1 سال قبل

ناموصا
جدی جدی
خودت خسته نشدی¿¿¿

دسته‌ها

14
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x