رمان عشق صوری پارت 229 - رمان دونی

 

با عصبانیت ازش رو برگردوندم.
این ریلکس بودنش خیلی رو مخ بود.
اونوقت میگه گوشش دست منه!
سر انگشتامو با ضرب زدم رو پام و بعد سرم رو چرخوندم سمتش و گله مند و با طعنه پرسیدم:

-پس گفتی گوشت دست منه!؟ هااان ؟

از کنج چشم نگاهم کرد.
دود سیگارشو از لای لبهاش بیرون فرستاد و بعد جواب داد:

-هست…بهش ایمان بیار!

آخه گوشش کجا دست من بود وقتی هیچوقت حرفهامو گوش نمیداد و همیشه تار خودشو میکرد !؟
ابروهامو بالا انداختم و گفتم:

-نوچ نیست ! تو هیچوقت به من گوش نمیدی همیشه کار خودتو میکنی…

یکم بهم نزدیک شد

نیشخندی زد و گفت:

-یکم دیگه صبور باش…

بدون اینکه نگاهش کنم گفتم:

-فقط ده دقیقه دیگه صبر میکنم اگه نیومد من یکی که میرم…

عرق جمله ی تهدید آمیزم خشک نشده بود که صدای پاشنه دمپایی های پاشنه دار و قدمهای مادرم توجه ام رو جلب کرد.
دستی که دراز کرده بودم سمت کیفم که واسه رفتن آماده باش باشم رو پس کشیدم و سرمو به سمت مامان چرخوندم.
باور نکردنی بود اما آقا رهام هم همراهش بود…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 7

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
رمان عاشقم باش

  دانلود رمان عاشقم باش خلاصه: داستان دختری به نام شقایق که پس از جدایی خواهرش با همسر سابق او احسان ازدواج می کند.برخلاف عشق فراوان شقایق نسبت به احسان .احسان هیچ علاقه ای به او ندارد کم کم طی اتفاقاتی احسان به شقایق علاقمند می شود و زندگی خوشی را با او از سر می گیرد…. پایان خوش…. به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان لهیب از سحر ورزمن

    خلاصه رمان :     آیکان ، بیزینس من موفق و معروفی که برای پیدا کردن قاتل پدرش ، بعد از ۱۸ سال به ایران باز می گردد.در این راه رازهایی بر ملا میشود و در آتش انتقام آیکان ، فرین ، دختر حاج حافظ بزرگمهر مظلومانه قربانی میشود . رمان لهیب انتقام ، عشق و نفرت را

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بن بست pdf از منا معیری

    خلاصه رمان :     دم های دنیا خاکستری اند… نه سفید نه سیاه… خوب هایی که زیر پوستشون خوب نیست و آدمهایی که همه بد میبیننشون و اما درونشون آینه است . بن بست… بن بست نیست… یه راهه به جایی که سرنوشت تو رو میبره… یه مسیر پر از سنگلاخ… بن بست یه کوچه نیست… ته

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عشق ممنوعه pdf از زهرا قلنده

  خلاصه رمان:   این رمان در مورد پسری به اسم سپهراد که بعد ۸سال به ایران برمی گرده از وقتی برگشته خاطر خواهای زیادی داشته اما به هیچ‌کدوم توجهی نمیکنه.اما یه روز تو مهمونی عروسی بی نهایت جذب خواهرش رزا میشه که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان گوش ماهی pdf از مدیا خجسته

    خلاصه رمان :       داستان یک عکاس کنجکاو و ماجراجو به نام دنیز می باشد که سعی در هویت یک ماهیگیر دارد ، شخصی که کشف هویتش برای هر کسی سخت است،ماهیگیری که مرموز و به گفته ی دیگران خطرناک ، البته بسیاز جذاب، میان این کشمکش های پرهیجان میفهمد که ماهیگیر خطرناک کسی نیست جز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دنیا دار مکافات pdf از نرگس عبدی

  خلاصه رمان :     روایت یه دلدادگی شیرین از نوع دخترعمو و پسرعمو. راهی پر از فراز و نشیب برای وصال دو عاشق. چشمانم دو دو می‌زند.. این همان وفایِ من است که چنبره زده است دور علی‌ِ من؟ وفایی که از او‌ انتظار وفا داشته‌ام، حالا شده است مگسی گرد شیرینی‌ام… او که می‌دانست گذران شب و

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
26 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
من منم
من منم
2 سال قبل

بروبچ کیا رفتن رمان جنون ساقی رو بخونن؟

نیلی رحیمی
نیلی رحیمی
2 سال قبل

هی میگم نگم نگم نگم نگم ولی مگه میشه نگفت اخه اوسگول کم میزاری چرادیگه دوخطو دیرمیزاری نویسنده به این حال بهم زنی ندیدم کاش درسامونم به این کندی میزاشتن😏😏😏

سمیـرا :)
سمیـرا :)
2 سال قبل

اولین پارت در تاریخ ۳۱ فروردین سال ۱۴۰۰ منتشر شد
و حالا امروز ۳۱ مرداد سال ۱۴۰۱ هست و این رمان هنوز ادامه داره …

فاطمه
فاطمه
2 سال قبل

شماهم اگه رمان خوب خوندید… معرفی کنید

فاطمه
فاطمه
2 سال قبل

حالا یه رمانی هم هس به اسم اشرفی شیطون بلا… انقدر باحاله از خنده ادم میمیره… بخونید دعام مبکنید…. غم نذاشتن این پارت ها هم یادتون میره

انبه
انبه
2 سال قبل

نویسنده جان دارم به عنوان خواننده ی پا به میخ رمان بهت میگم علاوه بر پارت گذاری تون با این نوشتن یه مشت چرت و پرت رمان رو به گند کشیدی یعنی قشنگ ریدی بهش 💩💩💩💩، اوایل رمانت خیلی جذاب و گیرا بود اما الان فقط شده چرت بی زحمت بیش از این وقت مردم رو تلف نکن 🤕🤕🤕🤕

فاطمه
فاطمه
2 سال قبل

سلام بچه ها… کیا رفتن الفبای سکوت رو خوندن؟؟

ghazal
ghazal
2 سال قبل
پاسخ به  فاطمه

من خوندم اگه میخوای شروعش کنی برو خیلی رمان خوبیه 👍👍👍

فاطمه
فاطمه
2 سال قبل
پاسخ به  ghazal

من خودم خوندمش… وقتی تموم شد گریم گرفت از تموم شدنش…. حالا ابن رمان ما اصلا یادمون میره قضیش چی بود با این پارت گذاشتنا

بی نام
بی نام
2 سال قبل
پاسخ به  فاطمه

از تمام رمان ها بهتر. بعدهم ناسپاس

آنیتا
آنیتا
2 سال قبل

تف تو صورت و قلم نحست کنن
الان دقیقا ۵ پارت منتظریم تا رهام بیاد
الان باید ۱۰ پارت منتظر بمونیم تا حرف بزنه حالا شاید قبول کنه شاید نکنه
یاخدا هنوز شیدا هم مونده نصفه
فاک فقط حرفی ندارم
فقط اگر اینو میخونی باید بگم ریدم دهنت

کیا
کیا
2 سال قبل
پاسخ به  آنیتا

دقیقامنم ریدم

aram
aram
2 سال قبل

هعییییی
بزارین برای اون دو ساعت مثبت فک کنم🙂😂

سارا
سارا
2 سال قبل
پاسخ به  aram

منحرففففف😂😂😂
ذهن منم کثیف کردی🤣

aram
aram
2 سال قبل
پاسخ به  سارا

والا😂😂
مگه غیر از اینه؟😂

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط aram
Mahsa
Mahsa
2 سال قبل

پارت بعدم
اقا رهام و مادرش میان پایین شهرام به شیوا میگه دیدی گفتم اقا رهام با چشمای به خون نشسته بهشون نگاه میکنه شهرام سلامش میکنه جواب نمیده
شیوا با ترس و لرز سلامش میکنه اقا رهام با نفرت و چشمای به خون نشسته نگاهش میکنه
خوب تا پارت بعدی خدانگهدار😐
من دوتا خطم اضاف کردم براتون😐😐😂

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط Mahsa
آنیتا
آنیتا
2 سال قبل
پاسخ به  Mahsa

حققق 😂😂😂🙂🙂🙂💔💔💔😂😂

Mahsa
Mahsa
2 سال قبل
پاسخ به  آنیتا

بخدا😂
اگر تخم کفتر دارین ا حالا بدین به این آقا رهام لاقاقل زودتر زبون باز کنه حداقل یه روزم کم شه یه روزه😐🤣😂🔪🔪

مینا
مینا
2 سال قبل
پاسخ به  Mahsa

نه دیگه پارت بعد فک کنم رضایت میده

Mahsa
Mahsa
2 سال قبل
پاسخ به  مینا

تا میاد دهن باز کنه چهار پنج پارت دیگس😐🤣

Elik
Elik
2 سال قبل

انگشتره کار خودشو کرد😂

فاطمه
فاطمه
2 سال قبل

الان باز سه روز دیگه صبر کنیم که. باز چی میشه… خب خدارو شکر انگشتره کارشو کرد

نیلو
نیلو
2 سال قبل

حالا خوبه بعد ده روز رهام اومد ده روزم باید منتظر بمونیم زبون وا کنه😂💔
هفت روزش باید تخم کفتر خوردنشو ببینیم تا وقت حرفش پیش بیاد

Nahar
Nahar
2 سال قبل

😐😐 اللهم اشف النویسنده المریض 😐

ستاره
ستاره
2 سال قبل

مشخصه دیگه آخرشه ولی اینجور که این می‌ذاره سال دیگه تموم میشه ولی خلاصش میشه مستانه رهامو راضی کرده که ازدواج کنن بعدشم می‌ره سر شیدا که رزا و شهره هی اذیتش می‌کنن و فرهادکه بخاطر اینکه رزا بارداره طرفشو میگیرن فرزادم کمک می‌کنه شیدا طلاق بگیره بعدش اون دوتام باهم ازدواج میکنن

بهار
2 سال قبل

واقعا که دستت خسته نشه یوقت این چند روز فقط این دوخط میزاری حیف که منتظر بودم این چند وقت نه به اولای پارتات نه به این اخراش فکنم دیگه دوسال رمانت تمومش میکنی 😒

دسته‌ها
26
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x