رمان عشق صوری پارت 226

5
(1)

 

من مادرمو خوب میشناختم.
مطمئنم ته قلبش خیلی هم از اینکه شهرام منو میخواست ناراضی نبود.
به هر حال اون تمام فاکتورای لازم و مد نظر مامان خانم منو داشت!
ثروتمند بودن ، جذاب بودن، برو بیا داشتن…

با گوشاره ی توی گوشش ور رفت و گفت:

-رهام خیلی شاکیه!
با شریکش زدن به تیپ و تاپ هم. این چند روز اونقدر اعصابش بهم ریخته بوده حتی سر کار هم نرفته…همش یه جا میشینه و قلیون میکشه!

شهرام لبخندی روی صورت نشوند و بعد یکی دو قدم سمت مامان رفت و گفت:

-من مطمئنم رگ خواب پدرم دست شماست…
و اینم میدونید که نیازی به موافقت پدرم یا حتی حمایتهاش ندارم.
اگه اینجام بخاطر شیواست.
بخاطر اون که دلش میخواد شما راضی باشین…

مکث کرد و با فرو بردن دستش تو جیب شلوارش، یه جعبه کوچیک طلا بیرون آورد و حین باز کردن درش اونو به سمت مامان گرفت و گفت:

-برای منم مادری کنید…

چشمهایی مامان که به اون انگشتر یاقوت نشان خورد زبونش بند اومد.
اونقدر علاقمند به طلا و جواهر بود که اینو متوجه بشه چیزی که شهرام داره بهش میده خاص و بیی نهایت گرونقیمته!

آب دهنش رو قورت داد،درحالی که همچنان محو تماشای انگشتر بود.
دست دراز کرد و درحالی که اونو از شهرام میگرفت گفت:

-بشینین تا برم پیشش …سعی میکنم بیارمش که حرفهاتونو بهش بزنید اما قول نمیدم.

شهرام که با یه انگشتر یاقوت نشان تونسته بود اصل کاری یا در واقعا بهتره بگم موتور محرک پدرش رو راضی کنه لبخندی رضایت بخشی روی صورت نشوند و گفت:

-ای به چشم!

مامان فورا در جعبه رو بست و بعد هم باعجله پا تند کرد سمت بالکن جایی که احتمالا آقا رهام اونجا رو صندلی راحتیش نشسته بود و قلیون میکشید…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3 (2)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.6 (5)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 5 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 3.9 (7)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

8 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
الی
الی
1 سال قبل

ببین از حرص منفجر میشم یکی بیاد جمعممم کنه

نیلی رحیمی
نیلی رحیمی
پاسخ به  الی
1 سال قبل

منم یکی نه ۵.۶تابیان جم کنن چون الاناس بزنم خودمو ناکارکنم پارت خیلی کمه خستم کردی بیستربزاری میمیری اخه

(@hastie
(@hastie
1 سال قبل

ای بابا بازم کم بود چرا نویسنده ها اولش طولانی شروع میکنن بعد هی کم میکنن
😑😭😭

@ayjanam
@ayjanam
1 سال قبل

سلام من عضو جدیدم چطوری میتونم رمانمو پارت گذاری کنم ممنون میشم راهنمایی کنید

نیلی رحیمی
نیلی رحیمی
پاسخ به  @ayjanam
1 سال قبل

بزار ببینیم این رمان مارونکشت وزنده بودیم میگیم چطور بزار
خوش اومدی فقط حرص نخور ما۲۲۶روزه داریم میخوریم بسه

Nahar
Nahar
1 سال قبل

ببین اگه میخوای دو خط هم بنویسی و خودتو تیکه پاره کنی من رمانتو نمیخرم😎😂

نیلو
نیلو
1 سال قبل

خاک تو سرت کنن مستانه ک شهرام باید بهت باج بده مادری کنی در حقش خاک😂💔

aram
aram
پاسخ به  نیلو
1 سال قبل

رییی استارت کرده😂😂

دسته‌ها

8
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x