درحالی که خودم رو تو جام تکون میدادم و یه جورایی نشسته انگار می رقصیدم، شروع کردم بلند بلند همراه اهنگ خوندن….

 

“درگیره عشق تو شدم

تو که خواب و خیالِ شبامی

قید همه چیزو زدم

واسه اینکه الان تو باهامی

هرچی تو دنیاست به کنار

تو تمام چیزی که می خوامی”

 

صدام رو بردم بالاتر و خیره شدم به سورن و دست هام رو بهم کوبیدم…

 

“وقتی بهت خیره میشم

چشام از تو سیر نمیشن

ماه شب های منی

تو همونی که عاشقشم

زندگی بی تو واسه من

خیلی سخته حتی تصورشم”

 

صدام تبدیل به جیغ شد و همینطور که با دست هام به سورن اشاره می کردم براش خوندم…

 

“هر جا که باشی تو فکر توام

حس می کنم پیش منی

باور قلب من اینکه

ما تا اخرش مال همیم

ماه قشنگ شبام

مثل یه خوابی برام”

 

سورن با چشم هایی که برق میزد نگاهم کرد..

 

با انگشت های دست راستش روی فرمون ضرب گرفت و زیرلب شروع به همراهی باهام کرد…

 

“لحظه به لحظه ی زندگیمو

با تو فقط سر می کنم

وقتی تو چشمام زل میزنی

عشقتو باور میکنم

هرجوری باشی باهام

دنیارو با تو میخوام”

 

#پارت1747

 

موسیقی که شروع شد، جیغ پر هیجانی کشیدم و نشسته شروع به رقصیدن کردم…

 

سورن با خنده نگاهم می کرد و نمی دونست به من نگاه کنه یا به جاده…

 

با خنده و جیغ گفتم:

-به کشتنمون ندی..

 

سورن هم خندید و لب زد:

-وروجک من..

 

بلند بلند خندیدم و شروع کردم به دست زدن و همچنان تکون خوردن…

 

خواننده که دوباره خوند، من هم شروع کردم..

 

کف دستم رو به سمت سورن گرفتم و خوندم..

 

“بذار دستتو توی دستم

که بدون تو از همه خسته ام”

 

سورن دستم رو که به سمتش گرفته بودم، با دستش گرفت و برد سمت لب هاش و کف دستم رو بوسید…

 

با خنده دستم رو عقب کشیدم و ادامه دادم..

 

“تو که بهتر از هرکی میدونی

تو خیالمی هرجا که هستم

تو چیکار کردی به دلم که

تو نگاه اول به تو دلبستم”

 

با لبخنده بزرگی روی لب هام نگاهش کردم و صدام رو کمی پایین اوردم…

 

با انگشت اشاره ام به سمتش اشاره کردم..

 

“بذار دستتو توی دستم

که بدون تو از همه خسته ام

تو که بهتر از هرکی می دونی

تو خیالمی هرجا که هستم

تو چیکار کردی با دلم که

تو نگاه اول به تو دلبستم”

 

دوباره صدام بالا رفت و جیغ زدم و با دستم به شونه ی سورن زدم تا نشون بدم برای اون دارم می خونم…

 

#پارت1748

 

وقتی نگاهم کرد، به شقیقه ام اشاره کردم..

 

“هرجا که باشی تو فکر توام

حس میکنم پیش منی”

 

دوتا دستم رو روی سینه ام گذاشتم و با جیغ ادامه دادم…

 

“باور قلب من اینه که ما

تا اخرش مال همیم

ماه قشنگ شبام

مثل یه خوابی برام”

 

دوباره با انگشت هام بهش اشاره کردم و کلمه به کلمه ی اهنگ رو با دست هام ادا دراوردم و براش خوندم….

 

“لحظه به لحظه ی زندگیمو

با تو فقط سر می کنم

وقتی تو چشمام زل میزنی

عشقتو باور میکنم

هرجوری باشی باهام

دنیارو با تو میخوام”

(امو بند..هرجا که باشی)

 

تیکه ی اخر اهنگ رو بلندتر از تمامش جیغ زدم و وقتی تموم شد غش غش زدم زیر خنده و دست زدم….

 

انقدر بالا پایین پریده بودم و جیغ زده بودم که به نفس نفس افتاده بودم…

 

سورن دست دراز کرد و با انگشت هاش، دو طرف صورتم رو گرفت و با ذوق و حرص فشار داد و لب هام غنچه شد….

 

زدم به دستش تا ولم کنه و وقتی دستش رو عقب کشید گونه هام رو مالیدم:

-بدجنس..

 

نیم نگاهی بهم کرد:

-اخه من قربونت برم..نمیگی یه کاری دستت میدم وقتی اینطوری شیرین میشی…

 

با ذوق نگاهش کردم و گفتم:

-برای تو خوندما..

 

-من فدای خودت و خوندنت..

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 75

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان بن بست 17 pdf از پگاه

  خلاصه رمان :     رمانی از جنس یک خونه در قدیمی‌ترین و سنتی‌ترین و تاریخی‌ترین محله‌های تهران، خونه‌ای با اعضای یک رنگ و با صفا که می‌تونستی لبخند را رو لب باغبون آن‌ها تا عروس‌شان ببینی، خونه‌ای که چندین کارگردان و تهیه‌کننده خواستار فیلم ساختن در اون هستن، خونه‌ای با چندین درخت گیلاس با تخت زیرش که همه

جهت دانلود کلیک کنید
رمان دانشجوهای شیطون

  دانلود رمان دانشجوهای شیطون خلاصه: آقا اینجا سه تا دخترا داریم … اینا همين چلغوزا سه تا پسرم داریم … که متاسفانه ازشون رونمایی نمیشه اینا درسته ظاهری شبیه انسان دارم … ولی سه نمونه موجودات ما قبل تاریخن که با یه سری آزمایشاته درونی و بیرونی این شکلی شدن… خب… اینا طی اتفاقاتی تو دانشگاهشون با هم به

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بچه پروهای شهر از کیانا بهمن زاده

    خلاصه رمان :       خب خب خب…ما اینجا چی داریم؟…یه دختر زبون دراز با یه پسر زبون درازتر از خودش…یه محیط کلکلی با ماجراهای پیشبینی نشده و فان وایسا ببینم الان میخوایی نصف رمانو تحت عنوان “خلاصه رمان” لو بدم؟چرا خودت نمیخونی؟آره خودت بخون پشیمون نمیشی توی این رمان خنده هست تعجب هست گریه زاری فکر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بی دفاع pdf از هاله بخت یار

  خلاصه رمان :       بهراد پارسا، مردی مقتدر اما زخم خورده که خودش و خانواده‌ش قربانی یه ازمایش غیر قانونی (تغییر ژنتیکی) توسط یه باند خارجی شدن… مردی که زندگیش در خطره و برای اینکه بتونه خودش و افراد مثل خودش رو نجات بده، جانان داوری، نخبه‌ی ژنتیک دانشگاه تهران رو می‌دزده تا مشکلش رو حل کنه…

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان جنون آغوشت

  خلاصه رمان :     زندگی دختری سیزده ساله که به اجبار به مردی به اسم حاج حمید فروخته می‌شه و بزرگ می‌شه و نقشه‌هایی می‌کشه که به رسوایی می‌رسه… و برای حاج حمید یک جنون می‌شه…   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5 /

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان الماس pdf از شراره

  خلاصه رمان :     دختری از جنس شیشه، اما به ظاهر چون کوه…دختری با قلبی شکننده و کوچک، اما به ظاهر چون آسمانی پهناور…دختری با گذشته‌ای پر از مهتاب تنهایی، اما با ظاهر سرشار از آفتاب روشنایی…الماس سرگذشت یه دختره، از اون دسته‌ای که اغلب با کمترین توجه از کنارشون رد می‌شیم، از اون دسته‌ای که همه آرزو

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Setarea
Setarea
3 ماه قبل

وی کهیر زدم

Mahsa
Mahsa
3 ماه قبل

یه پارت اهنگ بود فقط🙄

Mamanarya
Mamanarya
پاسخ به  Mahsa
3 ماه قبل

ی آهنگ و دلقک بازی خانوم😖 مبتونست بجای این همه شر گفتن بگه آهنگ هرجا ک باشی تو فکر توام امو بند رو براش خوندم و دابسمش بازی کردم🫤 اینا اگه شر نگن روز شون شب نمیشه😐😐😐😐😐

دسته‌ها
3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x