رمان گلادیاتور پارت 222 - رمان دونی

 

 

 

 

آب زدن دست وصورتش دو سه دقیقه ای بیشتر زمان نبرد . وقتی از سرویس بهداشتی خارج شد و وارد حال اطاق شد ، میزی هوس انگیز و رنگارنگ انتظارش را می کشید …………. انگار همین آب کافی بود تا هوش و حواسش سر جایش بیاید و شش دنگ حواسش جمع شود ……….. الان خوب می توانست صدای موزیکی که پایین به گوش می رسید را بشنود .

 

 

 

ـ مهمونی شبانه فرهاد شروع شد ؟

 

 

 

ـ آره …….. یه نیم ساعتی میشه . برای پایین رفتن وقت هست . بیا بشین عزیزم .

 

 

 

یزدان با شنیدن لفظ عزیزم ، ابروانش اندکی بالا رفت و نگاهش را اینبار دقیق تر روی نسرینی که همچون همیشه آرایش دقیق و تمیزی روی صورتش نشانده بود ، چرخاند .

 

 

 

شاید تنها تفاوت نسرین با ظاهر صبحش ، لباس تنش بود با گوشواره های حلقه ای بزرگی که به گوشش انداخته بود و موهای تیغ ماهی که پشت سرش بافته بود .

 

 

 

در حالی که به سمت میز حرکت می کرد ، گندم را هم صدا نمود :

 

 

 

ـ گندم …….. گندم .

 

 

 

ـ چی کارش داری بذار بخوابه .

 

 

 

و دست به سمت شیشه الکل روی میز دراز کرد که یزدان زودتر دست روی دست نسرین گذاشت و او را منصرف کرد :

 

 

 

ـ ترجیح میدم بجای الکل ، قهوه یا نسکافه بخورم .

 

 

 

و بی توجه به حرف یک ثانیه پیش نسرین مجدداً گندم را صدا زد :

 

 

 

ـ گندم .

 

 

 

ـ معلومه خوابش عمیقِ ……….. چرا نمی ذاری بخوابه ؟

 

 

 

 

نگاه یزدان هنوز سمت گندم بود وقتی جواب نسرین را داد :

 

 

 

ـ نه خیلی وقته که خوابیدیم ………. باید بیدار بشه بریم پایین ………… گندم با تواَم بلند شو ، باید آماده بشیم بریم پایین . گندم .

 

 

 

 

گندم با شنیدن صدای بلند یزدان ، تکانی به تن کرخت شده اش داد و با حس آزاد شدن دست و پاهایش ، تا جایی که امکان داشت ، دست و پاهایش را کشید و از هم باز کرد .

 

 

 

همانطور چشم بسته با صدای دورگه ناشی از خواب عمیقی که کرده بود ، در حالی که فکر میکرد صبح شده ، غرغر کنان گفت :

 

 

 

ـ دیشب از بس که اذیتم کردی نذاشتی یه ذره با آرامش بخوابم …………… تمام دیشب پدرم در اومد . حس می کنم تموم بدنم خرد و خمیر شده .

 

 

 

نسرین با شنیدن حرف های غرغر کردنان گندمی که خوب می دانست هنوز متوجه حظور او در اطاقشان نشده که بخواهد حرفی را با قرض ورزی بزند ، ابروانش بی اختیار اندکی درهم فرو رفت ………… این حرف های گندم بوی خوبی نمی داد ………… مگر چند ساعت پیش چه اتفاقی بین یزدان و او افتاده بود که گندم این چنین شکایت می کرد ؟؟؟

 

 

 

در حالی که با جان کندنی بسیار سخت تلاش می کرد تا لبخند مسخره نشسته بر روی لبانش را حفظ کند ، فنجان مقابل خودش و یزدان را پر از آب جوش کرد و بسته ای نسکافه عربی درونشان سرازیر نمود .

 

 

 

یزدان در حالی که با قاشق چایی خوری کنار فنجانش ، شروع به هم زدن فنجان نسکافه اش کرده بود ، گفت :

 

 

 

ـ کمتر غرغر کن . بلند شو بیا ……….. بلند شو ، نسرینم اومده .

 

 

 

گندم با شنیدن اسم نسرین ، پلک های پف کرده از خوابش درجا از هم باز شد و سرش به ضرب به سمت صدای یزدان چرخید و در آن لحظه تازه توانست نسرینی که همچون همیشه با ظاهری برازنده و زیبا پشت میز مقابل یزدان نشسته بود را ببیند .

 

 

 

در مخیله اش هم نمی گنجید که نسرین این وقت صبح به اطاقشان آمده باشد .

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 3.7 / 5. شمارش آرا 3

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان پرنیان شب pdf از پرستو س

  خلاصه رمان :       پرنیان شب عاشقانه ای راز آلود به قلم پرستو.س…. پرنیان شب داستان دنیای اطراف ماست ، دنیایی از ناشناخته های خیال و … واقعیت .مینو ، دختریه که به طرز عجیبی با یه خالکوبی روی کتفش رو به رو میشه خالکوبی که دنیای عادیشو زیر و رو میکنه و حقایقی در رابطه با

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اغیار pdf از هانی

  خلاصه رمان :     نازلی ۲۱ ساله با اندوهی از غم به مردی ده سال از خود بزرگتر پناه میبرد، به سید محمد علی که….   به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1 تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان حصاری به‌خاطر گذشته ام به صورت pdf کامل از ن مهرگان

  خلاصه رمان:       زندگی که سال هاست دست های خوش بختی را در دست های زمستانی دخترکی نگذاشته است. دخترکی که سال هاست سر شار از غم،نا امیدی،تنهایی شده است.دخترکی با داغ بازیچه شدن.عاشقی شکست خورده. مردی از جنس عدالت،عاشق و عشق باخته. نامردی از جنس شیطانی،نامردی بی همتا. و مردی غرق در خطا،در عین حال پاک

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شاهان pdf از سپیده شهریور

  خلاصه رمان :   ماهک زنی کم سن و بیوه که در ازدواج قبلی خود توسط شوهرش مورد آزار جنسی قرار گرفته. و حالا مردی به اسم شاهان به زور تهدید میخواد ماهک رو صیغه ی خودش کنه تا…     به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان عشق محال او pdf از شقایق دهقان پور

    خلاصه رمان :         آوا دختری است که برای ازدواج نکردن با پسر عموی خود با او و خانواده خود لجبازی میکند و وارد یک بازی میشود که سرنوشت او را رقم میزند و او با….پایان خوش. به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان طواف و عشق pdf از اکرم امیدوار

  خلاصه رمان :         داستان درباره مردیه که به سبب حادثه ای عشقی که در ۲۵ سالگی براش رخ داده، تصمیم گرفته هرگز ازدواج نکنه… ولی بعد از ده سال که می خواد مشرف به حج عمره بشه مجبور میشه علی رغم میلش زنی رو… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
mehr58
mehr58
1 سال قبل

ای ول چه نق نق های شبهه برانگیزی

...
...
1 سال قبل

چرا امروز پارت نمیاددددد

خواننده رمان
خواننده رمان
1 سال قبل

نصف سال به مهمونی فرهاد و مراحل قبلش گذشته هنوزم ادامه داره میشه سریعتر پیش برین شما که پارتا رو ببشتر نمیکنین

دسته‌ها
3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x