رمان دونی

 

 

 

 

ـ حالا امشب هم فرهاد همین قانون و اجرا کرد ………… قانونی که من قبلاً بارها و بارها اجراش کرده بودم و فرهاد به چشم دیده بود . اما تو دیگه یکی از اون دخترای پولکی گذشته من نبودی که بی هیچ تردیدی دستت و تو دست این و اون بذارم ………… و فرهادی که چیزی از این قضیه نمی دونست و ازم می خواست که مثل گذشته عمل کنم و بدون هیچ تردیدی تو رو به آغوشش بفرستم . فرهاد دنبال یه اهرم فشار می گرده که به وسیله اون بتونه من و کنترل کنه و گاهی هم تحت فشار بذاره . من اگه دست رد به سینش می زدم یعنی به زبون بی زبونی بهش می گفتم گندم با تمام دخترای دیگه زندگیم برام فرق می کنه . یعنی گندم کسیه که من بخاطرش حاضرم زمین و زمان و بهم بدوزم . یعنی گندم کسیه که من بخاطر جونش حاضرم هر غلطی بکنم ………… اون وقت این جون و زندگی تو بود که تو دست اون بیشرف به بازی گرفته می شد . من باید بین اینکه سه چهار دقیقه دندون سر جگر بذارم تا تو باهاش رقصی کنی ، یا اینکه تا آخر عمرم با این ترس که نکنه جون تو توسط فرهاد یا یکی از زیر دستاش تهدید بشه ، یکی رو انتخاب می کردم . من اگه مقاومت می کردم ، یعنی جونت و به خطر مینداختم . اون مردک هر لحظه به دنبال یه نقطه ضعف از من می گرده ………….. اگه بفهمه تو برای من با همه فرق می کنی ، یعنی پایان همه چیز .

 

 

 

یزدان ابرو درهم کشید و دست مشت کرد و سر به سمت او پایین کشید و در چشمان او خیره خیره نگاه نمود و آرام گفت :

 

 

 

ـ من پا رو قلب و روح خودم میذارم ، اما اجازه نمیدم که زندگی تو به خطر بی افته .

 

 

 

گندم هق هقش را صدا دار شکاند و نگاهش را از چشمان یزدانی که حالا برایش آشناتر از هر لحظه دیگر شده بود ، نگرفت .

 

 

 

یزدان اما نگاه از او گرفت و به سمت وان خم شد تا کتش را بردارد ………….. هر آنچه که لازم بود تا گندم بداند را گفته بود و از نگاه گندم هم می شد فهمید که توانسته با حرف هایش او را قانع کند . پس دیگر لزومی به ماندن در حمام نبود .

 

 

 

 

بعد از برداشتن کتش چرخید که از حمام خارج شود که گندم همانطور هق هق کنان قدمی جلو گذاشت و دست به دور کمر او حلقه نمود و صورتش را به پشت کمرش چسباند و از اعماق جانش گریه کرد و حلقه دستانش را تنگ تر نمود تا خودش را بیشتر به او بچسباند .

 

 

 

حالا که حرف های یزدان را شنیده بود به او حق می داد که این راه را انتخاب کند ………. همه چیز تقصیر خودش بود . یزدان که به او گفته بود که تغییر کرده ……… یزدان که هزاران بار در گوشش خواند بود که دیگر خبری از یزدان گذشته ها نیست ، اما او نخواسته بود که باور کند . نخواسته بود این یزدانی که حقیقت زندگی فعلی اش هست را بپذیرد . او هنوز هم در رویای همان یزدان گذشته هایش زندگی می کرد .

 

 

 

شاید اگر او هم قرار بود که بین جان یزدان و دادن او برای چند دقیقه به یک دختر دیگر یکی را انتخاب کند ، همین راهی که یزدان انتخاب کرده بود را انتخاب می کرد .

 

 

 

دستانش را از دور کمر یزدان آزاد نمود و چرخید و مقابل او قرار گرفت و سرش را برای دیدن صورت او بالا گرفت ………… حالا این یزدان بود که نگاهش را به سمت و سوی دیگر داده بود و نگاهش نمی کرد .

 

 

 

دستان یخ زده اش را بالا برد و دو طرف گونه های پر حرارت یزدان گذاشت و سر او را به سمت خودش چرخاند و باعث شد نگاه یزدان سمتش کشیده شود .

 

 

 

پشیمان بود ………. از حرف هایی که به زبان آورده بود .

 

 

 

ـ من و ببخش ……….. ببخش که بهت گفتم ، بی غیرت .

 

 

 

قطره اشکی از روی گونه های خیسش گذر کرد و گندم با گزیدن لب زیرنش ، لرزش چانه اش را مهار کرد .

 

 

 

ـ مهم نیست

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4 / 5. شمارش آرا 5

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان کنار نرگس ها جا ماندی pdf از مائده فلاح

  خلاصه رمان : یلدا پزشک ۲۶ ساله ایست که بخاطر مشکل ناگهانی که برای خانواده‌اش پیش آمده، ناخواسته مجبور به تغییر روش زندگی خودش می‌‌شود. در این بین به دور از چشم خانواده سعی دارد به نحوی مشکلات را حل کند، رویارویی او با مردی که در گذشته درگیری عاطفی با او داشته و حالا زن دیگری در زندگی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سمفونی مردگان

  خلاصه رمان :           سمفونی مردگان عنوان رمانی است از عباس معروفی.هفته نامه دی ولت سوئیس نوشت: «قبل از هر چیز باید گفت که سمفونی مردگان یک شاهکار است»به نوشته برخی منتقدان این اثر شباهت‌هایی با اثر ویلیام فاکنر یعنی خشم و هیاهو دارد.همچنین میلاد کاردان خالق کد ام کی در باره این کتاب گفت

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آغوش آتش جلد دوم

    خلاصه رمان :         آهیر با سن کَمِش بزرگه محله است.. در شب عروسیش، عروسش مرجان رو میدزدن و توی پارک روبروی خونه اش، جلوی چشم آهیر میکشنش.. آهیر توی محل میمونه تا دلیل کشته شدن مرجان و قاتل اونو پیدا کنه.. آهیر که یه اسم کُردیه به معنای آتش، در ظاهر آهنگری میکنه ولی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان خلسه

    خلاصه رمان:       “خلسه” روایتی از زیبایی عشق اول است. مارال دختر سرکش خان که در ۱۷ سالگی عاشق معراج سرد و مغرور میشود ولی او را گم میکند و سالها بعد روزی دوباره او را می‌بیند و …       به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان جانان

    خلاصه رمان :     جانان دختریه که در تصادفی در سن 17 سالگی به شدت مجروح می شه و صورتش را از دست می دهد . جانان مادر و برادرش را مقصر این اتفاق می داند . پزشک قانونی جسد سوخته دختری را به برادر بزرگ و مادرش می دهد و آنها فکر می کنند جانان را

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان آدمکش

  خلاصه رمان :   ساینا فتاح، بعد از مرگ‌ مشکوک پدرش و پیدا نشدن مجرم توسط پلیس، به بهانه‌ی خارج درس خوندن از خونه بیرون می‌زنه و تبدیل میشه به یکی از موادفروش‌های لات تهران! دختری که شب‌هاش رو تو خونه تیمی صبح می‌کنه تا بالاخره رد قاتل رو می‌زنه… سورن سلطانی! مرد جوان و بانفوذی که ساینا قصد

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

3 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Sogand
Sogand
1 سال قبل

واقعا متاسفم برای کسی که اینجا پارت گذاری میکنه و اصلا به نظرات ادمها توجه ای نمیکنه.

Sogand
Sogand
1 سال قبل

بچه ها من از خرداد نخونده بودم بعد امروز این چند ماه و خوندم و حدود صد . صدوبیست تا پارت بود و کلا تو دو روز خلاصه شد که تو مهمونی بودند و هیچ واقعا هیچ اتفاق خاصی نیوفتاد.

رها
رها
1 سال قبل

حالا نمیشه پارتهارو بیشتر کنین، کشتی خواننده رو🤔🤨🖤

دسته‌ها
3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x