هم دانشگاهی جان پارت ۳۹

.

 

 

گوشیمو برداشتم و وارد پیام رسان شدم

قسمت سرچ رو زدم و اسم آرتین رو پیدا کردم

زدم روش

قسمت تایپ رو زدم

براش نوشتم

“سلام

اگه میخوای مائده رو ببینی بیا چالوس

حس میکنم زمان خوبیه برای صحبت”

سریع جواب داد

“سلام حتما میام

ممنونم

تا یک ساعت دیگه اونجام”

پیامشو خوندم و سریع صفحه ی گوشیمو خاموش کردم تا بچها نبینن

سریع کیفمو برداشتم و از ماشین پیاده شدم

مائده زودتر از من رفته بود

تو یه باغ خیلی سر سبز قدم برمیداشتیم پیش به سوی بچها

اوه یادم رفته بود برا آرتین لوکشین بفرستم

دوباره گوشیمو برداشتم و لوکشین رو براش فرستادم

جواب داد

*ممنون*

محبوبه: عههه کجایی دلوین؟ چرا نمیای پس؟

_ همینجام

داشتم جواب پیام یکی از دوستامو میدادم

محبوبه: کدوم دوستات؟

_گیر دادیا‌..

محبوبه: من که تو رو تنها گیر میارم

_ کثافیوت

رامتین من تنها امیدم به توعه

یه لبخند عمیق زد و با خنده گفت

رامتین: خودم هستم اصلا نگران نباش

_ دمت گرم داداشمممم

اینو گفتم و الفرار

حالا ندو کی بدو

رامتین بد بخت که نمیدونست از کجا فرار کنه

از یه طرف دلمو گرفته بودم میخندیدم

از یه طرف نفس نفس میزدم بخاطر دوییدن

محبوبه دیگه کم‌ آورده بود و نمیتونست بیاد

گفت: یکی طلبتون

بعدم سر جاش وایساد

اون سه تا هم که هر هر میخندیدن

_ مررررک کثافتای بیشوهر

نخندیدن هیچ از ته دل داشتن قهقهه میزدن

سرمو گرفتم سمت اسمون

_خدایا اینام رفیقن؟!

اینا که از دشمن خونی بدترن

هنوزم میخندیدن

بی خیال خندیدنشون شدم

و رفتم سمتشون

**

یه ساعت گذشته بود

منتظر اومدن رامتین بودم بچها داشتن میگفتن و می‌خندیدن

مائده هم شاد تر از همیشه بود

اما من منتظر آرتین بودم..

از دور ماشین ارتینو دیدم

خواستم بدووم طرفش اما مشکوک میشد

نشستم سر جام..

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز ۵ / ۵. شمارش آرا ۱

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
دانلود رمان آغوش آتش جلد اول

    خلاصه رمان :     یه پسر مرموزه، کُرده و غیرتی در عین حال شَرو شیطون، آهنگره یه شغل قدیمی و خاص، معلوم نیست چی میخواد، قصدش چیه و میخواد چی کار کنه اما ادعای عاشقی داره، چی تو سرشه؟! یه دختر خبرنگار فضول اومده تا دستشو واسه یه محله رو کنه، اما مدام به بنبست میخوره، چون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان نجوای نمناک علفها به صورت pdf کامل از شکوفه شهبال

      خلاصه رمان:   صدای خواننده در فضای اتومبیل پیچیده بود: ((شهزاده ی آسمونی/گفتی که پیشم می مونی.. برایاین دل پر غم/ آواز شادی می خوانی عشق تو آتیش به پا کرد/ با من تو روآشنا کرد.. بی اونکه حرفی بگویم/راز منو بر ملا کرد.. یه لحظه بی تونبودم/ یه لحظه بی تو نزیستم.. یه روز سراغمو می

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ملت عشق pdf از الیف شافاک

  خلاصه رمان: عشق نوعی میلاد است. اگر «پس از عشق» همان انسانی باشیم که «پیش از عشق» بودیم، به این معناست که به قدر کافی دوست نداشته‌ایم. اگر کسی را دوست داشته باشی، با معناترین کاری که می‌توانی به خاطر او انجام بدهی، تغییر کردن است! باید چندان تغییر کنی که تو از تو بودن به در آیی.  

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان من نامادری سیندرلا نیستم از بهاره موسوی

    خلاصه رمان :       سمانه زیبا ارام ومظلومم دل در گرو برادر دوستش دکتر علیرضای مغرور می‌دهد ولی علیرضا با همکلاسی اش ازدواج می‌کند تا اینکه همسرش فوت می‌کند و خانواده اش مجبورش می‌کنند تا با سمانه ازدواج کند. حالا سمانه مانده و آقای مغرور که علاقه ای به او ندارد و سه بچه تخس که

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ریسک به صورت pdf کامل از اکرم حسین زاده

    خلاصه رمان: نگاهش با دقت بیشتری روی کارت‌های در دستش سیر کرد. دور آخر بود و سرنوشت بازی مشخص می‌شد. صدای بلند موزیک فضا را پر کرده بود و هیاهو و سروصدا بیداد می‌کرد. با وجود فضای نیمه‌تاریک آنجا و نورچراغ‌هایی که مدام رنگ عوض می‌کردند، لامپ بالای میز، نور نسبتاً ثابتی برای افراد دور میز فراهم کرده

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان بوی گندم pdf از لیلا مرادی

خلاصه رمان: یه کلمه ، یک انتخاب و یک مسیر میتواند گندمی را شکوفا کند یا از ریشه بخشکاند باید دید دختر این داستان شهامت این را دارد که قدم در این راه بگذارد قدم در یک دنیای پر از تناقض که مجبور است باهاش کنار بیاید در صورتی که این راه موجب آسیب های فراوانی برایش می‌شود و یا

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest

7 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ناشناس
ناشناس
2 سال قبل

میشه یکی بگه زمان پارت گذاری ها کی هست؟

همچو دُر
همچو دُر
پاسخ به  ناشناس
2 سال قبل

عزیزم همیشه ساعت ۱۰ صبح و ۵ و نیم یا ۶ بعد از ظهر پارت میزارن
ولی نمیدونم چرا امروز بعد از ظهر پارت ندادن.

:)
:)
2 سال قبل

نویسنده جان عکسا چیشد

Maede.F
Maede.F
2 سال قبل

عالی بود

آخرین ویرایش 2 سال قبل توسط Maede.F
بی تام
بی تام
2 سال قبل

دقت کردین پارت ۳۸ غیب شده

admin
مدیر
پاسخ به  بی تام
2 سال قبل

اصلاح شد

دسته‌ها
7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x