جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان دچار

رمان دچار پارت ۲۲

عماد ماشین را مقابل بهزیستی پارک می‌کند و قبل از اینکه پیاده شویم می‌گویم _یه چیزی می‌خواستم ازتون   نگاهم می‌کند و می‌گویم _از درآمد کار خلافتون برای گلنار خرج نکنین _با پول شرکت و ارثیه‌ی پدریم این کار رو می‌کنم _ممنون. ببخشید که فضولی کردم، مهم بود برام  

ادامه مطلب »
سکوت تلخ
رمان سکوت تلخ

رمان سکوت تلخ پارت 74

        نگاه او هنوز هم سنگینی داشت   مگر قرار نبود با سارا ناهار را بیرون باشند؟ حالا بغل دستم چه غلطی میکرد.   در تمام طول مدتی که ناهار میخوردیم حرف نزده بود .   سوفی هم دیگر ترجیح داده بود ساکت بماند   چشمانش مدام

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان عسرت (تصادف عشق) به صورت pdf کامل از آتنا امانی

      خلاصه رمان :   دلیا دختری که بعد از مست دستگیر شدن، مجبور به هم‌خونه شدن با پسرعموی دخترباز و عیاشش که نامزد داره میشه و یک شب وقتی مست می‌کنن حامله میشه و…    

ادامه مطلب »
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 81

        رستا فکش را با دستش کمی ماساژ داد… قدمی عقب رفت و با حرص خیره امیر شد. دست به کمر با پررویی و تخسی ابرو بالا انداخت.   -به همین خیال باش که بگم چشــــــــــــــــــــم…. آقا اصلا دوست ندارم زنت بشم، زوره…؟!     امیر مات

ادامه مطلب »
رمان

رمان دچار پارت ۲۱

دستی به پروانه می‌کشد و در حالیکه عمیق نگاهم می‌کند می‌گوید _باورم نمیشه تو اون موقعیت یاد من افتادین   حق با اوست. با آن استرس و تنش هنگام تحویل جنس قاچاق، اینکه به او فکر کرده‌ام از من بعید است. ولی نمی‌خواهم این دختر هیچ رقمه به من امید

ادامه مطلب »
رمان غرق جنون
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 61

    نمیدانم کدام حرفم همچون طوفان عمل کرده و آتش زیر خاکستر را شعله ور ساخت.   به یکباره تمام آرامش ظاهری اش از بین رفته و با خشونت به عقب هلم داد. آن عامر خسته و شکسته رفت و جایش را شیری درنده گرفت.   از پس پرده

ادامه مطلب »
رمان جزر و مد
رمان جزر و مد

رمان جزر و مد پارت 31

      از در پشت آشپزخونه زدم بیرون و رو نیمکت چسبیده به دیوارش نشسته بودم     صیغه؟؟ مگه من انقدر دم دستی ام که به خاطره اینکه دورو بر اون پیدام نشه اینطوری بهم پیشنهاد میده؟کسی چرا نزد دهنش؟ مگه چیکارس؟   “به خاطره راحتی دختر عمو”

ادامه مطلب »
رمان

دانلود رمان نوای رؤیا به صورت pdf کامل از حنانه نوری

        خلاصه رمان:   آتش نیکان گیتاریست مشهوری که زندگیش پر از مجهولاتِ، یک فرد سخت و البته رقیبی قدر! ماهسان به تازگی در گروهی قبول شده که سال ها آرزویش بوده، گروه نوازندگی هیوا! اما باورود رقیب قدرش تمام معادلاتش برهم میریزد مردی که ذره ذره

ادامه مطلب »
رمان هامین
رمان هامین

رمان هامین پارت 176

      با گرفتن بازوم و دور کمرم منو یه گوشه که کمتر توی دیده کشید و پشتمو به دیوار تکیه داد.   روبه روم ایستاد و کمرمو نگه داشت.   _ ترسیدی؟   نفس عمیقی کشیدم.   _ مشخص نیست‌؟   _ متأسفم نمی‌خواستم بترسونمت.   به چشمام

ادامه مطلب »
رمان گلادیاتور
رمان گلادیاتور

رمان گلادیاتور پارت 312

        یزدان پلک بست ……………. دلهره و التهاب در صدای گندم چیزی نبود که گوش های تیز و حساس او قادر به تشخیصش نباشد .       ـ تو کنارم باشی تمام دردام یه ذره یه ذره آروم می گیره . حالا به چیزی فکر نکن

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 351

            از آسانسور خارج شدیم، جلوتر رفتم و او نیاز کوچکمان را حمل میکرد. همزمان نایلون غذاها را به دست داشت. ساک وسایل نیاز را زمین گذاشتم و کلید خانه را از کیفم بیرون آوردم:   _ وقتی میخوابه کل وجودش میشه آرامش…   خطاب

ادامه مطلب »
رمان تاوان
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 32

  _خودتو داری میزنی به اون راه؟؟ به مسخره بهش توپیدم _با من میای خونمون؟! انگار صبح اومده قراره من شب بیام دنبالش چشماش پرشده بود _اینطوری بهم نگو میدونی چقدر دلم برات تنگ شده بود؟؟ صداش بلند بود که نگاه بابا و ماهور اومد سمتمون مجبور شدم دستشو بگیرم

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها