جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 51

      رستا از بازی که راه انداخته بود، خوشش آمده بود. کمی تقلا کرد تا مثلا رو به امیر ندهد اما مرد کاملا از چشمانش، درونش را می خواند.   -دودوتا چهارتای چی…؟!   امیر عمیق و نافذ خیره در چشم هایش، پوست دون دون شده بدنش را

ادامه مطلب »
رمان فئودال
رمان فئودال

رمان فئودال پارت 61

            – پسر؟ من از تو… پسر دارم؟   گلین عصبی مشت های کوچک و بی جانش را به سینه ی ستبر مرد زد ، فریاد کشید انگار به جنون رسیده باشد. هورمون هایش انگاری جابه جا شده باشند. اما حق داشت. اورا ناجوانمردانه بیرون

ادامه مطلب »
رمان غرق جنون
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 31

        از نفرت کلامش دلم گرفت و دستم مشت شد. هنوز باورم نشده بود که قرار است با او در یک خانه زندگی کنم، مگر باورکردنی بود؟   در را با نوک پایش بست و بعد از قفل کردن ماشین، سمت خانه رفت.   وارد که شدیم

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 314

            خنده‌ای کرد، انگار دیگر راجع به من حرف نمیزد، راجع به خودش بود، احساسش به همسر سابقش…   _ نمیخوای بعضی چیزا رو بقیه ببینن، دوس داری فقط خودت ببینی، فقط خودت ببینی که خاص باشه برات، که به خودت افتخار کنی که جز

ادامه مطلب »
رمان آس کور
رمان آس کور

رمان آس کور پارت 189

    حاج آقا دست یخ زده ی حاج خانم را گرفته و همراه دست خودش، روی موهای سراب گذاشت.   گونه اش را هم همانجا فشرد و بینی بالا کشید. تکخندی زده و با آرامش چشم بست.   _ نمرده عزیزم، همینجاست… این همه وقت جلوی چشممون بوده و

ادامه مطلب »
رمان تاوان
رمان تاوان

رمان تاوان پارت 4

    دادخواست طلاق بود  و من ناباور لبخند زدم     _این چیه؟     _فکر کردم حداقل سواد خوندن نوشتن داری؟     صدای زیبا مثل خوره تو سرم وول میخورد ولی من باور نکردم     _شوخی داری میکنی با من…….آره؟     جوابی نداد و فقط

ادامه مطلب »
رمان سال بد
رمان سال بد

رمان سال بد پارت 95

        شهاب خونابه ی دهانش را با زجر فرو بلعید … و بعد آهسته و عصبی شروع کرد به خندیدن .   چقدر بدبخت شده بود که حتی ساسان به حالش ترحم می کرد ! به چه روزی افتاده بود که حتی این ناآدم برایش دل می

ادامه مطلب »
دانلود رمان دلبر طناز من
رمان

دانلود رمان دلبر طناز من به صورت pdf کامل از anahita99

      خلاصه رمان دلبر طناز من :   به نام الهه عشق و زیبایی یک هویت یک اصل و نسب نمی دانم؟ ولی این را میدانم عشق این هارا نمی داند او افسار گسیخته است روزی به دل می اید و کل عقل را دربر میگیرد اما عشق

ادامه مطلب »
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 50

        امیر با صدای ویبره گوشی اش چشم باز کرد و خواست ان را بردارد که نتوانست. نگاهش به رستا خورد و لبخند کل صورتش را فرا گرفت.     رستا تنها با یک تاپ و شورتک توی آغوشش گوله شده بود. قرار بود شیطنت نکنند اما

ادامه مطلب »
رمان جزر و مد
رمان جزر و مد

رمان جزر و مد پارت 3

        _مامان…..من یه تار موی سفید تو رو به کل اِهِن و تولوپ اون جماعت نمیدم که از ترس اینکه نکنه ثروتشون کم بشه و آبروشون بره که پسرشون یه زندگی پنهانی داشته حتی به عروس و نوه شون یه سقف بالاسر ندادن که گیر منوچهر نیوفتیم

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 313

            _ خب…چیزی خواستی بهم زنگ بزن، تو هم اگه میری پاشو برسونمت…یا بمون پیشش تا برگردم، اومدنی میگم وحید هم بیاد با هم برگردین!   کیمیا پیشنهادش را قبول کرد:   _ باشه پس داداش ماشین منو ببر، بذار بمونه…با ماشین وحید با هم

ادامه مطلب »
رمان غرق جنون
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 30

    توصیف حسی که داشتم با کلمات ممکن نبود اما چیزی شبیه به جان دادن را تجربه میکردم.   عامر در سکوت تکانی خورد و صندلی کنار تخت را جا به جا کرد. صندلی را کنار دیوار گذاشت و بعد از نشستن، سرش را به دیوار تکیه زد.  

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها