جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان آس کور
رمان آس کور

رمان آس کور پارت 186

    زمزمه ی زیرلبی اش را بردیا هم شنید و با نفسی حبس شده پلک هایش را روی هم فشرد.   حتی دلش نمیخواست یک ثانیه هم خودش را جای حاج آقا بگذارد. کاش قلب پیر و از کار افتاده اش این اتفاق را تاب می آورد.   حاج

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 300

            نگاه خیره‌اش زیادی وزن داشت، کمی به چشمانش نگاه کردم، با اخم و تخم. وقتی همچنان دیدم که ایستاده و نمیرود تشر زدم:   _ میخوای بیا قاشق قاشق بذار دهنم، ها؟   لبخند زد:   _ من راضیم‌هااا، تعارف نکن!   عصبی سر

ادامه مطلب »
رمان غرق جنون
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 20

    صدایش دیگر آن صدای گرم و پر مهر سابق نبود. از سرمای صدایش یخ بستم و نگاه خیسم که در چشمان بی روحش قفل شد، روح از تنم پر کشید.   خاک از میان انگشتان وا رفته و لرزانم سر خورد و دستم را به شکمم رساندم. اجازه

ادامه مطلب »
رمان گرداب
رمان گرداب

رمان گرداب پارت 332

    فقط هردفعه لباس هارو پرو کرده بودم و با اینکه یکی دو تا انتخاب کرده بودیم اما ترجیح دادم نخرم تا سورن بیاد….   سوگل بعد از خسته نباشید به فروشنده، لباس داخل ویترین رو نشون داد و گفت: -از این مدل رنگ سفیدش هم موجوده؟..   خانم

ادامه مطلب »
آبشار طلایی
رمان آبشار طلایی

رمان آبشار طلایی پارت 90

        -چه خبر شده آقا؟ عمو کجا رفت؟!     و جوابش تنها سکوت بود و سکوت…!     _♡_     شهراد:     لباس مایا را تنش کرد و بوسه‌ای به گونه‌های سرخ دخترش زد.     -جیگرم غذاشو کامل خورد، حالا وقت جایزه‌اس مگه

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 299

            بی محل کردم و دو لیوان برنج در قابلمه ریختم و برخاستم، مرغ هم دیگر نرم شده بود.   _ حورا‌…خسته میشی خوب نیست، بیا غذا آوردم!   باز هم محل ندادم، ماهیتابه‌را برداشتم و روی گاز گذاشتم، مرغ را هم همراه پیاز میلایست

ادامه مطلب »
دانلود رمان به تماشای دود
رمان

دانلود رمان به تماشای دود به صورت pdf کامل از منیر کاظمی

    خلاصه رمان به تماشای دود :   پیمان دایی غیرتی و بی اعصابی که فقط دو سه سال از خواهر‌زاده‌ش بزرگتره. معتقده سر و گوش این خواهرزاده زیادی می‌جنبه و حسابی مراقبشه. هر روز و هر جا حرفی بشنوه یه دعوای حسابی راه می‌ندازه غافل از اینکه لیلا

ادامه مطلب »
رمان غرق جنون
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 19

    لجوجانه سر بالا انداختم و از پس شانه اش عامر را دیدم که روی آن تل خاکی دراز کشید.   توصیف حس و حالم موقع دیدن آن صحنه را هیچ کلمه ای در دنیا نمیتوانست گردن بگیرد.   احساسی که در نبود عماد به عامر پیدا کرده بودم،

ادامه مطلب »
رمان گرداب
رمان گرداب

رمان گرداب پارت 331

    سورن دستش رو تو جیبش فرو کرد و گفت: -فقط عقد ما پنجشنبه همین هفته اس..یعنی سه روز دیگه..تو این مدت کم میشه انجام داد؟!…   -بله مشکلی نیست..چهارشنبه عصر حلقه ها اماده میشه و می تونین بیایین تحویل بگیرین…   داخل دفترش اسم و تاریخ رو یادداشت

ادامه مطلب »
سکوت تلخ
رمان سکوت تلخ

رمان سکوت تلخ پارت 66

          مریض شده بود   بیشتر اما انگار مغزش جا به جا شده بود   هاکان آن تو داشت پررنگ میزد   این را نمیخواست   تعارفی با خودش نداشت   به خود دروغ نمیگفت   اما انگار خوشش آمده بود از او   با عقل

ادامه مطلب »
رمان آس کور
رمان آس کور

رمان آس کور پارت 185

        _ مزخرف نگو مرد حسابی، غیر ممکنه…   رنگ به رو نداشت، تمام حلقش مزه ی زهرمار گرفته و به زحمت نفس میکشید اما هنوز هم میخواست زورهای آخرش را برای نپذیرفتن این اتفاق بزند.   اما زور زدن هایش شبیه دست و پا زدن در

ادامه مطلب »
رمان دلارای
رمان دلارای

رمان دلارای پارت 342

        جمیله کمی عقب نشینی کرد   _ اینجا اگر قرار‌ باشه جواهر گم بشه سنگ رو سنگ بند نمیشه علیرضاخان بعدم حورا خودش دیده انگشتر دست بچه بوده   دلارای هاوژین را روی زمین گذاشت و نگران مقابلش نشست   از شدت خشم سرخ شده بود

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها