جدیدترین رمان های کامل pdf

رمان های بیشتر در کانال رمان من  https://t.me/romanman_ir

رمان گرداب
رمان گرداب

رمان گرداب پارت 332

    فقط هردفعه لباس هارو پرو کرده بودم و با اینکه یکی دو تا انتخاب کرده بودیم اما ترجیح دادم نخرم تا سورن بیاد….   سوگل بعد از خسته نباشید به فروشنده، لباس داخل ویترین رو نشون داد و گفت: -از این مدل رنگ سفیدش هم موجوده؟..   خانم

ادامه مطلب »
آبشار طلایی
رمان آبشار طلایی

رمان آبشار طلایی پارت 90

        -چه خبر شده آقا؟ عمو کجا رفت؟!     و جوابش تنها سکوت بود و سکوت…!     _♡_     شهراد:     لباس مایا را تنش کرد و بوسه‌ای به گونه‌های سرخ دخترش زد.     -جیگرم غذاشو کامل خورد، حالا وقت جایزه‌اس مگه

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 299

            بی محل کردم و دو لیوان برنج در قابلمه ریختم و برخاستم، مرغ هم دیگر نرم شده بود.   _ حورا‌…خسته میشی خوب نیست، بیا غذا آوردم!   باز هم محل ندادم، ماهیتابه‌را برداشتم و روی گاز گذاشتم، مرغ را هم همراه پیاز میلایست

ادامه مطلب »
دانلود رمان به تماشای دود
رمان

دانلود رمان به تماشای دود به صورت pdf کامل از منیر کاظمی

    خلاصه رمان به تماشای دود :   پیمان دایی غیرتی و بی اعصابی که فقط دو سه سال از خواهر‌زاده‌ش بزرگتره. معتقده سر و گوش این خواهرزاده زیادی می‌جنبه و حسابی مراقبشه. هر روز و هر جا حرفی بشنوه یه دعوای حسابی راه می‌ندازه غافل از اینکه لیلا

ادامه مطلب »
رمان غرق جنون
رمان غرق جنون

رمان غرق جنون پارت 19

    لجوجانه سر بالا انداختم و از پس شانه اش عامر را دیدم که روی آن تل خاکی دراز کشید.   توصیف حس و حالم موقع دیدن آن صحنه را هیچ کلمه ای در دنیا نمیتوانست گردن بگیرد.   احساسی که در نبود عماد به عامر پیدا کرده بودم،

ادامه مطلب »
رمان گرداب
رمان گرداب

رمان گرداب پارت 331

    سورن دستش رو تو جیبش فرو کرد و گفت: -فقط عقد ما پنجشنبه همین هفته اس..یعنی سه روز دیگه..تو این مدت کم میشه انجام داد؟!…   -بله مشکلی نیست..چهارشنبه عصر حلقه ها اماده میشه و می تونین بیایین تحویل بگیرین…   داخل دفترش اسم و تاریخ رو یادداشت

ادامه مطلب »
سکوت تلخ
رمان سکوت تلخ

رمان سکوت تلخ پارت 66

          مریض شده بود   بیشتر اما انگار مغزش جا به جا شده بود   هاکان آن تو داشت پررنگ میزد   این را نمیخواست   تعارفی با خودش نداشت   به خود دروغ نمیگفت   اما انگار خوشش آمده بود از او   با عقل

ادامه مطلب »
رمان آس کور
رمان آس کور

رمان آس کور پارت 185

        _ مزخرف نگو مرد حسابی، غیر ممکنه…   رنگ به رو نداشت، تمام حلقش مزه ی زهرمار گرفته و به زحمت نفس میکشید اما هنوز هم میخواست زورهای آخرش را برای نپذیرفتن این اتفاق بزند.   اما زور زدن هایش شبیه دست و پا زدن در

ادامه مطلب »
رمان دلارای
رمان دلارای

رمان دلارای پارت 342

        جمیله کمی عقب نشینی کرد   _ اینجا اگر قرار‌ باشه جواهر گم بشه سنگ رو سنگ بند نمیشه علیرضاخان بعدم حورا خودش دیده انگشتر دست بچه بوده   دلارای هاوژین را روی زمین گذاشت و نگران مقابلش نشست   از شدت خشم سرخ شده بود

ادامه مطلب »
رمان حورا
رمان حورا

رمان حورا پارت 298

            دیگر ندیدمش، تا وقت ناهار. داشتم با شوق کپی برگه‌ی قراردادی کیمیا اورده بود را نگاه میکردم، حتی فکر اینکه بتوانم بعد از زایمان به این راحتی کار پیدا کنم برایم تعجب انگیز بود، البته حالا با حضور قباد سخت میشد.   میترسیدم بخواهد

ادامه مطلب »
رمان دختران ربوده شده
رمان

دانلود رمان دختران ربوده شده به صورت pdf کامل از کیانا بهمن زاده

      خلاصه رمان دختران ربوده شده :   مردی متولد شده با بیماری “الکسی تایمیا” و دختری آسیب دیده از جامعه کثیف اطرافش، چه ترکیبی خواهند شد برای یه برده داری و اطاعت جاودانه ابدی. در گوشه دیگر مردی تاجر دختران فراری و دختران دزدیده شده و برده هایی

ادامه مطلب »
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم
رمان بگذار اندکی برایت بمیرم

رمان بگذار اندکی برایت بمیرم پارت 39

      امیریل وا رفت. دوری کرده بود تا برچسب سواستفادگی به پیشانی اش نخورد. وگرنه از خدایش بود این عروسک را صاحب شود و در مالکیت خود دربیاورد…!!!     -چه ربطی داره…؟!   رستا رو به رویش ایستاد… -ربطش و تو بگو… چطور ادعا داری زنتم و

ادامه مطلب »
رمان های کامل
دسته‌ها