“خدمتکار عمارت درد”پارت 13

1.5
(2)

 

مارال رو تخت افتاده بود بدنش بی جون بود

خدایا چرا نفس نفس میزنه

 

+مارال پاشو دختر ببینم

پاشو ببینمت

تو که اینقدر ضعیف نبودی

چرا اینطوری شدی؟!

پاشو میدونی بلد نیستم ناز بکشم

با دستام موهاشو پس میزدم

فرهاد محکم با زورش هلم رفتم عقب.‌‌..

 

فرهاد: داری چیکار میکنی؟!

برو کنار نمبینی نمیتونه نفس بکشه

 

به اوج دیوانگی رسیده بودم

 

+فرهاد بگو چش شده؟!

بگو حالش خوبه؟!

چرا نفس نفس میزنه…

 

فرهاد: حالش خوبه الانم باید بریم بیمارستان

برو ماشین بیار

 

فقط دوییدم رفتم سمت سوئیچ ماشین روشنش کردم

 

مارالو تو بغل فرهاد دیدم تن و بدنم لرزید

خدا من چجوری بزارم این دختر از اینجا بره…

 

با دادی که فرهاد زد به خودم اومدم

 

فرهاد: با توام حرکت کن

 

پامو رو پدال گذاشتم دیگه نفهمیدم چجوری رسیدیم بیمارستان

 

+فرهاد لعنت بهت تو چجور دکتری هستی؟!

مارال چش شده…

این دختر اینطوری نبوده…

 

فرهاد: نمیدونم شاید چیزی مصرف کرده خودمم نمیدونم

 

مارالو بردن نزاشتن من برم پیشش

 

هی خدا چرا فرهادو اجازه دادن

 

خدا طاقت مرگ مارالو ندارم بقیه رو که بردی

نزار اینم برم

 

همین طور دم در منتظر بودیم

هر ثانیه مثل یه سال واسم رد میشد

 

فرهاد: میخواستی این دختر پیشت بمونه…

داری زنده زنده میکشیش

همینو میخواستی

کوروش: نه به والا علی

چرا بکشمش

نفسم به نفسش بنده

امانت بابامه

نگو فرهاد دلو جیگرم میسوزه

اگه میزدمش صد بار خودمو لعنت میکردم

 

فرهاد: دیگه اون فرصت سه روز تمومه

فردا با خودم میبرمش…

 

انگاری هلم دادن از صخره افتادم پایین…

 

کوروش:  نه فرهاد بزار سه روز پیشم باشه

بقرآن نمیتونم تحمل کنم همین جوری ببریش

 

فرهاد: فقط سه روز بعد سه روز با خودم میبرمش…

 

کوروش: ببرش حق داری پیش من مارال پرپر میشه

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 1.5 / 5. شمارش آرا 2

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240508 142226 973 scaled

دانلود رمان میراث هوس به صورت pdf کامل از مهین عبدی 3.4 (5)

بدون دیدگاه
          خلاصه رمان:     تصمیمم را گرفته بودم! پشتش ایستادم و دستانم دور سینه‌های برجسته و عضلانیِ مردانه‌اش قلاب شد. انگشتانم سینه‌هایش را لمس کردند و یک طرف صورتم را میان دو کتفش گذاشتم! بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع…
IMG 20240425 105233 896 scaled

دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.7 (3)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این…
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3.7 (3)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.3 (6)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 4.6 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
اشتراک در
اطلاع از
guest

17 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
mehr58
mehr58
1 سال قبل

اخ اخ  😭 

لیلا زارعی
لیلا زارعی
1 سال قبل

عالی بود ممنون

Ghazal
Ghazal
1 سال قبل

امروزم پارت نداریم؟!😕

...
...
1 سال قبل

چرا کوروش انقدر شُله؟😂
من فکر میکردم مغرورو یخه اما بچم شیر برنجه.
تصویر ذهنی خراب شد😑
منتظر پارت بعدی هستم💙

صغرا ۱۱
صغرا ۱۱
پاسخ به  ...
1 سال قبل

فک کنم از اوناییه که اول خوب میزنن و داغون میکنن بعد که عذاب وجدان میگیرن به غلط کردن میوافتن😅

...
...
1 سال قبل

چرا کوروش انقدر لوس حرف میزنه😂
خدا وکیلی تصویر ذهنیم از کوروش خراب شد😑
اگه امانت باباته پَ چرا میزنیش؟
من فکر کردم مغرور یخه اما اینکه مثل شیر برنج میمونه😂
منتظر پارت بعدیم💙

anisa
anisa
1 سال قبل

اجی فرشته پارت نمیزازی
تو الان بذاری اینا از مدرسع میان خوشحال میشن

My nazi
My nazi
پاسخ به  anisa
1 سال قبل

راست میگه هااا😂

Ella
Ella
1 سال قبل

از داستانش خوشم میاد ولی قلم قوی نداره
ممنون

ساحل
ساحل
1 سال قبل

ابجی فرشته میشه چنتا مورد بگم در باره رمانت گلم؟🥰

Mehrima
Mehrima
1 سال قبل

هیییی زود زود بزار حالا من تا فردا چیکار کنم

هعی
هعی
1 سال قبل

مرسی بابت پارت عرررر🥲 https://s.w.org/images/core/emoji/14.0.0/svg/1f90d.svg

هعی
هعی
1 سال قبل

ولی من کوروش رو دوس دارم🤍

ساحل
ساحل
پاسخ به  هعی
1 سال قبل

کوروشم تورو دوس داره😌👌❤

anisa
anisa
پاسخ به  ساحل
1 سال قبل

نفس قلمت فقط🤣

My nazi
My nazi
پاسخ به  ساحل
1 سال قبل

ای جان😂

بانو
بانو
1 سال قبل

عالی
پارت فقط

دسته‌ها

17
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x