ارسلان خشن گفت:
_پاشو برو خونه، دیگه هم دور و بر اون پسره پیدات نشه که زندگیتو سیاه می کنم دلی
پاشو برو تا دوباره کار دستت ندادم
دلارای بی توجه به او گفت:
_اما الان نظرم عوض شده ارسلان
ارسلان نمی دانست چرا تا این اندازه از این بحث بیزار است!
_بس کن
_دوست داشتن کسی که دوستت نداره زجر آور ترین کار ممکنه
تحقیر میشی
عذاب میکشی
حس بی ارزش بودن میکنی
غرورت بار ها و بار ها میشکنه
قلبت ترک میخوره و خندیدن یادت میره
فقط و فقط به خاطر یک اشتباه ارسلان
ارسلان کلافه پتو رو کنار زد و لباس زیرش را از روی زمین برداشت
دلارای ادامه داد:
_من هنوزم دوستت دارم ارسلان
بیشتر از خودم ،بیشتر از خانوادم ،بیشتر از آبروم
ارسلان بی توجه لباس زیرش را پوشید و شلوارکی به پا کرد
_اما اینبار نمیخوام کسی رو که دوستش دارم رو انتخاب کنم
میخوام کسی رو انتخاب کنم که دوستم داره
میدونی چرا؟
ارسلان رو به روی آینه دستی به موهایش کشید
انگار که صدای دلارای را نمی شنود
_چون فکر می کنم دوست داشتن کسی که دوستت داره آسون تر از پس زده شدن از طرف کسی که دوسش داری !می فهمی ؟
ارسلان خندید
_ نه جون تو
دلارای جدی بود
گرفته و شکسته
شوخی نمیکرد
بر خلاف ارسلان که انگار از بودن دخترک روی تختش سر کیف بود
سمت در اتاق رفت که صدای زمرمه محکم دلارای را شنید:
_میخوام با هومن ازدواج کنم!
فاطی جونم لطفا یک قسمت دیگه بزار ؟
ببین نویسنده عزیز ازت هیچ نمی خواد دیگه هم نمی گم کمه و بعد هر پارتم کامنت مثبت میزار
ولی پارت بعدی رو لطفا لطفا یکم بیشتر بنویس🥺🤍
با هومن ازدواج کنه گیساشو از ته میبرم:/
✂️بیا
می گما (یکی)
بیا تو اسمت و بزار یکی ۱
اینجوری قاطی میشه
مرسیییی
چرا ازدواج نکنه باهاش:/ هومن هر چی باشه صدبرابر از این ارسلان بهتره
نوچ من هومنو نمیدوس عاشق ارسلانم
لطفا خفه شو:)
اوه اوه چه شود
یعنی خاکع خاکع تو سر بی احساس ارسلان
ای حناق ۴۸ ساعته دلی بگیری😓
دوتا حالت وجود داره…
یا عصبی میشه و ب دلارای میگه تو غلط میکنی!
یا با تمسخر میگه برو باهرکی میخوای ازدواج کن دخترحاجی😂😂🥴
واااای کمههههههه تو رو جون هرکی دوست داری قسم میدم یکم بیشتر بنویس.
اوه او چه شوددددد
بی صبرانه منتظر فردام ببینم واکنش ارسلان چیه😂😂
۲۴ ساعت منتظر واکنش ارسلان، ۲۴ ساعت منتظر واکنش دلارای، ۲۴ ساعت منتظر واکنش هومن 😐😂
😂👍
خدایی شماها ک هی میگید کمه با چ انرژی حرفتون و هر پارت تکرار میکنید ؟🤣🤣🤣🤣بابا خسته نشدید؟ 🤣🤣🤣
و خداوند دیوار را آفرین
که وقتی از همه جا ناامید و عصبی شدی
با کله به آن پناه ببری
و دیوار برایت سخت آغوش باز کند
به قدری سخت که در عرض ثانیه ای متلاشی شوی و دعوت حق را لبیک بگویی
و در کنار رودخانه های شراب و شیرعسل به همه زمینی ها بخندی
این است سرانجام با کله به دیوار رفتن😈😈😈😈
اگه میشه *
اولاً خیلی کمه
دوماً تک پیشه ی پارت دیگ بزار
سوماً نویسنده جان قصد توهین ندارم عزیزم فقط بیشتر بنویس 😗
همین🤚
روز به روز ماجرا داره خفن تر میشه😶
فازم رو نمیفهمم هم از ارسلان خوشم میاد هم دوست دارم حرص بخوره😂 فک کنم دوچار بیماری دو قطبیتی شدم😂😐
جررر😂😂
وای منم اینجوری شدم