رمان عشق صوری پارت 228

5
(1)

 

اومدن مامان و آقا رهام اونقدر طول کشید که تقریبا مطمئن شده بودم راضی نیست و نمیشه و نخواهد شد!
اصلا این تئوری اینجا اومدن از بیخ و بن اشتباه بود.
مگه ممکن بود که اون به این زودی راضی به پیوند ما بشه.اون هم وقتی نا سر حد مرگ ازمون عصبانی شده بود.
بیخودی اینجا اومده بودیم.
بیخود و بیجهت…!

نفسم رو آه مانند بیرون فرستادم و خطاب به شهرام که برخلاف من اصلا نمیشد آثار خستگی ناشی از انتظار رو تو صورتش نمیشد دید گفتم:

-نمیاد…مطمئنم که نمیاد!

خیره به رو به رو زمزمه کنان گفت:

-میاد!

دستشو گرفتم و با تاکید گفتم:

-نمیاااااد…پاشو بریم و خودمونو کوچیکتر از این نکنیم!

من نشیمن گاهم رو به نیت بلند شدن از جایی که روش نشسته بودم فاصله دادم اما اون نه تنها بلند نشد بلکه دست برد تو جیب شلوارش و با بیرون آوردن پاکت سیگارش، یه نخ سیگار بیرون آورد و درحالی که در جست و جوی فندک جیب هاش رو میگشت گفت:

-میاد ! مادرت راضیش میکنه!

دوباره نشستم سرجام.کلافه بودم از شهرام که اینقدر ریلکس همچین حرفی میزد اونم هم بعد از دوساعت انتظار!
مونده بودم بر چه اساسی آخه این جوابهارو تحویلم میداد.
سر انگشتمو به شیشه ی ساعت مچیم زدم و پرسیدم:

-میدونی از کی تاحالا اینجاییم؟ مامان من اگه قرار بود بتونه راضیش کنه خب حتما تاحالا کرده بود.
پاشو بریم شهرام…خواهش میکنم!

خیلی خونسرد سیگارش رو گذاشت لای لبهاش و فندک رو زیرش گرفت.
روشنش که کرد نخ سیگارو بین انگشتهاش گرفت و یه کام عمیق ازش گرفت و حرف نزد تا وقتی که دود اون سیگارو بیرون فرستاد:

-میاد ! یا میاد و میگه موافق یا میاد و میگه موافق نیست…اینکه بمونیم و حتی مخالفتش رو بشنویم بهتر از اینکه بدون شنیدن هیچ حرفی از اینجا بزنیم بیرون پس صبر کن !

با عصبانیت ازش رو برگردوندم.
این ریلکس بودنش خیلی رو مخ بود….

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 5 / 5. شمارش آرا 1

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (1)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 4.2 (5)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      
IMG ۲۰۲۴۰۴۲۰ ۲۰۲۵۳۵

دانلود رمان نیل به صورت pdf کامل از فاطمه خاوریان ( سایه ) 2.7 (3)

1 دیدگاه
    خلاصه رمان:     بهرام نامی در حالی که داره برای آخرین نفساش با سرطان میجنگه به دنبال حلالیت دانیار مشرقی میگرده دانیاری که با ندونم کاری بهرام نامی پدر نیلا عشق و همسر آینده اش پدر و مادرشو از دست داده و بعد نیلا رو هم رونده…
IMG ۲۰۲۳۱۱۲۱ ۱۵۳۱۴۲

دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت به صورت pdf کامل از رویا احمدیان 5 (4)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان : صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. – برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. – برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ…
رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی

رمان شولای برفی به صورت pdf کامل از لیلا مرادی 4.1 (9)

7 دیدگاه
خلاصه رمان شولای برفی : سرد شد، شبیه به جسم یخ زده‌‌ که وسط چله‌ی زمستان هیچ آتشی گرمش نمی‌کرد. رفتن آن مرد مثل آخرین برگ پاییزی بود که از درخت جدا شد و او را و عریان در میان باد و بوران فصل خزان تنها گذاشت. شولای برفی، روایت‌گر…
اشتراک در
اطلاع از
guest

13 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نیلی رحیمی
نیلی رحیمی
1 سال قبل

یعنی تاسف واسه این همه حجم زیادی رمان چشامون دردگرفت بابایکم یواش انگشت طلا

sanaz
1 سال قبل

اوف بخدا دیگه نمیتونم تحمل کنم زودتر تموم کن رمانتو خب 😐💔🤦‍♀️

jennie blink
jennie blink
1 سال قبل

من دیگه خسته شدم

انبه
انبه
1 سال قبل

💩💩💩💩💩💩💩💩💩💩

نیلی رحیمی
نیلی رحیمی
1 سال قبل

اقا یه سول این شهرام سیگارش چیه که بوش نه اذیت میکنه نه دندوناش خراب میشه نه روخودش مثل ادمهای سیگاری تاثیر میزاره؟منم موووخام 😅😅😅😅😎😎🍍🍍🍌🍉😑🍎😥😎🤗🐺🐱

aram
aram
پاسخ به  نیلی رحیمی
1 سال قبل

جذابم هس تازه😂
دندوناشم ردیفه😂

نیلو
نیلو
1 سال قبل

نویسنده دستت بشکنه مرسی از پارت گذاری نابت😂❤

Aramesh
Aramesh
1 سال قبل

لطفا پارت ۲۲۹ به بعد رو بزارید میخواییم بفهمییم اخر رمان چیه شیوا ب شهرام میرسه ایا شیدا از دست فرهاد خلاص میشه لطفا بزارید اقای نویسنده خسته شدیم

Nahar
Nahar
1 سال قبل

من از دیشب گرفتارش بودم تا الان ک زدم تمومش کردم🤣 چقدر زیاد بوود ب قدری زیاد بود م در عرض یک دقیقه ک چ عرض کنم یک ثانیه تمومش کردم🤣

آخرین ویرایش 1 سال قبل توسط Nahar
نهنگ اعظم
نهنگ اعظم
1 سال قبل

واسه اونا دوساعت شده منتظرن واسه ما حدود دو و سه ماه کمه کم روشاخشه بااین پارت گذاشتن .🤔😶گمونم نوه هام بفهمن آخر رمان چی شد 😂

Mobina
Mobina
1 سال قبل

تف بهت واقعا الان یک ماهه تو پارت خونه شهرام ابنایی

Bahareh
Bahareh
1 سال قبل

واقعا که این الان مثلا یه قسمت از رمان بود؟ دوخط بود همش اونم هی میاد نمیاد بود شیوا میگفت نمیاد شهرام میگفت میاد کلا همین دیگه شورشو در میارن نویسنده‌ی ایم رمان و رمان دلارای آدم از خوندن رمان آنلاین بیزار کردن این دوتا اه اه اه اه.

جانان
جانان
1 سال قبل

واقعا چند پارت دیگه باید منتظر بمونیم تا بفهمیم نظر رهام چیه؟
بابا نویسنده جان محض رضای خدا یه سر و سامونی به این شیوای بینوا بده

دسته‌ها

13
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x