5 دیدگاه

رمان پروژه عشق پارت 27

0
(0)

نگاهموب چشماش دوختم بزرگترین خوش شانسی من بود

_میگما آرمین

آرمین:برار واسه بعد

(و فرمون چرخوند )

_مس بشر الاغغغ

(صدایه آهنگ میومد دور ماشینمون کیپ کیپ شده بود )

_بریم خب

آرمین:در باز نمیشه

_یا ابرفرض ینی چی‌

آرمین:لوبیا چیتی

(دست گلمو محکم کوبوندم ب سرش که دسته گلم پرپر شد)

_ارمینننن الهیییی کچللللل شی

آرمین:حقت بود

_خفه شووو

آرمین:اوکی ولی (با دست کیانو نشون داد که صورتش داشت با پنجره ماشین حل میشد قهقهه م فضایه ماشینو پر کرد ارمین با عربده گفت:تخم جن برو کناررر

(لبای کیان تکون میخورد اما خارج از هر گونه فهم کلماتی آرمین شیشه ماشینو پایین کشید)

کیان:حجی برگامممم

آرمین:چته

کیان:راه نیس دنده عقب بگیرم

آرمین:برینم ب خودتو دست فرمونت یه هولی به خودت بده

کیان:عه وا زن داداش احوال شما

(چشم غره خفنی رفتم ک لال مونی گرفت بارانم با سلیقش این درازه لاغر چیه شده رلش ، راه باز شد آرمین بی صدا از ماشین پیاده شد دور زد و در سمت منو باز کرد دستشو ب سمتم اوورد دستمو تو دستش گذاشت و آروم از ماشین پیاده شدم صدای جیغ و سوت همه جارو پر کرده بود دست ارمینو فشردم چشمم ب اسرا باران خورد وای خدا مرگم بده اینا چرا همچین میکنم بابا من نخوام اون دوتا در همچین موقعیتی هیپ‌هاپ برقصن باید کیو ببینم اونم هیپ‌هاپ با این آهنگ خدایااا منو بکش)

اسرا:وای عروس چقدر خوشگله رو چشم کورش بزاریم میکشتش نه یعنی بیناییشو بدست میاره

باران:بزنمممم ب تختههههه هزارالله اچبرررر

(خدایا منوبکش مامانم نزدیکم شد و گونمو بوس کرد تا جایگاه عروس دوماد با جیغو سوتهای خانوادمون و دوستای خلمون گذشت و نشستیم)

(یکی به شونم میکوبید و داشت سوراخش میکرد و من همچنان با پدر مادر آرمین درحال حرف زدن بودم وقتی رفتن برگشتم دیدم اسراس دستاشو مشت کرده به شونم میکوبه خودشم در یه دنیای دیگست)

_هااااا چتههه

اسرا:هوشه چرا همچین می‌کنی خوب میترسم میگم کی شام میدن بچم طلف شد

(نگاهی ب قیافش میکنم)

_اونوقت بچتون کجا تشریف دارن

اسرادستشو رو شکمش میکشه: گشنته مامانی شکم خوشچلم

_مرض من چ می‌دونم

(کم‌کم دیدم سالن داره خلوت میشه و مردم ب سمت سالنای غذا میرن اسرا باران تند تند از بین مردم لایی میکشسدن خدایا خودت امشبو بخیر کن)

***

(باران)

_بیا اینجا بشین

(اسرا تند ب سمتم اومد صندلیو کشید و نشست نفس عمیقی کشید)

اسرا:بمیری الهی شیلا با خودتو عروسیت

(دستشو ب سمت سوپ کشید همزمان جوجه رو اوورد جلو دستش مس هرچیزی میخورد الی بشر… خلاصه شام با وحشی گری اسرا تموم شد یه تن خورده بودیم به جایگاه اولمون برگشتیم زیرا برای رقص ارمینو شیلا بلند شدن و رفتن وسط)

**

(شیلا)

دست ارمینو گرفتم با هم رفتیم وسط سالن دیجی اهنگو پلی کرد و من هم شروع کردم ب تکون دادن خودم ارمین زود زود شاباش میداد آهنگ به این قسمتش که رسید: )

`شب شب شورو حاله

یک شب بی مقاله

عروس میره به حجله`

(بزور جلویه خودمو گرفتم تا نخندم صدای قهقهه بلند آرسین کیان و اهورا میومد صدای سوت بلند آرسین بلند شد)

آرسین:دمت گرم آرمین اهنگم قهوه ای کردین

آرمین:فدایی داری یکی طلبت

(آرمین از خنده ریسه می‌رفت و اسرا عاجو واج ماه میکرد که جیغ بلندی کشید)

اسرا:چی‌چیو یکی طلبت

(همه خفه خون گرفتیم تا تموم شدن عروسی……)

 

 

 

 

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20240503 011134 326

دانلود رمان در رویای دژاوو به صورت pdf کامل از آزاده دریکوندی 3 (2)

بدون دیدگاه
      خلاصه رمان: دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی میشید و احساس می کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می شنوید و فکر می کنید قبلا شنیدید… فکر کنم…
IMG 20240425 105138 060

دانلود رمان عیان به صورت pdf کامل از آذر اول 2.5 (4)

بدون دیدگاه
            خلاصه رمان: -جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. -ب..ببخشید، مگه شوره؟ ها‌تف در جواب قاشق را محکم روی میز میکوبد. نیشخند ریزی میزند. – نه شیرینه..من مرض دارم می گم شوره    
IMG 20240425 105152 454 scaled

دانلود رمان تکتم 21 تهران به صورت pdf کامل از فاخته حسینی 5 (2)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان : _ تاب تاب عباسی… خدا منو نندازی… هولم میدهد. میروم بالا، پایین میآیم. میخندم، از ته دل. حرکت تاب که کند میشود، محکم تر هول میدهد. کیف میکنم. رعد و برق میزند، انگار قرار است باران ببارد. اما من نمیخواهم قید تاب بازی را بزنم،…
IMG 20240424 143258 649

دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم…
IMG 20240424 143525 898

دانلود رمان هوادار حوا به صورت pdf کامل از فاطمه زارعی 3.9 (7)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   درباره دختری نا زپروده است ‌ک نقاش ماهری هم هست و کارگاه خودش رو داره و بعد مدتی تصمیم گرفته واسه اولین‌بار نمایشگاه برپا کنه و تابلوهاشو بفروشه ک تو نمایشگاه سر یک تابلو بین دو مرد گیر میکنه و ….      

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

5 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
منم
منم
2 سال قبل

خشنگع

Mobina
Mobina
2 سال قبل

منکه این رمان و نمیخوندم و نمیخونم
ولی بعد از این همع مدت نویسده روش شد این چهارتا خط و بزاره؟؟

Slin
Slin
پاسخ به  Mobina
2 سال قبل

عزیزکم تو همین الانشم نگاش کردی پ چطور میگی نمیخوندی و اینا 😂🌋

Shila
Shila
پاسخ به  Mobina
2 سال قبل

زشته عیبه !

Asi
Asi
پاسخ به  Mobina
2 سال قبل

مرسی بابت کامنت قشنگت عزیزم ولی مرسی همین الانشم بابت نگاه کردن به رمانم و کامنت دادنت بهم کمک کردی بازم مرسی⁦♥️⁩🍃

دسته‌ها

5
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x