انتقام یا عشق (خون آشام) پارت بیست و سوم

0
(0)

ناگهان از میان اب موجودی قول پیکر بیرون امد سرش خونی بود و سنگی بزرگ روی ان بود.
آلوینا با ترس گفت
-او.. ـن او.. ـن چیه ساندر
و با ترسی غیر قابل وصف پشت سر ساندر رفت و پناه گرفت
-لویاتان
-چی؟

-دهنتو ببند اگه با سنگ بیدارش نمیکردی الان وضعیت ما این نبود.
{لویاتان
لویاتان در واقع مار ماهی بسیار عظیم الجثه ای می باشد. جثه و هم چنین چهره وحشتناک این حیوان در داستان ها، باعث شده تا به او لقب هیولا اسطوره ای را بدهند. از نظر افراد اروپایی، لویاتان مثل و مانند ندارد و اگر شر او به یک انسان برسد، می تواند تمامی خاندان او را از بین ببرد.}
ساندر با ارامش زیادی ک برای آلوینا ترسناک بود ب سمت لویاتان رفت.
در عرض چشم بهم زدنی ب سمت چشم سمت راستش رفت و با حرکتی چشمش را از کاسه در اورد، خواست ب سمت چشم دیگرش برود ک آلوینا را دید ک در حال تلاش است ک چشم سمت چپ هیولا اسطوره ای رو دربیار اما این ماهی با حرکت سرش آلوینا را پرت کرد. ساندر هنگ ماند پیش خودش گفت خب دخترک نادون وقتی نمیتوانی خب سمتش نرو سرش را تکانی داد ب سمت چشم دیگر ماهی رفت و ان را نیز در اورد لویاتان با درد وحشتناکی ب درون اب رفت.
ساندر ب سمت درختان رفت
آلوینا با درد دستش روی زمین افتاده بود و ب خود میپیچید. از حرکاتش مشخص بود ک دستش در رفته ب سمتش رفت دستش را گرفت و با حرکتی ک منجر ب جیغ آلوینا شد دستش را ب حالت اولیه برگردونن. وقتی از صحت دستش مطمئن شد ب سمت عمارت رفت
*سینره
یک هفته ای از نبود عجیب ساندر میگذره و من هر روز ب ان کلبه لعنتی سر میزنم اما دریغ از ردی از او. تمام این یک هفته درون اتاقم بودم.
ب در اتاقم ضربه ای وارد شد
-بفرمایید
مادر بزرگم با دسته گلی وارد اتاقم شد.
-الهی من دورت بگردم چرا اینجوری میکنی مادر؟ عزیز من هر روز کارت همینه چرا دیگه از سینره کنجکاو من خبری نیست
سرم پایین بود، مادربزرگن دستش را ب زیر چانه ام برد و مجبورم کرد ب چشمانش زل بزنم.
-عزیزم ب من ک هیچی نمیگی ک چرا ناراحتی ولی امشب مهمون داریم. پشو یکم نگاه ب خودت کن
با تعجب گفتم
-مهمون.!؟
-اره مامان جان، سابین هست
-سابین..!؟
-اره سابین دارع میاد ک باهم حرف بزنید در مورد ایندتون
-چـــــــــــــــــــــــــی؟
-هیچی مادر بلند شو
بعد هم بلند شد و از اتاق بیرون رفت
هنگ هستم نمیدونم خوابم یا بیدار؟
خسته شدم، صندلی ام را ورداشتم روب روی پنجره میگذرم ساعت 9/30صب هست نور خورشید روی دیوار هست ولی تو ی اتاقم نیست دلم تنگه نمیدونم برای کی ولی انگار تیکه ای از وجودم نیست. چشمانم را میبندم سرم را ب صندلی تکیه میدهم یا داغی روی گونه هم متوجه اشک های پی دی پیم میشوم.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
با حس دستی روی صورتم از خواب بلند میشم. دستی روی چشمانم هست. صدایی اشنا میشنوم صدایی ک تا ته دلم را میسوزانند
-اگه گفتی من کیم خوشگل خانم؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 0 / 5. شمارش آرا 0

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
IMG 20230123 235605 557 scaled

دانلود رمان معشوقه پرست 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :         لیلا سحابی، نویسنده و شاعر مجله فرهنگی »بانوی ایرانی«، به جرم قتل دستگیر میشود. بازپرسِ پرونده او، در جستوجو و کشف حقیقت، و به کاوش رازهای زندگی این شاعر غمگین میپردازد و به دفتر خاطراتش میرسد. دفتری که پر است از…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۹۱۷۶۲۱

دانلود رمان انار از الناز پاکپور 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       خزان عکاس جوانی است در استانه سی و یک سالگی که گذشته سختی رو پشت سر گذاشته دختری که در نوجوانی به دلیل جدایی پدر و مادر ماندن و مراقبت از پدرش که جانباز روحی جنگ بوده رو انتخاب کرده و شاهد…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۴۳۹۱۱۴

دانلود رمان ستی pdf از پاییز 2 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :   هاتف، مجرمی سابقه‌دار، مردی خشن و بی‌رحم که در مسیر فرار از کسایی که قصد کشتنش را دارند مجبور به اقامت اجباری در خانه زنی جوان می‌شود. مردی درشت‌قامت و زورگو در مقابل زنی مظلوم و آرام که صدایش به جز برای گفتن «چشم‌»…
InShot ۲۰۲۳۰۲۰۹ ۱۸۳۹۴۴۲۹۸

دانلود رمان لانتور pdf از گیتا سبحانی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :       دنیا دختره تخسی که وقتی بچه بود بیش فعالی شدید داشت یه جوری که راهی آسایشگاه روانی شد و اونجا متوجه شدن این دختر یه دختر معمولی نیست و ضریب هوشی بالایی داره.. تو سن ۱۹ سالگی صلاحیت تدریس تو دانشگاه رو میگیره…
IMG 20230128 233719 6922 scaled

دانلود رمان کابوس نامشروع ارباب pdf از مسیحه زاد خو 5 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     کابوس ارباب همون خیانت زن اربابه ارباب خیلی عاشقانه زنشو دوس داره و میره خواستگاری.. ولی زنش دوسش نداره و به اجبار خانواده ش بله رو میده و به شوهرش خیانت میکنه … ارباب اینو نمیفهمه تا بعد از شش سال زندگی مشترک، پسربچه‌شون…
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۸۱۶۶۸۶

دانلود رمان پرنیان شب pdf از پرستو س 2 (1)

3 دیدگاه
  خلاصه رمان :       پرنیان شب عاشقانه ای راز آلود به قلم پرستو.س…. پرنیان شب داستان دنیای اطراف ماست ، دنیایی از ناشناخته های خیال و … واقعیت .مینو ، دختریه که به طرز عجیبی با یه خالکوبی روی کتفش رو به رو میشه خالکوبی که دنیای…
55e607e0 508d 11ee b989 cd1c8151a3cd scaled

دانلود رمان سس خردل به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 3.4 (9)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:     ناز دختر فقیری که برای اینکه خرجش رو در بیاره توی ساندویچی کوچیکی کار میکنه . روزی از روزا ، این‌ دختر سر به هوا به یه بوکسور معروف ، امیرحافظ زند که هزاران کشته مرده داره ، ساندویچ پر از سس خردل تعارف میکنه…
Suicide 2

رمان آیدا و مرد مغرور 0 (0)

بدون دیدگاه
دانلود رمان آیدا و مرد مغرور خلاصه: درباره ی دختریه که ۵ساله پدرومادرشوازدست داده پیش عموش زندگی میکنه که زن عموش خیلی بدهستش بخاطراینکه عموش کارخودشوازدست نده بارییس شرکتشون ازدواج میکنه که هیچ علاقه ایی بهم ندارن وپسره به اسرارخوانواده ازدواج کرده وبه عنوان دوست درکنارهم زندگی میکنن.
IMG ۲۰۲۱۱۰۰۶ ۱۷۰۶۰۹

دانلود رمان شهر بی شهرزاد 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:         یه دختر هفده‌ساله‌ بودم که یتیم شدم، به مردی پناه آوردم که پدرم همیشه از مردونگیش حرف میزد. عاشقش‌شدم ، اما اون فکر کرد بهش خیانت کردم و رفتارهاش کلا تغییر کرد و شروع به آزار دادنم کرد حالا من باردار بودم…
InShot ۲۰۲۳۰۷۰۶ ۲۳۳۰۲۳۹۵۴

دانلود رمان حس مات pdf از دل آرا دشت بهشت 3 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:       داستان درباره سه خواهره که در کودکی مادرشون رو از دست دادن.پسر دوست پدرشان هم بعد از مرگ پدر و مادرش با اونها زندگی میکنه ابتدا یلدا یکی از دختر ها عاشق فرزین میشه و داستان به رسوایی میرسه اما فرزین راضی به ازدواج…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

7 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
asma
asma
2 سال قبل

سلام این رمان خیلی خوشکله ممنون که گذاشتی شیدا جان اگه میشه رمان درباره گرگینه ها هم بزار ؟

MMM
MMM
2 سال قبل

رمان با موضوع خون اشام و گرگینه و اینا میخوام بهم معرفی کنین

MMM
MMM
2 سال قبل

لطفاً پارت بعدی زود بزار 🙏🙏🙏🙏

مهسا
2 سال قبل

من میگم همون سابینه ساندر که دیگه رفت سرزمین خودش

دسته‌ها

7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x