رمان حورا پارت 154

4.2
(276)

 

 

 

 

 

 

پوزخند کمرنگی زدم:

_ حوراجون لباست یکم زیادی کوتاه نیست؟

 

نگاهی با ته مایه‌ی تعجب به لباسم انداختم و کمی عقب و جلوی خود را دید زدم:

 

_ وا…لاله، کجاش کوتاهه، لباسای تو که کوتاه‌تر از اینه!

 

لاله خندید و دستی به شکمش کشید:

_ والا فداتشم، تو یکم شکم داری، پاهات هم همچین شل و نرمه، سفت و خوش تراش نیست، برا همین میگم اخه…من که ورزشکار بودم، قبل حاملگی بدنم رو فرم بود بهم میومد!

 

به آرامی خندیدم، تخریب را به فشار خوردنش ترجیح میداد!

همچنان بدون نگاه به قباد، جلو رفته روی صندلی کنار لاله نشستم، پا روی پا انداخته با سخاوت موهایم را هم از روی شانه عقب راندم تا شانه‌های سفیدم بیشتر نمایان شود.

 

_ تو اینطور فکر کن لاله‌جان…

 

کیمیا که انگار رفته بود لباسش را تعویض کند، برگشت.

برای عقد، لباس پوشیده‌ای داشت و چادری گل گلی، اما حالا همان لباسی بود که در مزون با هم پسندیده بودیم.

 

با دیدنم ذوق زده جلو امد، برایش از جا برخاستم و همدیگر را در اغوش کشیدیم:

 

_ وااای حورااا، چه خوشگل شدیییی!

 

از ذوقی که با صدای بلند ابرازش کرد به خنده افتادم:

_ تو هم خوشگل شدی…بیا بشین، سرپا نمون!

 

دست وحید را گرفت و گفت:

_ جای عروس دوماد یکم بالاتره، تو بیا پیشمون…

 

سپس بی معطلی دستم را گرفت و کشید که دست دیگرم اسیر کس دیگری شد، از گرمای دستش، تشخیص اینکه چه کسی باشد سخت نبود!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 276

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۷۰۳ ۰۱۲۶۵۰۱۱۲

دانلود رمان داروغه pdf از سحر نصیری 5 (3)

4 دیدگاه
  خلاصه رمان:       امیر کــورد آدمی که توی زندگیش مرد بار اومده و همیشه حامی بوده! یه کورد مرد واقعی نه لاته و خشن، نه اوباش و نه حق مردم خور! اون یه پـهلوونه! یه مرد ذاتا آروم که اخلاقای بد و خوب زیادی داره،! بعد از…
رمان آخرین بت

دانلود رمان آخرین بت به صورت pdf کامل از فاطمه زایری 4 (4)

2 دیدگاه
  خلاصه: رمان آخرین بت : قصه از عمارت مرگ شروع می‌شود؛ از خانه‌ای مرموز در نقطه‌ای نامعلوم از تهران بزرگ! حنا خورشیدی برای کشف راز یک شب سردِ برفی و پیدا کردن محموله‌های گمشده‌ی دلار و رفتن‌ به دل اُقیانوس، با پلیس همکاری می‌کند تا لاشه‌ی رویاهای مدفون در…
aks gol v manzare ziba baraye porofail 43

دانلود رمان بانوی رنگی به صورت pdf کامل از شیوا اسفندی 4 (4)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان:   شایلی احتشام، جاسوس سازمانی مستقلِ که ماموریت داره خودش و به دوقلوهای شمس نزدیک کنه. اون سال ها به همراه برادرش برای این ماموریت زحمت کشیده ولی درست زمانی که دستور نزدیک شدنش، و شروع فاز دوم مأموریتش صادر میشه، جسد برادرش و کنار رودخونه فشم…
رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ

دانلود رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ به صورت pdf کامل از گلناز فرخ نیا 4.7 (3)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان غمزه های کشنده‌ی رنگ ها دقایقی قبل از مرگ : من سفید بودم، یک سفیدِ محضِ خالص که چشمم مانده بود به دنباله‌ی رنگین کمان… و فکر می‌کردم چه هیجانی دارد تجربه‌ی ناب رنگ‌های تند و زنده… اما تو سیاه قلم وجودت را چنان عمیق بر صفحه‌ی…
سکوت scaled

رمان سدسکوت 0 (0)

4 دیدگاه
  دانلود رمان سد سکوت   خلاصه : تنها بودم ، دور از خانواده ؛ در یک حادثه غریبه ای جلوی چشمانم برای نجاتم به جان کندن افتاد اما رهایم نکرد، از او میترسیدم. از آن هیکل تنومندی که قدرت نجاتمان از دست چند نفر را داشت ولی به اجبار…
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۴ ۲۱۴۷۲۱۹۷۸

دانلود رمان کنار نرگس ها جا ماندی pdf از مائده فلاح 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان : یلدا پزشک ۲۶ ساله ایست که بخاطر مشکل ناگهانی که برای خانواده‌اش پیش آمده، ناخواسته مجبور به تغییر روش زندگی خودش می‌‌شود. در این بین به دور از چشم خانواده سعی دارد به نحوی مشکلات را حل کند، رویارویی او با مردی که در گذشته درگیری…
InShot ۲۰۲۳۰۲۲۶ ۱۲۴۶۳۴۱۷۸

دانلود رمان عاشقانه پرواز کن pdf از غزل پولادی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :   گاهی آدم باید “خودش” و هر چیزی که از “خودش” باقی مانده است، از گوشه و کنار زندگی اش، جمع کند و ببرد… یک جای دور حالا باقی مانده ها می خواهند “شکسته ها” باشند یا “له شده ها” یا حتی “خاکستر شده ها” وقتی…
c87425f0 578c 11ee 906a d94ab818b1a3 scaled

دانلود رمان به سلامتی یک شکوفه زیر تگرگ به صورت pdf کامل از مهدیه افشار 3.7 (3)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:   سرمه آقاخانی دختری که بعد از ورشکستگی پدرش با تمام توان برای بالا کشیدن دوباره‌ی خانواده‌اش تلاش می‌کنه. با پیشنهاد وسوسه‌انگیزی از طرف یک شرکت، نمی‌تونه مقاومت کنه و بعد متوجه می‌شه تو دردسر بدی افتاده… میراث قجری مرد خوشتیپی که حواس هر زنی رو…
IMG 20230123 230225 295

دانلود رمان جنون آغوشت 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     زندگی دختری سیزده ساله که به اجبار به مردی به اسم حاج حمید فروخته می‌شه و بزرگ می‌شه و نقشه‌هایی می‌کشه که به رسوایی می‌رسه… و برای حاج حمید یک جنون می‌شه…  
InShot ۲۰۲۳۰۵۲۶ ۱۰۵۵۵۹۲۹۹

دانلود رمان انتقام آبی pdf از مرجان فریدی 0 (0)

7 دیدگاه
  خلاصه رمان :   «جلد دوم » «جلد اول زندگی سیگاری»   این رمان از یه رمز شروع می شه که زندگی دختر بی گناه قصه رو زیر و‌رو می کنه. مرگ پدر دختر و دزدیده شدن دلسای قصه تنها شروع ماجراست. یه ماجرای عجیب و پر هیاهو.

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

18 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حورا
حورا
6 ماه قبل

چرا انقدر پارتا کوتاهن؟

://////////
://////////
6 ماه قبل

پارت ۱۵۵:قباد نگاهی به لباس و بدن بی نقصم انداخت میدانستم کمر باریکم به خوبی نشان داده میشود
۱۵۶:قباد دهن باز کردن
۱۵۷:رگ پیشانی و چشمان سرخش به خوبی دیده میشود
…….ای درد بی درمون داری با روح و روان مون بازی میکنی این چه وضعشه یه چسه پارت میده اندازه سر من فاصله میذاره بینش از پارت ۱۱۰ ما تو این لباس کوفتی موندیم بچه کیمیا همین جا به دنیا اومد دیگه زحمت نکش

آخرین ویرایش 6 ماه قبل توسط ://////////
گانگ گانگ
گانگ گانگ
6 ماه قبل

رمان‌ یجوری شده که میتونی ادامشو حدس بزنی خودت دیگه.. مثلا..
قباد با اخم وحشتناکی که بر صورت داشت به صورت منه بخت برگشته زل زده بود و گفت: جرأت داری پاتو بزار اونجا تا من هم پاتو بکشونم..
چیزی در دلم قیلی ویلی شد و در چشمان سیاهش نگریستم! آه! قباد ! من تو روادوست داشتم ولی..نمیتوانم من حورای دیگری شده بودم

و دویست ساعت احساسات حورا🌚

پارت اینده درخدمتتون😁دیگه خودتون زحمت بکشین وسطشو یکم جاخالی بزارین زحمتام هدر نره😂

neda
عضو
پاسخ به  گانگ گانگ
6 ماه قبل

😂😂😂

روا
روا
6 ماه قبل

اینقدری که همش راجب لباسه راجب خود حورا نیست

خواننده رمان
خواننده رمان
6 ماه قبل

لباس حورا پیرمون کرد

ساناز
ساناز
پاسخ به  خواننده رمان
6 ماه قبل

😂😂😂

مهسا
مهسا
6 ماه قبل

اولین باره که از شخصیت اصلی رمان انقد بدم میاد… یعنی دیگه حالم داره بهم میخوره از حورا .. این نویسنده ام که ول کن این لباسه نیست مث چی بهش گیر داده .. لااقل برا مخاطبای رمان کوفتیت احترام قائل شو لعنتییی

Esfp99
Esfp99
6 ماه قبل

چقدر زیاد بود 🤣چشمم درد گرفت انقدر زیاد بود 🤣🤣
این عروسیشون تموم شدن نیست فکر کنم یه ۱۰۰ پارت دیگه تو عروسی باشیم

پری
پری
6 ماه قبل

نویسنده عزیز !
این همه آدم اینجا نوشتن چرا کم میذاری کلا جدی نگرفتی با گفتن من هم جدی نمیگیری ولی یه پیشنهاد دارم و اونم اینه که به جای هر روز دو خط هفته ای یه بار ۲۰ خط بنویس
گرچه همینم هیچ کس به هیچ جاش نمیذاره
اینجوری پیش بره فک کنم تا عید کلا در عروسی کیمیا تشریف داریم

آخرین ویرایش 6 ماه قبل توسط Parinaz
ماریا
ماریا
6 ماه قبل

پارتای اینده کسی خبر نداره چی میشه؟

روا
روا
6 ماه قبل

باورم نمیشه نزدیک ۲۰ پارته فقط راجب لباسه خب اگه داری میگه لباس خوشگله که ما همون اول پذیرفتیم الان واقعا پارت ها کل این ۲۰ تاش رو هم یکی هم نمی ارزید بسه دیگه لطف میکنی پارت میدی دستم درد نکنه ولی اینطوری که تو پارت میدی اصلا درست نیست

ماریا
ماریا
6 ماه قبل

بچه ها کسی از پارت های اینده خبر نداره؟
من شنیدم که حورا دختر دار میشه فک کنم اسم دخترشم نیازه! اما چطوری؟ با این رفتارای قیاد؟
اگه کسی خبر داره لااقل مارو از خماری دراره..

مهسا
مهسا
پاسخ به  ماریا
6 ماه قبل

😐واقعنی؟ یعنی حورا و قباد بچه دار میشن؟
پس بچع لاله چی؟

لی لی
لی لی
پاسخ به  ماریا
6 ماه قبل

احتمالا مثل همه رمان های کلیشه ای دیگه به زور باهاش رابطه برقرار میکنه بعد حورا که رفت یا فرار کرد میبینه ای دل غافل حاملس🙄

نازنین
نازنین
پاسخ به  لی لی
6 ماه قبل

به زور کجا بود مگه یادتون رفت چندمدت پیش با حورا خوابید همونجا حامله شده دیگه

ایسان
ایسان
6 ماه قبل

دستش تو دست یارو دلش چه بی قراره به به چه حالی داره.خخخخ اگه حورا از دستورات قباد بی پدر پی روی بکنه من دیگه رمانو نمیخونم ….بای

زلاله
زلاله
6 ماه قبل

او لا لا

دسته‌ها

18
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x