رمان حورا پارت 156

4.3
(233)

 

 

 

 

 

 

شوکه نگاهش را به چشمانم دوخت، اب دهانش را قورت داد:

 

_ نه، حورا…چون نمیخوام بخاطر لجبازی با من، به خودت و بدنت بی احترامی کنی، میفهمی؟

 

گیج چشمانم میان نگاه سیاهش چرخید:

_ این انتخاب خودمه، مثل انتخابای لاله، که ذره‌ای بهش گیر نمیدی تازه خوشت هم میاد، درکش برات سخته؟

 

چشم بست و نفس عمیقی کشید:

_ الان بیخیال، بعدا رفتیم خونه حرف میزنیم…

 

با لجبازی سر بالا کشیدم و گفتم:

_ برگردم خونه خوابم میاد، مستقیم میرم تو تخت، میخوابم…

 

با نیمچه لبخند کمرنگی که برای لحظه‌ای روی لب‌هایش دیدم، خواست چیزی بگوید که زودتر اضافه کردم:

 

_ البته در اتاق هم قبلش قفل میکنم!

 

کمی خیره نگاهم کرد، سپس سری تکان داده رو گرفت.

حقیقتا شوکه بودم، برخوردش هرچه بود دور از انتظار من بود! انتظار داد و قال، خشم، سرخی صورت و رگ متورمش بودم، اما…

 

نمیخواست بخاطر لجبازی با او، به خودم و بدنم بی احترامی کنم!

لجبازی با او…

نمیدانست مگر؟

اینکه من این سالها بخاطر حساسیت و دوست داشتن او نسبت به خودم، دلم میخواست راضی نگهش دارم، بخاطر او سالها خودم را محدود کردم…

 

کارش که اگر نمیکردم، شاید وضع بهتری داشتم، یعنی هیچگاه درک نکرد؟ هیچگاه نگفت پوشش دلخواه من چیز دیگریست؟

 

نمیدانست که اینگونه رفتار میکرد دیگر…

شاید هیچگاه به من توجه نداشته بود…

شاید خودم نگذاشتم نارضایتی‌ام را بفهمد!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 233

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۱۳۱ ۱۷۵۴۳۹۱۱۴

دانلود رمان ستی pdf از پاییز 2 (1)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :   هاتف، مجرمی سابقه‌دار، مردی خشن و بی‌رحم که در مسیر فرار از کسایی که قصد کشتنش را دارند مجبور به اقامت اجباری در خانه زنی جوان می‌شود. مردی درشت‌قامت و زورگو در مقابل زنی مظلوم و آرام که صدایش به جز برای گفتن «چشم‌»…
1676877298840

دانلود رمان عبور از غبار pdf از نیلا 1 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :           گاهی وقتها اون چیزایی رو ازدست می دیم که همیشه کنارمون بوده وگاهی هم ساده ساده خودمونو درگیر چیزایی میکنیم که اصلا ارزششو ندارن وبودونبودشون توزندگی به چشم نمیان . وچه خوب بودکه قبل از نابودشدنمون توی گرداب زندگی می فهمیدیم…
IMG 20230123 123948 944

دانلود رمان ضماد 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان:         نبات ملک زاده،دختر ۲۰ساله مهربونی که در روستایی قدیمی بزرگ شده و جز معدود آدم های روستاهست که برای ادامه تحصیل به شهر رفته است. خاقان ،فرزند ارشد مرحوم جهانگیر ایزدی. مردی بسیار جذاب و مغرور و تلخ! خاقان بعد از مرگ…
IMG 20240623 094802 068

دانلود رمان دو دلداده به صورت pdf کامل از پروانه محمدی 5 (2)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان:   نیمه شب بود، ماه میان ستاره گان خودنمایی میکرد در حالیکه چشمانش بسته بود، یاد شعر موالنا افتاد با خود زیر لب زمزمه کرد. به طبی بش چه حواله کنی ای آب حیات! از همان جا که رسد درد همانجاست دوا    
wp3551985

دانلود رمان او دوستم نداشت pdf از پری 63 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :   زندگی ده ساله ی صنم دچار روزمرگی و تکرار شده. کاهش اعتماد به نفس ، شک و تردید و بیماری این زندگی را به مرز باریکی بین شک و یقین می رساند. صنم برای رسیدن به ارزشهای ذاتی خود، راه سخت و پرتشنجی در پیش…
IMG 20240425 105233 896 scaled

دانلود رمان سس خردل جلد دوم به صورت pdf کامل از فاطمه مهراد 4.4 (7)

بدون دیدگاه
        خلاصه رمان :   ناز دختر شر و شیطونی که با امیرحافط زند بزرگ ترین بوکسور جهان ازدواج میکنه اما با خیانتی که از امیرحافظ میبینه ، ازش جدا میشه . با نابود شدن زندگی ناز ، فکر انتقام توی وجود ناز شعله میکشه ، این…
InShot ۲۰۲۳۰۲۱۹ ۰۱۱۶۴۵۸۳۷

دانلود رمان کفش قرمز pdf از رؤیا رستمی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :         نمی خواد هنرپیشه بشه، نه انگیزه هست نه خواست قلبی، اما اگه عاشق آریو برزن باشی؟ مرد قلب دزدمون که هنرپیشه اس و پر از غرور؟ اگه این مرد قلب بشکنه و غرور له کنه و تپش قصه مون مرد بشه برای…
InShot ۲۰۲۳۰۵۲۶ ۱۰۵۱۳۷۹۰۸

دانلود رمان زندگی سیگاری pdf از مرجان فریدی 0 (0)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان : «جلد اول» «جلد دوم انتقام آبی» دختری از دیار فقر و سادگی که ناخواسته چیزی رو میفهمه که اون و به مرز اسارت و اجبار ها می کشونه. دانسته های اشتباه همراز اون و وارد زندگی دود گرفته و خاکستری پسری می کنه که حتی خدا…
InShot ۲۰۲۳۰۵۲۲ ۲۳۱۵۱۳۵۵۲

دانلود رمان دروغ شیرین pdf از Saghar و Sparrow 5 (2)

11 دیدگاه
    خلاصه رمان :         آناهید زند دانشجوی پزشکی است او که سالها عاشقانه پسر عمه خود کاوه را دوست داشته فقط به خاطر یک شوخی که از طرف دوست صمیمی خود با کاوه انجام میدهد کاوه او را ترک میکند و با همان دختری که…
InShot ۲۰۲۳۰۳۰۹ ۲۳۲۰۰۱۸۰۷

دانلود رمان آفرودیته pdf از زهرا ارجمندنیا 5 (1)

5 دیدگاه
  خلاصه رمان :     داستان در لوکیشن اسپانیاست. عشقی آتشین بین مرد ایرانی تبار و دختری اسپانیایی. آرون نیکزاد، مربی رشته ی تخصصی تیر و کمان، از تیم ملی ایران جدا شده و با مهاجرت به شهر بارسلون، مربی دختری به اسم دیانا می شود… دیانا یک دختر…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

17 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Esfp99
Esfp99
6 ماه قبل

یه رمان دوهزاریی خیلی چرته
واگه کسی میخواد تازه بخونتش اصلا نخونه چون نوشته یه بچه ۱۳.۱۴ ساله هستش
که توی رویاهاش این فکر هارو میکنه
واصلا این رمان زندگی واقعی رو نشون نمیده
یارو میره زن دوم میگره زن اول هنوز باهاش زندگی میکنه وعاشق یارو هستش تهش هم با خوبی خوشی تموم میشه ونقش بد رمان بدبخت میشه وفقط نویسنده ما اسکول میکنه وبه ریشمون میخنده

بهار
بهار
6 ماه قبل

رو من ک خیلیییی تاثیر گذاشت شمارو نمیدونم دوستان…./:

پری
پری
6 ماه قبل

بچه ها کسی رمان آخرین غروب پاییز رو دنبال میکنه ؟
چون نویسنده چند ماهه پارت نداده میگم احیانا یه کانال VIP داشته باشه
اگه داره میشه بگین لطفا

گانگ گانگ
گانگ گانگ
6 ماه قبل

😂 جالبه واقعا جالبه!! چی جالبه؟ این جالبه که منوتو هنوزم داریم این رمانو میخونیم..وقتی نویسنده به شعور مخاطب توهین میکنه هرچقدرم قلمش قوی باشه ولی بااحترام یه بیشعور واقعیه.. حدودا۲۰ پارت یا بیشتره که گیر این لباسیم و واقعا درکش برام سخته که نویسنده بعد از دوروز انقد فلانه که پنج تا خط بفرسته ب اسم پارت برای خواننده های رمانش؟ من دیگه این رمانو من بعد ادامه نمیدم.. نویسنده ی عزیز یکی از طرفدارای پروپاقرص رمانتو از دست دادی🫤

بانو
بانو
پاسخ به  گانگ گانگ
6 ماه قبل

🤣 🤣 🤣 🤣 خدایی آره جالبه که به این شکل داریم این رمان میخونیم

نویسنده رمان سقوط
نویسنده رمان سقوط
پاسخ به  گانگ گانگ
6 ماه قبل

منم همین‌طور، چون واقعاً پارتی نمی‌بینم تا بخوام ادامه‌اش بدم، اصلاً نمی‌تونم ذهن نوبسنده رو درک کنم🤕

Mahsa
Mahsa
6 ماه قبل

اول رمان باید می نوشت 12-سال خوانده شود
من شخصا اشتباه کردم مزخرفات یه طفل ۱۰ساله رو خوندم

نویسنده رمان سقوط
نویسنده رمان سقوط
پاسخ به  Mahsa
6 ماه قبل

چرا هنوز هم ادامه می.دیم🤔 به نظرم نویسنده با هر سن و شرایط زندگی یه بار یه خودنمایی از خودش بکنه با دیدن چنین نظراتی از نویسندگی سرد نشه و یهو قلمش رو کنار نزاره من خودم اشتباهات زیادی توی نویسندگی داشتم و هنوز هم دارم منگرش نمیشم اما سعی هر روزه من برای بهتر شدنه بیشتر یاد گرفتنه نویسنده این رمان هم باید بدونه که سلیقه مخاطب الان دیگه عوض شده باید فکر گنه و ببینه کجای کار رو اشتباه رفته و به فکر تصحیحش باشه نه اینکه همچنان به بیراهه ادامه بده

Aseman
Aseman
6 ماه قبل

حیف وقت که برا این رمان بزاری
دیگه به هیچ دردی نمیخوره. کاملا آبکی ، بی محتوا و بی سر و ته!

آخرین ویرایش 6 ماه قبل توسط Aseman
Aseman
Aseman
6 ماه قبل

تموم شد؟!
خیلیییییییی تاثیر گذار بود!

نویسنده رمان سقوط
نویسنده رمان سقوط
6 ماه قبل

یعنی من آدمیم که خیلی کم عصبی میشم ولی الان به حدی قاطی کردم که حد نداره نویسنده مرز باشعوری رو واقعاً رد کرده😑 اصل رمان کلاً دود شد رفت هوا چسبیدین به یه تیکه لباس و تفکرات شخصی حورا و قباد که چمیدونم من اینجوری فکر میگردم و تو … خب غلط کردی اصلا از اول باهاش ازدواج کردی مشکل روانی داری آیا سادیسم و …. . این قبادم عین آفتاب‌پرست رنگ عوض میکنه فقط خدا کنه یهو
فرشته مهربون نشه که واقعا دیگه ادامه دادن این رمان احمقانه‌ست😑 نویسنده جان اصول اولیه پارت دادن اینه که حداقل چهل و حداکثر هشتاد خط بنویسی نه سه چهار خط متن آبکی
قدر قلمت رو بدون یکم مطالعه‌ات رو زیاد کن و تو کارهای بعدیت به جای پرداختن به هوس و مسائل جنسی یه رمان محتوادار بنویس

خسته
خسته
پاسخ به  نویسنده رمان سقوط
6 ماه قبل

کجای کارین! کل رمان حول محور همین لباس میچرخه . از این به بعدم این لباسه که سرنوشت حورا و رمانو رقم میزنه. نقطه ی عطف رمان، لباس حوراست که کلا تاریخو به دو بخشه قبل از لباس حورا و بعد از لباس حورا تقسیم میکنه. 😂

نویسنده رمان سقوط
نویسنده رمان سقوط
پاسخ به  خسته
6 ماه قبل

نویسنده باید برای قلم و کار خودش ارزش قائل باشه، پرداختن به چنین اثراتی فقط یه سرگرمی موقتی خواهد بود و به هیچ وجه موندگاری نداره.

Yas
Yas
پاسخ به  نویسنده رمان سقوط
6 ماه قبل

سلام لیلا خانم همه که مثل شما مهربون نیستن قلم شما بی نظیره شما رو نمیشه با هیچکس دیگه مقایسه کرد

نویسنده رمان سقوط
نویسنده رمان سقوط
پاسخ به  Yas
6 ماه قبل

تو لطف داری بهم عزیزم😍 توی هر رمانی باید چنین مسائل بدی که تو جامعه می‌بینیم نشون داده شه اما نباید نکته اشتباهی به ذهن مخاطب بره مثلاً کسی که به زنش خیانت می‌کنه خودِ من توی رمانم آوردم اما باید جوری شخصیت‌پردازی شه و روند رمان پیش بره که خواننده دچار گیجی نشه که مردی با چنین ویژگی آخرش هم به تموم خواسته هاش برسه.

رهگذر
رهگذر
6 ماه قبل

من توقع داشتم قباددعوا راه بندازه

Yas
Yas
6 ماه قبل

یعنی این نویسنده خیلی به ما بی احترامی میکنه
خیلی هم بیشعور تشریف داره همش تکراری حورای احمق

دسته‌ها

17
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x