رمان حورا پارت 162 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

شوکه بودم و حتی نمیدانستم شنیده‌هایم درست است یا توهم!

ضربان قلبم بالا رفته بود، قدرت هیچ‌کاری را نداشتم و…

 

_ دارم میگم مجبور شدم، الان زمان خریدم دیگه، اینجوری فکر میکنن بچه‌ی قباده، منم یه جوری فرار میکنم قبل دنیا اومدنش…وگرنه قباد بفهمه بیچاره‌م!

 

قدمی به عقب برداشتم، او به قباد خیانت کرده یود، یا قبل از زن قباد شدنش حامله شده بود؟

اصلا، مگر دستمال خونی نگرفتند…

پس یعنی خیانت کرده بود؟ خیانتی که به آن سرعت حامله شود…چرا قابل درک نبود برایم؟

 

_ میگی چیکار کنم عشقم؟ به حورا حسودیم میشد اونقدر خوب هواشو داره، یکم بهتون زدن به حورا و پشتش بد گفتن پیش خاله‌م که بد نمیشد، میشد؟ حالا خودم جای اینکه مامانم بفهمه باکره نیستم و پرتم کنه بیرون، شدم زن قباد، حورا هم بره بدرک…

 

خشم و حرص در تمام تنم پیچیده بود، نمیدانستم به اتاق برگردم یا بیشتر گوش دهم؟

موبایلم…موبایلم کجا بود؟ چرا من صدایش را ضبط نمیکردم؟ چرا مدرک نمیخواستم؟

 

به خودم امدم، به اتاق دویدم اما بی حواس صدای برخورد در با دیوار، انگار به گوشش رسیده باشد، خراب کردم!

 

نفس نفس زنان در را بستم، او هم ساکت شده بود، این یعنی فهمیده یکی هنوز خانه باشد!

چه میکردم؟ رو در رو میشدم؟ وانمود میکردم خبر ندارم؟

 

موبایلم را سریع با دستان لرزانم از روی پاتختی برداشتم، دستانم میلرزید و نمیدانستم باید چه کار کنم که در اتاق باز شد، شوکه به عقب برگشتم که لاله با چشمان گشاد و نمایشی گفت:

 

_ حوراجون خونه‌ای؟ صدا در بود؟ ترسیدم فکر کردم دزد اومده!

 

دزد خودتی، عوضی!

خوشبختی‌ام را دزدیدی، زندگی‌ام را دزدیدی، نابودم کردی و حالا پشت سرم میخندی، پشت سرم از خیانتت برای بقیه تعریف میکنی!

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.3 / 5. شمارش آرا 286

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
رمان عشق صوری پارت 24
دانلود رمان خفقان

    خلاصه رمان:         دوروز به عروسیم مونده و باردارم عروسی که نمیدونه پدر بچه اش کیه دست میزارم روی یه ظالم،ظالمی که… به این رمان امتیاز بدهید روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید! ارسال رتبه میانگین امتیاز 2.5 / 5. شمارش آرا 4 تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان دلبر مجازی به صورت pdf کامل از سوزان _ م

    خلاصه رمان:   تمنا یه دخترِ پاک ولی شیطون و لجباز که روزهاش با سرکار گذاشتنِ بقیه مخصوصا پسرا توی فضای مجازی می‌گذره. نوجوونی که غرق فضای مجازی شده و از دنیای حال فارغ.. حالا نتیجه‌ی این روند زندگی چی میشه؟ داشتن این همه دوست مجازی با زندگیش چیکار میکنه؟! اعتماد هایی که کرده جوابش چیه؟! دو نفر

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان ماه دل pdf از ریحانه رسولی

  خلاصه رمان :   مهرو دختری ۲۵ ساله که استاد دفاع شخصی است و رویای بالرین شدن را در سر می‌پروراند. در شرف نامزدی است اما به ناگهان درگیر ماجرای عشق ناممکن برادرش می‌شود و به دام دو افسر پلیس می‌افتد که یکی از آن‌ها به دنبال انتقام و خون خواهی و دیگری به دنبال نجات معشوقه‌اش است. آیهان

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان به نام زن

    خلاصه رمان :       به نام زن داستان زندگی مادر جوانی به نام ماهور است که در پی درآمد بیشتر برای گذران زندگی خود و دختر بیست ساله‌اش در یک هتل در مشهد به عنوان نیروی خدمات استخدام می شود. شروع ماجرای احساسی ماهور همزمان با آن‌چه در هتل به عنوان خدمات به مسافران خارجی عرضه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هیچ ( جلد دوم) به صورت pdf کامل از مستانه بانو

      خلاصه رمان :   رفتن مرصاد همان و شکستن باورها و قلب ترمه همان. تار و پودش را از هم گسسته می دید. آوارهای تاریک روی سرش سنگینی می کردند. “هیچ” در دست نداشت. هنوز نه پدرش او را بخشیده و نه درسش تمام شده که مستقل شود. نازخاتون چشم از رفتن پسرش گرفت و به ترمه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان هایکا به صورت pdf کامل از الناز بوذرجمهری

  خلاصه رمان:   -گفته بودم بهت حاجی! گفته بودم پسرت بیماری لاعلاج داره نکن دختررو عقدش نکن.. خوب شد؟ پسرت رفت سینه قبرستون و دختر مردم شد بیوه! حاجی که تا آن لحظه سکوت کرده با حرف سبحان از جایش بلند شد و رو به روی پسرکش ایستاد.. -خودم کم درد دارم که با این حرفات مرهم میزاری روش؟

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
16 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
میشا
میشا
8 ماه قبل

وایی خدا عرر یعنی میخام بدونم حورا چجو میخاد ثابت کنه ولی نویسنده ناموصن یکم پارتات طولانی کن خوب پارت میزاریااا اما کوتاهن /:

بهار
بهار
8 ماه قبل

حورا نفهم قبل از اینکه بخاد شوکه بشه باید صدای عنتر خانومو ضبط میکرد

آدم ساده
آدم ساده
8 ماه قبل

من میخوام اشتراک بگیرم میزنه این آدرس ایمیل قبلا ثبت نام کرده
نمیتونم

سارا
سارا
پاسخ به  آدم ساده
8 ماه قبل

من انقدراین مشکل پیش اومد بیخیال اشتراک شدم خودشونو مسخره کردن خسیسابااین اشتراکشون

زلال
زلال
8 ماه قبل

میترسم لو بده شنیده لاله خودشو از پله پرت کنه بچه بمیره بندازه گردن حورا واییییی بمیری حورا که همه چیرو خراب میکنی

بهار
بهار
8 ماه قبل

یه پالت دیگه بده تولو خدا

شیما
شیما
8 ماه قبل

من نمی خوام بقیه ش رو بخونم شاید دختره بدبخت رو کشت می ترسم
و اینکه قبلا یکی گفته بود اینجوری نمی مونه بچه ماله قباد نیس لاله خیانت کرده لاله فرار می کنه

marym
marym
8 ماه قبل

اونجایی که لاله گفت الان زمان خریدم یعنی چی؟
متوجه نشدم منظورشو

نمیدانم
نمیدانم
8 ماه قبل

😐 😐 😐
نمیدونم چرا عصبیم و به هم ریختم

روا
روا
8 ماه قبل

وایییی خدا یه بار که حورا عاقل شد رفت دنبال گوشیش هم باید اینطوری میشد ولی الحق لاله ج ….ده است اصلا حالم ازش بهم میخوره چندش

آنی‌ام .
آنی‌ام .
8 ماه قبل

چقدر منفوره شخصیت لاله و چقدر من دیدم به چشم همچین آدمایی رو تو واقعیت .

سارا
سارا
پاسخ به  آنی‌ام .
8 ماه قبل

دقیقا”تووواقعیت کم نیستن اینجورآدمای منفورکه حتی اسمشونم حال ادموبدمیکنه چه رسدبه خودشون

رهگذر
رهگذر
8 ماه قبل

نمیشه یه پارت دیگه هم بخاطر دل من بذاری؟

رهگذر
رهگذر
8 ماه قبل

اووفف خدا این حورا هم که نمیتونه یکاری رو درست لنجام بده

دسته‌ها
16
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x