رمان حورا پارت 167 - رمان دونی

 

 

 

 

 

 

به سمت اتاقم گام برداشتم اما صدایش را شنیدم، که قبل از ورود به اتاق گفت:

 

_ دفعه‌ی دیگه بخوای همچین حرفایی بزنی حورا، تضمین نمیکنم اروم وایسم و تماشات کنم، هرچقدر باهات راه اومدم کافیه…گندی که به زندگیمون خورد کار خودت بود نه کس دیگه!

 

حرفش را بی اهمیت کردم، برای او، برای ظاهرم!

در را به رویش بستم و به ان تکیه دادم، فکر کردم…

چیزی که این روزها زیادی مشغولش میشدم، من باید ثابت میکردم که قباد زیادی خام و بی مغز شده! زیادی کور، کور برای بچه‌ای که فکر میکند مال خودش است!

 

 

ان روز هم در اتاق ماندم، بدون اینکه دیگر قباد را ببینم، تا چند روز…چند روز من از همه دوری کردم، حتی کیمیا…

دیدن کیمیا انگار یادآور روزهای سختی‌ام بود، از همه متنفر شده بودم…

احساسات عجیبی که درکشان نمی‌کردم، همه چیز برخلاف عقل و منطق بود برایم…

 

دلم نمیخواست هیچکس را ببینم!

اما بعد از چندین روز با فکری که به سرم زد، تصمیم گرفتم از خانه بیرون بروم…

 

لباس پوشیده، آماده، زمانی که دیدم کسی نیست و همه یا در اتاقشان‌اند، یا بیرون از خانه، خارج شدم.

 

آژانس دم در بود، سوار شده آدرس مطب دکتر را دادم. یادم است بار آخر قباد بخاطر من رفت و آزمایش داد اما…

به دنبال جوابش نرفت، چون لاله وارد زندگیمان شد!

 

شاید اگر با دکترم حرف بزنم و بتوانم جواب ازمایش را گیر بیاورم، یا چمیدانم…

حداقل بدانم آیا قباد مشکلی دارد؟ یا مثلا امکانش هست که اینگونه ثابت کنم بچه‌ی لاله از او نیست؟

 

هرچه بود، فکری بود میان صدها فکر دیگر…

به مطب که رسیدم، با منشی صحبت کرده سعی کردم بدون نوبت داخل شوم، من را میشناخت، و همین اجازه به نفعم تمام شد، دکتر با دیدنم بعد از سلام علیک، لبخند زده گفت:

 

_ باردار شدی که دیگه نیومدی سراغ جواب آزمایشا؟

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 260

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان

رمان های pdf کامل
رمان عشق ممنوعه استاد پارت 19
دانلود رمان بوسه با طعم خون

    خلاصه رمان:     شمیم دختر تنهایی که صیغه ی شهریار میشه …. شهریارِ شیطانی که بعد مرگ، زنده ها رو راحت نمیذاره و آتش کینه ای به پا میکنه که دودش فقط چشمهای شمیم رو می سوزونه …. این وسط عشقی که جوونه می زنه و بوسه های طعمه خونی که اسمش شکنجه س ! تقاص پس

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان شوگار

    خلاصه رمان :         مَــــن “داریوشَم “…خانزاده ای که برای پیدا کردن یه دُختر نقابدار ، وجب به وجب خاک شَهر رو به توبره کشیدم… دختری که نزدیک بود با سُم های اسبم زیرش بگیرم و اون حالا با چشمهای سیاه بی صاحبش ، خواب رو برام حَروم کرده…!   اون لعنتی از مَـن یه

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان سردرد
دانلود رمان سردرد به صورت pdf کامل از زهرا بیگدلی

    خلاصه رمان سردرد:   مثل یه ارایش نظامی برای حمله اس..چیزی که زندگی سه تا دخترو ساخته و داره شکل میده.. دردایی که جدا از درد عشقه… دردای واقعی… دردناک… مثل شطرنج باید عمل کرد.. باید جنگید… باید مهره هارو بیرون بندازی… تا ببری… اما واسه بردن خیلی از مهره ها بیرون افتادند… ولی باید دردسرهارو به جون

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان فال نیک به صورت pdf کامل از بیتا فرخی

  خلاصه رمان:       همان‌طور که کوله‌‌ی سبک جینش را روی دوش جابه‌جا می‌کرد، با قدم‌های بلند از ایستگاه مترو بیرون آمد و کنار خیابان این‌ پا و آن پا شد. نگاه جستجوگرش به دنبال ماشین کرایه‌ای خالی می‌چرخید و دلش از هیجانِ نزدیکی به مقصد در تلاطم بود! از صبح انگار همه چیز داشت روی دور تند

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان اوژن pdf از مهدیه شکری

    خلاصه رمان :       فرحان‌عاصف بعد از تصادفی مشکوک خودخواسته ویلچرنشین می‌شه و روح خودش رو به همراه جسمش به زنجیر می‌کشه. داستان از اونجایی تغییر می‌کنه که وقتی زندگی فرحان به انتقام گره می‌خوره‌ به طور اتفاقی یه دخترسرکش وارد زندگی اون میشه! جلوه‌ی‌ بهار یه دختر خاصه… یه آقازاده‌ی فراری و عصیانگر که دزدکی

جهت دانلود کلیک کنید
دانلود رمان زخم روزمره به صورت pdf کامل از صبا معصومی

        خلاصه رمان : این رمان راجب زندگی دختری به نام ثناهست ک باازدست دادن خواهردوقلوش(صنم) واردبخشی برزخ گونه اززندگی میشه.صنم بااینکه ازلحاظ جسمی حضورنداره امادربخش بخش زندگی ثنادخیل هست.ثناشدیدا تحت تاثیر این اتفاق هست وتاحدودی منزوی وناراحت هست وتمام درهای زندگی روبسته میبینه امانقش پررنگ صنم دراحساسات وگذشته ی اوسبب ساز اتفاقاتی میشه و….    

جهت دانلود کلیک کنید
اشتراک در
اطلاع از
guest
11 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رهگذر
رهگذر
8 ماه قبل

باشه ما هم میدونیم دشمن اصلی کیه ولی فراموش کنیم که قباد چجوری حورا رو تحقیر کرد فراموش کنیم همین قباد از ترس این که حورا خیانت کرده باشه لختش کرد وحورا بخاطر فشار عصبی حتی بیمارستانم رفت ؟من به شخصه هیچوقت همچین مردی رو نمی بخشم

نمیدانم
نمیدانم
8 ماه قبل

خب از اونجایی که دکتر گفته باردارشدی احتمالا جواب آزمایشا چیزیو نشون نمیده
اما ای کاش جواب آزمایشابگن مشکل از قباده اون موقع حورا میکوبونه تو صورتش بعدم قباد به لاله شک میکنه اما حورا دیگه قبول شده تو کنکور و داره طلاق میگیره و لاله رو میبرندش آزمایش میده و همه چی لو میره اما دیگه حورا برنمیگرده😂😂

لی لی
لی لی
پاسخ به  نمیدانم
8 ماه قبل

قصه ما به سر رسید لاله به هدفش نرسید😂

لیلا مرادی
لیلا مرادی
8 ماه قبل

به جای اینا یه چند تا رمان واسه خوندن پیشنهاد می‌کنم که براتون مفید باشه☺
راهی جز او نیست، زیبای یوسف، این شهر مرا با تو نمی‌خواست.

رهگذر
رهگذر
8 ماه قبل

کاش زودتر لاله لو بره ولی حورا نبخشه پارت قبل به قباد گفت وقتی بفهمی دیگه حورایی نیست که بتونه از دلش در بیاره کاش بره و مستقل زندگی کنه تا قباد بفهمه کی رو بخاطر چی از دست داد

آخرین ویرایش 8 ماه قبل توسط سمیرا موسوی
خواننده رمان
خواننده رمان
8 ماه قبل

دکتر متخصص زنانی که اینهمه حورا میرفت پیشش کیست رو تشخیص نداده بود تا اورژانسی شد وضعیتش

روا
روا
8 ماه قبل

این داستان ادامه دارد

روا
روا
8 ماه قبل

کاش همین طوری پیش بره بدون حاشیه فوت وقت

روا
روا
8 ماه قبل

به به پارت

حانی
حانی
8 ماه قبل

به احتمال زیاد دکتر میگه قباد هیچ مشکلی برای بچه دار شدن نداره…🙂

روا
روا
پاسخ به  حانی
8 ماه قبل

بنظرم اینم بهش پول دادن این چرت پرتا بگه

دسته‌ها
11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x