رمان حورا پارت 173

4.2
(252)

 

 

 

 

 

 

همانجا روی صندلی‌های آزمایشگاه آوار شدم، چه میکردم با این زندگی؟

خدا کو؟ وجود دارد؟ میبیند من را؟ باورش داشته باشم؟ چقدر؟ تا کی؟

قرار است همینگونه مشکلات و گرفتاری‌ها بر سرم آوار شود و باز هم دم از خدای مهربان و رئوف و بخشنده بزنم؟ میشود اصلا؟

 

بغضم در آستانه‌ی ترکیدن بود، این بچه‌ را چه میکردم؟ میخواستمش اصلا؟ اگر سقط میکردم چه میشد؟ ممکن بود دیگر نشود بچه‌دار شوم؟

 

حالا که شده‌ام اگر…اگر از بین ببرمش، یعنی…یعنی همان کفر نعمت؟ اینکه، خدا بالاخره داده و قدرش را نداشته و این حرف‌ها؟

گیج‌تر از اینها بودم که به این چیزها هم اهمیت دهم، خسته و آویزان‌تر از هر زمانی، بیرون رفته به سمت خانه راه افتادم.

 

فردا هم نوبت سونوگرافی‌ام بود، میخواستم چکاپ شوم و حالا باردارم…

همین، فقط قرار بود وضعیت رحم و کیستم را چک کنیم، نه بیشتر!

اما انگاری میبایست وضعیت کودک را چک کرد!

 

اصلا در این یک ماهگی‌اش چیزی مشخص میشد در سونوگرافی؟ نمیدانم…

 

در خانه را بستم و همانطور بی حس و حال، کسل و پر از غم، کفش‌هایم را کندم و مستقیم به سمت پله‌ها رفتم، صدایشان از پذیرایی می‌آمد، کافی بود کمی سر بچرخانم تا ببینمشان اما دلم نمیخواست!

 

_ عا عا، حوراجون اومدی؟ بیا پیشمون!

 

ناچار از حرکت ایستادم، نیم نگاهی نثارشان کرده لب زدم:

_ خوش باشید، من خسته‌م میرم استراحت کنم!

 

_ وا، عزیزم رفتی خوش گذرونی و تفریح دیگه، خسته‌ی چی هستی؟ مگه جز درس خوندن هم کاری میکنی؟

 

_ چیکارش داری لاله؟ بیاد باز بحث میشه حال و حوصله‌شو ندارم، همون بهتر بچپه تو اون اتاق نبینم ریختشو!

 

قباد هم بود که اینگونه حرف میزدند؟ اصلا چه اهمیتی داشت باشد یا نه؟ به درک…

به این رمان امتیاز بدهید

روی یک ستاره کلیک کنید تا به آن امتیاز دهید!

میانگین امتیاز 4.2 / 5. شمارش آرا 252

تا الان رای نیامده! اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید.

سایر پارت های این رمان
رمان های pdf کامل
InShot ۲۰۲۳۰۳۱۶ ۰۰۳۳۰۵۷۱۳

دانلود رمان ماهی زلال پرست pdf از آزیتا خیری 3 (1)

بدون دیدگاه
  خلاصه رمان :     جناب آقای سید یاسین میرمعزی، فرزند رضا ” پس از جلسات متعدد بازپرسی، استماع دفاعیات جنابعالی، بررسی اسناد و ادلهی موجود در پرونده، و پس از صدور کیفرخواست دادستان دادگاه ویژۀ روحانیت و همچنین بعد از تایید صحت شهادت شاهدان و همه پرسی اعضای…
InShot ۲۰۲۳۰۶۱۲ ۱۴۳۸۱۸۴۶۹

دانلود رمان همین که کنارت نفس میکشم pdf از رها امیری 5 (1)

2 دیدگاه
  خلاصه رمان:       فرمان را چرخاندم و بوق زدم چند لحظه بعد مرد کت شلواری در را باز میکرد میدانستم مرا می شناسد سرش را به علامت احترام تکان داد ماشین را از روی سنگ فرش ها به سمت پارکینگ سرباز هدایت کردم. بی ام دابلیو مشکی…
رمان آخرین بت

دانلود رمان آخرین بت به صورت pdf کامل از فاطمه زایری 4 (4)

2 دیدگاه
  خلاصه: رمان آخرین بت : قصه از عمارت مرگ شروع می‌شود؛ از خانه‌ای مرموز در نقطه‌ای نامعلوم از تهران بزرگ! حنا خورشیدی برای کشف راز یک شب سردِ برفی و پیدا کردن محموله‌های گمشده‌ی دلار و رفتن‌ به دل اُقیانوس، با پلیس همکاری می‌کند تا لاشه‌ی رویاهای مدفون در…
nody عکس های شخصیت بهار و کامران در رمان ازدواج اجباری 1626111507

رمان ازدواج اجباری 0 (0)

1 دیدگاه
  دانلود رمان ازدواج اجباری   خلاصه : بهار یه روز که از مدرسه میاد خونه متوجه ماشین ناشناسی میشه که درخونشون پارکه که مسیر زندگیش و تغییر میده… پایان خوش  
InShot ۲۰۲۳۰۵۱۵ ۱۷۲۷۴۱۹۲۵

دانلود رمان شاه صنم pdf از شیرین نور نژاد 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :       شاه صنم دختری کنجکاو که به خاطر گذشته ی پردردسرش نسبت به مردها بی اهمیته تااینکه پسر مغرور دانشگاه جذبش میشه،شاه صنم تو دردسر بدی میوفته وکسی که کمکش میکنه،مردشروریه که ازش کینه داره ومنتظرلحظه ای برای تلافیه…
IMG 20230128 234015 1212 scaled

دانلود رمان رقصنده با تاریکی 0 (0)

بدون دیدگاه
    خلاصه رمان :     کیارش شمس مرد خوش چهره، محبوب و ثروتمندیه که مورد احترام همه ست… اما زندگی کیارش نیمه پنهان و سیاهی داره که هیچکس از اون خبر نداره… به جز شراره… دختری باهوش و بااستعداد که به صورت اتفاقی سر از زندگی تاریک کیارش…
InShot ۲۰۲۳۰۶۲۹ ۲۳۱۰۴۵۹۰۵

دانلود رمان هشت متری pdf از شقایق لامعی 1 (1)

1 دیدگاه
  خلاصه رمان: داستان، با ورودِ خانواده‌ای جدید به محله آغاز می‌شود؛ خانواده‌ای که دنیایی از تفاوت‌ها و تضادها را با خود به هشت‌متری آورده‌اند. “ایمان امیری”، یکی از تازه‌واردین است که آیدا از همان برخوردِ اول، برچسب “بی‌اعصاب” رویش می‌زند؛ پسری که نیامده، زندگی اعضای محله‌ و خصوصاً خانواده‌ی…
رمان دلدادگی شیطان

رمان دلدادگی شیطان 5 (1)

13 دیدگاه
  دانلود رمان دلدادگی شیطان خلاصه: رُهام مردی بیرحم با ظاهری فریبنده و جذاب که هر چیزی رو بخواد، باید به دست بیاره حتی اگر ممنوعه و گناه باشه! و کافیه این شیطانِ مرموز و پر وسوسه دل به دختری بده که نامزدِ بهترین رفیقشه! هر کاری میکنه تا این…
download

رمان رویای قاصدک 3 (2)

5 دیدگاه
  دانلود رمان رویای قاصدک خلاصه : عشق آتشین و نابی که منجر به جدایی شد و حالا سرنوشت بعد از دوازده سال دوباره مقابل هم قرارشون میده در حالی که احساسات گذشته هنوز فراموش نشده‌!!!تقابل جذاب و دیدنی دو عشق قدیمی…ایلدا دکترای معماری و استاد دانشگاه موفق و زیبایی…

آخرین دیدگاه‌ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

11 دیدگاه ها
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
......
......
5 ماه قبل

رمانا زمین تا آسمون با زندگی واقعی آدم متفاوتن
خودم خیانت دیدم ، عاشقش بودم .. اونم مثلا تا قبل خیانتش دوسم داشت! ولی وقتی خیانتشو چشیدم باورتون نمیشه یجوری ازش زده شدم که خودمم هنوز که هنوزه باورم نمیشه.. خواستم بگم که وقتی دست به قلم میشین یچیزی‌بنویسین که آموزنده باشه.. نه یه چیزی که به مخاطب القا کنه تو همچین شرایطی بمونن کنار یه آدم خیانتکار :)))

رمان هایی که میخونم:دلارای،حورا،توکا،دنیز،مانلی
رمان هایی که میخونم:دلارای،حورا،توکا،دنیز،مانلی
5 ماه قبل

پارت جدید بدید لطفا
خیلی کوتاه بود واقعا
میای بخونی تموم شده

خواهر ارسلان:)
خواهر ارسلان:)
5 ماه قبل

تو چیکار به خیانت لاله داری؟تو فکر خودت باش کفر نعمت چیه خداوکیلی؟بچه مردی ک فقط برا خوابیدن میخواستت و نخوای میشه نا شکری؟اصن ثابت هم کردی قباد برگشت سمتت ک چی؟اینهمه کم محلی و توهین رو تحمل میکنی اسمشو میذاری عشق؟ریدم تو این عشق:////
کاش این تخم سگ بیفته چقد عین زن قدیمیاس حورا😐

Mamanarya
Mamanarya
5 ماه قبل

اینم بجای فک کردن ب بدختی هاش خودش دنبال اینه ک چجوری ثابت کنه بچه لاله از قباد نیست. بد بخت بیچاره تو ب فکر خودت باش دست لاله رو خدا خودش رو میکنه. حالا گیرم اصن قباد فهمید بچه لاله حرومیه و لاله خیانت کرده چیش ب تو میرسه فک کردی حلواحلوات میکنن میزارنت رو سر؟ اصن گیرم ک ابراز پشیمونی کردن و مث شاهزاده ها باهات رفتار کردن (ک با اون ننه سلیطه قباد این احتمال محاله) به چ دردت میخوره بعد این همه تحقیر و توهین؟ بعد از این ک شوهرت با کسی دیگه خوابیده؟ پس اهداف و آرزوهات چی دیوانه؟

آدم معمولی
آدم معمولی
5 ماه قبل

نویسنده مثل ابچکونه قطره قطره می نویسه😂

روا
روا
5 ماه قبل

خدای من باورم نمیشه چیزی که انتظارش می‌کشیدیم بچه حورا ولی الان حورا نمیخوادش

روا
روا
5 ماه قبل

چقدر یه آدم میتونه پَست باشه یکی رو که میبینه اینقدر وجه بگیره که با زنش اینطوری برخورد کنه خدا نصیب هیچکس از این شوهرا نکنه قباد دیوانه ای بیش نیست

حنا
حنا
5 ماه قبل

خیل ابکیه
مگه میشه دکتر زنان احتمال کیست رو برای حامله شدن در نظر نگیره اونم وقتی چند سال دنبالش بودی

صدیقه
صدیقه
5 ماه قبل

چقدر قباد آشغاله عوضی حالم ازش بهم میخوره کثافت تو یه روز دوستش داشتی مرتیکه حرف بزنی نمیمیری تف بهت که حورا عاشقت
بود

بهار
بهار
5 ماه قبل

حیح..!
حالا مثلن قباد در ب درم باشه تو خودت باید برینی بشون

دسته‌ها

11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x